#عید_نوروز_در_کنار_بچه_بسیجیها
تحویل هیچ سالی را با هم نبودیم😞. قبل از تحویل آخرین سال زندگی #حاجی، با او زیاد صحبت کردم؛ که بگذارد این عید را با هم باشیم🙁. #حاجی گفت: «می دانی! بسیاری از بچه های بسیجی، چند ماه است که خانواده هایشان را ندیده اند😢. بگذار من عذاب نداشته باشم، بگذار سال تحویل را با این بچه ها در سنگر بمانم.😒
راوے:همسرشهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
@kheiybar
🌸خواهرم
#چــادر_لبـاس_رزم_است
👈 رزم با نَفْسْ...
👈 رزم با بی حیایے ...
👈 رزم با بی حجابی ...
لباس رزم نشانه است ، رجز دارد و جهاد ! ✌️ مثل چفیهی آقــــا 😍
🌸آن وقت اگر تاب آوردی و
#فاطمی ماندی
شیرینی اش را با هیچ مدل و برند و مارکی عوض نخواهی کرد .👌
📌لشکری که
#لباس_دشمن را تنش کند
هرقدر هم پاک و وفادار و صادق باشد
#فرمانده را دلسرد میکند😓
🌹راستی شهـدا ،
سنگینی چادر مشکی از
کوله های شما که بیشتر نیست💔
#قول_من_به_شهدا_چادرمه🌹
@kheiybar
#علمدار 🚩
سخنانی از زبان سردار سعید قاسمی در مورد احمد متوسلیان و #محمدابراهیمهمت 🔹
اسارت حیرت انگیز حاج احمد ، کمر مرا هم مثل خیلی از بچه ها شکست💔 در آن روزها واقعاً احساس پوچی می کردم احمد برای آدم هایی مثل من، خیلی بیشتر و بالاتر از یک فرمانده ارشد بود شخصیت این مرد استثنایی، درست مثل یک منشور بود منشور را دیده ای که چطور بعد از انعکاس نور⚡️ در آن، طیف های رنگی متفاوتی را از خودش ساطع می کند؟ احمد هم برای ما همین حکم را داشت نور جلال خدا را می گرفت و طیف وسیعی از رنگ ها را به ما می داد او هم برای ما حکم پدر را داشت🍃، هم معلم و مربی ، هم دوست و برادر ، هم مرشد و اسوه به همین دلیل، حس می کردم دیگر بدون حاجی متوسلیان چیزی نیستم😞 و در حال حاضر، فقط یک نفر می تواند علمدار ما باشد و بیاید عَلَم احمد را بردارد و آن هم #همت است✌️ البته این واقعیت را هم باید صادقانه اعتراف کنم؛ تا آن وقت، خداوکیلی آدم هایی مثل من، #همّت را در آن حد و قواره نمی دیدند که بتواند جای خالی احمد را پر کند😢 شاید تا پیش از آن ماجرا، خود #همت هم در بضاعت شخصی اش نمی دید که روزی از راه برسد که او بیاید و عَلَم احمد را بردارد☹️ و به دوش بکشد چه اینکه طی عملیات رمضان ، خودش به کرّات این موضوع را در جلسات ستادی و حتی سخنرانی های🎤 توجیهی برای نیروهای تیپ به زبان آورده بود در هر حال، این مشیّت خداست☝️ که امور عالم را تدبیر می کند و همین مشیّت هم هست که اقتضا می کند👌 یک ولی برود، تا ولی بعدی بیاید و علمدار امرِ حق شود❤️
📓 برگرفته از کتاب ضربت متقابل ، صفحه ۸۱ و ۸۲ 📓 📘 📃 📙
@kheiybar
🍃❤️🍃
#پيامبر_اکرم (صلى الله عليه و آله) :
✍ شش چيز را براى من ضمانت كنيد🍃 تا من بهشت را براى شما ضمانت كنم:
👈 راستى در گفتار، وفاى به عهد،
👈 بر گرداندن امانت، پاكدامنے،
👈 چشم بستن از گناه و نگه داشتن دست (از غير حلال)❤️👌
📚 نهج الفصاحه، ح 321
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
آب نوشیدن #حاج_همت از پوتین یڪ رزمنده...
محـو سخـنان🎤 #حـاجهمـت بـودم که در صـبحگاه لشـگر با شـور و هیـجان و حـرکات خاص سر و دستـش مشـغول سخــنرانی بود🎤 مثل همیشه آنقدر صحبت های #حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد سکوت همه جا را فرا گرفته بود و صدا فقط طنین صدای #حاجهمت بود و صلوات گاه به گاه بچه ها تو همین اوضاع پچ پچی توجه بچه ها را به خود جلب کرد😐 صدای یکی از بسیجی های کم سن و سال لشگر بود که داشت با یکی از دوستاش صحبت می کرد فرمانده دسته هرچی به این بسیجی تذکر می داد که ساکت شود☹️ و به صحبت های فرمانده لشگر گوش کند، توجهی نمی کرد شیطنتش گل کرده بود و مثلاً می خواست نشان بدهد که بچه بسیجی از فرمانده لشگرش نمی ترسد😒 خلاصه فرمانده دسته یک، برخوردی با این بسیجی کرد و همهمه ای اطراف آنها ایجاد شد سرو صداها که بالا گرفت، بالاخره #حاجهمت متوجه شد و صحبت هایش را قطع کرد🍃 و پرسید «برادر اون جا چه خبره؟ یک کم تحمل کنید زحمت رو کم می کنیم🙂 » کسی از میان صفوف به طرف #حاجی رفت و چیزی در گوشش گفت #حاجی سری تکان داد و رو به جمعیت کرد و خیلی محکم و قاطع گفت «آن برادری که باهاش برخورد شده بیاد جلو🙂 » سکوتی سنگین همه میدان صبحگاه را فرا گرفت و لحظاتی بعد بسیجی کم سن و سال شروع کرد سلانه سلانه به سمت جایگاه حرکت کردن #حاجی صدایش را بلندتر کرد «بدو برادر بجنب » بسیجی جلوی جایگاه که رسید، #حاجی محکم گفت «بشمار سه پوتین هات را دربیار»🙂 و بعد شروع کرد به شمردن بسیجی کمی جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند😑 #حاجی کمی تن صدایش را بلندتر کرد و گفت «بجنب برادر پوتین هات » بسیجی خیلی آرام به باز کردن بند پوتین هایش مشغول شد،همه شاهد صحنه بودند بسیجی پوتین پای راستش را که از پا بیرون کشید🍃، #حاجی خم شد و دستش را دراز کرد و گفت «بده به من برادر » بسیجی یکه ای خورد و بی اختیار پوتین را به دست #حاجی سپرد #حاجی لنگه پوتین را روی تریبون گذاشت🍃 و دست به کمرش برد و قمقمه اش را درآورد در آن را باز کرد و آب آن را درون پوتین خالی کرد همه هاج و واج مانده بودند که این دیگر چه جور تنبیهی است؟😕 #حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید😶 و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت «برو سرجایت برادر🙁 » بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زده بود پوتین را گرفت و #حاجی هم بلند و طوری که همه بشنوند گفت « #ابراهیم_همت خاک پای همه شما بسیجی هاست🙂
#ابراهیم_همت توی پوتین شما بسیجی ها آب می خوره »😇❤️
@kheiybar
کپی ممنوع❌