یڪے از معجزات #شهیدهمت بعد از شهادتش👇
بعد شهادت💔 #ابراهیم
دم صبح نزدیک اذان گریه ام گرفت😢 به #ابراهیم گفتم بی معرفت!دست کم دو دقیقه بیا این بچه را نگه دار ساکتش کن!خوابم نبرد😣 مطمئنم ولی در حالتی بین خواب و بیداری دیدم #ابراهیم آمد😍 و بچه را از من گرفت دو سه بار دست کشید به سرش🙂 و...من به خودم آمدم دیدم بچه آرام خوابیده☺️ به خودم گفتم این حالت حتما از نشانه های قبل از مرگ بچه است😔. خیلی ترسیدم آفتاب که زد بی قرار و گریان😢 بلند شدم رفتم دکتر.دکتر گفت:این بچه که چیزیش نیست.حضورش را گاهے این طور حس مےکردیم.🙂
راوے:همســـرشهید
#محمدابراهیمهمت❤️
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
روي #همت كنار ميزند. #همت يخ زده است😢. موسي در حـالي كـه از دلشـوره و نگراني بغض كرده است پرستارها ر
#رمان_شهیدهمت
بر اساس زندگی شهید
معلم فراری ۳
#فصل_ششم
❤️پاهای بزرگ❤️
#حاج_همت از ساختمان فرماندهي خارج ميشود و پوتينهايش را پا مـيكنـد.
كربلايي هم به دنبال او بيرون ميآيد.🍃 #حاج_همت، در حالي كه بند پوتينهـايش را
ميبندد، به پدر ميگويد :«آقاجان، اگر كاري نداري، چند روز ديگر هم پـيش مـا
بمان.»🙂
كربلايي ميگويد :«نه؛ مادرت تنهاست. اين دفعه زن و بچهات را بـه ديـدنت
آوردم، دفعة بعد انشااالله، مادرت را ميآورم. حالا كه تو نميتواني بيايي خانه، مـا
بايد بياييم جبهه.»☺️
كربلايي در حين حرف زدن متوجه پوتينهاي كهنه و رنگ ورو رفتة #حاج_همت
ميشود. #حاج_همت با شرمندگي ميگويـد :«آقاجـان شـرمندهام از اينكـه باعـث
زحمت شما شدم😞... من يك صحبت كوتاه با بچههاي لشـكر دارم، بعـد مـيآيـم
بدرقهتان ميكنم.»😊
#حاج_همت خداحافظي ميكند و ميرود. كربلايي كه هنوز از فكر پوتينهاي او
بيرون نيامده است متوجه خداخافظياش نمـيشـود🙁. همـان لحظـه، اكبـر هـم از
ساختمان خارج ميشود. كربلايي با نـاراحتي جلـو او را مـيگيـرد و مـيگويـد
:«اكبرآقا، مگر دولت به رزمندهها كفش و لباس نميدهد؟» 😒
اكبر كه متوجه منظور كربلايي شده است سري تكـان مـيدهـد و مـيگويـد
:«كربلايي، به خدا من يكي زبانم مو درآورد بس كه به #حاجي گفتم پوتينهايـت را
عوض كن😩. آخر ميگويم ناسلامتي تو فرماندة لشكري، با آدمهاي مهـم نشسـت و برخواست میکنی😒
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#رمان_شهیدهمت بر اساس زندگی شهید معلم فراری ۳ #فصل_ششم ❤️پاهای بزرگ❤️ #حاج_همت از ساختمان فرماندهي
خوب نيست اين پوتينها را پايت ميكني... واالله تو گوشش فرو
نميرود كه نميرود.»😩
ـ خُب، حرف حسابش چيست؟
ـ كربلايي، حرف حسابش اين است كه ميگويد يك فرمانده بايد خـودش را
با كمترين نيروهايش مقايسه كند☹️. من بايد همرنگ بسيجيها باشم👌.
كربلايي ميگويد :«من خودم درستش ميكنم. اگر من يك جفت كفش نـو بـه
پايش نكردم، هر چه ميخواهي بگويي بگو🙂. من پدرش هستم. اگر از مـن حـرف
شنوي نداشته باشد، پس از كي ميخواهد داشته باشد؟» 😕
وقتي #حاج_همت سخنراني ميكند🎤، همه احساس لذت ميكنند. همه دوسـتش
دارند. يك لشكر رزمنده در زمين صبحگاه پادگان دوكوهه خبردار ايستادهاند و به
حرفهاي او گوش ميدهند☺️. آفتاب☀️ سوزان خوزستان، همان قدر كه تن دوازده هزار
نيرو را ميسوزاند تن #حاج_همت و ديگر فرماندهان را هم ميسوزاند. هـيچ كـس
زير سايهبان نيست هيچ فرماندهي، كفش و لباس نوتري از كفش و لباس رزمندهها
نپوشيده است🍃. #حاج_همت، فقط حالا كه بتنهايي در برابر يك لشكر نيرو ايسـتاده،
معلوم است كه فرمانده لشكر است✌️. اگر بعد از سخنراني داخلِ جمعيت شود، هيچ
كس از ظاهرش فرمانده بودن او را تشخيص نخواهد داد.🙂
يك بار، او همين پوتينها را براي وصلهدوزي به كفاش داد. اكبر متوجـه شـد.
رفت يك جفت پوتين نو از تداركات لشكر گرفت و آنها را به كفاش داد تـا بـه
جاي پوتينهاي كهنه به #همت بدهد😐. بعد پوتينهاي كهنه را از كفاش گرفت و گفت...
#ادامه_دارد...
@kheiybar
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
📌 #تلنگر
میدانم روزی تو را خواهم دید؛ روزی در حوالی میلادَت... روزی که دیگر برای چراغانی شهر، نیازی به ریسه نیست؛💔 نورِ وجود تو شهر را روشن خواهد کرد.🙂
تو میآیی و تمام میشود این روزهای سخت نبودنت.💔
میدانم خواهی آمد؛ اما...
اما اگر من بخواهمَت...😔
اگر دل بِکَنم از گناهانم...😭
همان گناهانی که هر سال به آن اقرار میکنم، بی آنکه از قلم بیفتد؛ همان های سالهای قبل، همان های تکراری...😢
دلهای ما مُرده است.
برای با تو بودن، برای با تو یکی شدن، باید زنده شویم؛ باید مضطر شویم؛ باید دعا کنیم.☝️
میدانم روزی تو را خواهیم دید؛ اگر بخواهیم...
از همین لحظه، همین شب؛ شبِ میلادَت💔❤️
#آقا_جونم
#بابای_مهربونم
#تولدت_مبارڪ🌹
@emame_zamanam
سید رضا نریمانی_13 اردیبهشت 97 - هیئت فدائیان - سرود - امشب پر شد زمین از یاس و نسترن-1525603135.mp3
4.98M
🍃امشب پر شد زمین
از یاس و نسترن🌺
بهبه امشب همه میگن
#یابنالحسن اومد😍
🎤#سید_رضا_نریمانے
#پیشنهاد_دانلود👌❤️
@kheiybar
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
💥 #خورشید_پشت_ابر 💥
🍃 #امام_زمان (عج):
🌹 شیوه ی بهره مندی از وجود من در دورانِ غیبتم، مثل بهره ایست که از خورشید میبرند، آنگاه که ابر آن را از دیدگان پنهان میکند. 💥
📚بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۲
تعجیل در #ظهور #امام_زمان (عج) صلوات🌹
❤️🌸 عیدتون مبارک 🌼💚
@emame_zamanam