اینم دو پست جبرانی دیشب😅 بازم ببخشید میگم به اونایی که تو پیوی معترض بودند. شرمنده🌷
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
🔴 اهداف حکومت امام مهدی(عج) در بیان امام هادی علیه السلام
🌕 امام هادی در زیارت امام مهدی علیهما السلام به نکاتی اشاره می فرمایند که علاوه بر زیارت به برخی از اهداف حکومت ایشان اشاره می فرمایند:
🔹 بار خدایا! وعدهای را که به اهل بیت (ع) دادهای تحقق ببخش و زمین خود را با شمشیر قائم آنان پاک گردان
🔹 و به وسیله او، حدود تعطیل شده و احکام فرو نهاده و تغییر یافته ات را برپا دار
🔹 و به برکت وجود او، دلهای مرده را زنده ساز
🔹 و خواستههای پراکنده را یک پارچه گردان
🔹 و زنگار ستم را از راه خود پاک کن
🔹 تا اینکه حقّ، با دست او، در زیباترین چهره اش آشکار شود
🔹 و در پرتو نور دولت او، باطل و باطل گرایان نابود شوند
🔹 و چیزی از حق و حقیقت به واسطه ترس از هیچ انسانی، پوشیده نماند.
📚 مصباح الزائر، ص۴۸۰
#مهدویت
ما اگر گم گشتهی راهیم
عیب از جاده نیست
جاده ها جا می گذارند
آن که را آماده نیست...|•°
#شهادت ♥️
🔴امام خامنه ای: صدا و سیما جوان اشرافىِ عیّاش را الگو نکند
♦️صدا و سیما و روزنامهها نباید همواره برای جوان الگوی یک جوان اشرافىِ بیدردِ تنبهراحتداده عیّاش را مطرح کنند.
♦️بعضی از مطبوعات نباید در فلسفهبافیهای خود طوری حرف بزنند که جوان خیال کند همه هدف انسان این است که از هر راهی شد، یک مشت پول به دست آورد. اگر توانست یک گواهی علمی برای خودش فراهم کند، وسیلهای برای پول در آوردن در دستش هست؛ اگر نشد، هر راه دیگری که شد؛ ولو قاچاق، ولو تن دادن به ذلّت و خفت و اهانت، ولو با دستبرد زدن به این و آن! نباید پول را عمده کرد.
#کلام_رهبری
💌 #ڪــلامشهـــید
❤️ پدر و مادر عزيزم!
آنگاهی كه مرا به خاك می سپاريد ، چشمانم را باز بگذاريد تا دشمن بداند كه من با چشم باز اين راه را انتخاب نمودم و دستانم را همچنان گره كرده بگذاريد تا دشمن بداند كه من با مشت گره كرده از اين ميهن دفاع كردم
🌹 شهـــید حسن صنوبری
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
#اطلاعیه 📜
💟ثبتنام #خادمے شهدا 🇮🇷🌱
_واااای واقعا؟ راست میگۍ؟😀
+اهوم معلومه ڪه راسته..😊
_شرایطش چجوریه؟میشه بهم بگے..🤕
+چشم میگم..🙂👇🏻
اینجا #خادم شهدا میشے یه جبهه مجازی پشت خاڪریزها ، روبروے دشمن سلاحت میشه روشنگرے میشه بصیرت، میشے #همت ، #خلیلے ، #جهاد ، #متوسلیان ، میشے #سردارسلیماني واسه خودت☺️
_چقد جالب😍 نمیدونستم مجازۍ هم میتونه یه #جبهه باشه..
🗣اگه میخواے تو #جبهه مجازے لباس رزم تنت ڪنے به آیدی 👤خادممون اطلاع بده و #خادم ڪانال خودت شو😍
@Dokhtare_baran
ـــــ💠ــــ
#خادم_نوشت📝
خشتـــ بهشتـــ
#اطلاعیه 📜 💟ثبتنام #خادمے شهدا 🇮🇷🌱 _واااای واقعا؟ راست میگۍ؟😀 +اهوم معلومه ڪه راسته..😊 _شرایطش چج
.
دخترخانوم هایی ڪہ همیشه میگن ماها رو چون دختریم نمیبرن سوریه و... 🙂 الان وقتشههااااا چون ڪانال ما فقط نیرو خانوم #جذب میڪنه 😉😌
توصیه های یک کارشناس غربی برای در امان ماندن از تجاوز:
🔸 از پوشیدن لباسهای اغواکننده اجتناب کنید چون صدای آن ها از صدای کلمات بلندتر است. کسی که این گونه لبا سها را می پوشد این پیام را به دیگران می دهد: برای هر مردی که احساس نیاز کند در دسترس هستم.
🔸 از رفتن به میهمانی هایی که در آن ها از مشروب استفاده ی شود، بپرهیزید.
🔸 اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید دعا بخوانید. درست است که این ممکن است مذهب گرایانه به نظر برسد ولی واقعا تاثیرگذار است.
جواهرانه، ص ۶۱
#پویش_حجاب_فاطمے
#سلامآسماݧهشتم ✋🏻
ڪبوتر میگفت:
عاشق آسمان است!
اما همیشه روےگنبد تومینشست...
آسمانےتر ازشما مگر پیدامۍشود؟
سلامآسماݧهشتم
امامرضاجان! 💜••
#چهارشنبههایامامرضایی💚
#صبحتونپربرڪت 🌤
🌸[ @shohadae_sho ]🌸
#شهدایی_شو 💜👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
🌹 بهترین کار برای زمینه سازی ظهور چیست؟
🎙 #ابراهیم_افشاری
💚 #مهدویت
گوشه ای از وصیت نامه شهید بابک نوری هریس🙁
#شهادت
#شهید_بابک_نوری_هریس
🌸[ @shohadae_sho ]🌸
#شهدایی_شو 💜👆
خشتـــ بهشتـــ
#قسمت_هجدهم8⃣1⃣
#معرفی_شهید🌿
#زندگینامه_شهدا✨
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
#مهمان_شام
برادرش می گفت: تو معاملاتش توکل ببعد از شهادت سید، این جمله علی آقا و داستان خوابش عینیت بیشتری برای ما پیدا کرد. اگر سید براحتی توانست از سیم خاردار دشمن عبور کند و شجاعانه به قلب دشمن سرسختی همچون داعش بزند و به مقام شهادت برسد، رازش این بود که سال ها در این دنیای وانفسا با نفس خود مبارزه کرد و خیلی خوب بلد بود که از راهکار اشک، خود را به مقام شهدا برساند. تو خلوت هاش خیلی اهل گریه بود...
کنار مزار علی آقا نشسته بودم. سید به من گفت همین جا بشین تا بیام. رفت سراغ دو سه تا از مزار شهدا و اون ها رو هم شست. گفت اگه لیاقت داشته باشم و فرصت کنم هر هفته میام مزار این عزیزان رو می شورم.
با شستن سنگ مزار شهدا دل خودمم رو از آلودگی و هوای نفس می شورم. حس عجیب و قشنگی داره و اون روز جزو یکی از خاطره انگیز ترین روزهای من با سید شد و رفاقت من با شهدا آغاز شد.
بارها شاهد بودم که از انجام هیچ کاری ابایی نداشت. توکل عجیبی داشت.به ما هم توصیه می کرد توکل داشته باشیم. مصداق عینی آیه قرآن بود که می فرمایند:» و علی الله فلیتوکل المومنین: مومنان باید فقط بر خدا توکل کنند.«
دورانی که خادم الشهدا بودیم با مینی بوسی که تحویل سید بود، برای بازدید مناطق رفتیم. نیمه شب بود، در راه برگشت ماشین خراب شد. از طرفی ما باید زودتر می رسیدیم چون زائر داشتیم و برای فردا باید صبحانه تدارک می دیدیم.
همه بچه ها پکر و ناراحت از ماشین پیاده شدند. تو ماشین هم هیچ آچار و انبردستی نبود. از طرفی هم اگر بود هیچ کدوم از ما از تعمیرات ماشین سر در نمی آوردیم.
سید آرامشی که داشت آدمو کفری می کرد!! با اون بذله گوئی اش گفت: بچه ها چرا نگران هستید؟! الان خود شهید درویشی درستش می کنه، ما صاحب داریم، هیچ وقت کم نمیاریم. بی حوصله حرف های سید رو گوش کردیم.
باورش سخته اما خدا می دونه چند دقیقه از حرف های سید نگذشته بود که توی تاریکی شب آقایی اومد و گفت: چرا اینجا وایستادید؟!
گفتیم ماشینمون خرابه، آستین هاش رو بالا زد، گفت نگران نباشید، من خودم راننده ماشین سنگین هستم. توکل به خدا دستی بهش بزنم انشاالله درست میشه.
بسم الله گفت و رفت سراغ ماشین. به یک چشم بهم زدن، با اولین استارت ماشین روشن شد!! با خوشحالی سوار ماشین شدیم و به سمت اردوگاه حرکت کردیم. اونجا سر توکل سید میلاد رو به شهدا فهمیدیم...
سر دیگ غذا هم کف گیر به دست دائم از بچه ها صلوات می گرفت. هر نفرمون به نیت یم شهید ذکر صلوات می گرفتیم. گاهی اوقات سید برامون مداحی می کرد. رسم هم بر این بود که بدون وضو دست به غذا نمی زدیم. حال و هوای خاصی بود. اعتقاد داشتیم که این ذکر ها و توسلات هم در روحیه خودمون و هم در روحیه زائرین شهدا اثر مثبتی خواهد داشت...
ه خدا داشت و سخت نمی گرفت. یه روز به من گفت: تو یکی از معاملاتم طرف مقابلم خیلی ضرر کرد. زمین خورد و نتونست جبران کنه. من چند میلیون تومان از حقم گذشتم. تو این دور و زمونه که مردمبرای به دست آوردن ریالی چه کارهایی انجام نمی دهند، این کار شبیه افسانه است.
#بایادش_صلوات ♥️
#ادامهدارد... ✅
🌿[ @shohadae_sho ]🌿
#شهدایی_شو💙👆
خشتـــ بهشتـــ
#قسمت_نوزدهم9⃣1⃣
#معرفی_شهید🌿
#زندگینامه_شهدا✨
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
#مهمان_شام
شیدای شهادت
عشق و ارادت سید به شهدا بر هیچ کس مخصوصا دوستانش پوشیده نیست. من گاهی اوقات با صدای بلند می گفتم برای سلامتی شهید زتده سید میلاد مصطفوی صلوات.
سید ناراحت می شد، اما نمی دونم چه حسی بود که نه تنها من، بلکه خیلی از رفقا انتظار شهادت سید رو داشتند، سید رو خیلی وقت ها شهید زنده صدا می زدیم.
یادمه سال 89 بود که برای سید تولد گرفته بودیم، روی کیک نوشتیم:
فرزند زهرا (س) شهید سید میلاد تولدت مبارک!! روی کیک تولدش هم نوشتیم، اما باورمون نمی شد که به این زودی ها نام زیبای سید میلاد با شهادت همراه شود.
ده سال قبل از اینکه شهید بشه یه شب تو هیئت، سید میانداری کرد. شلوار شش جیب بسیجی پوشیده بود، فانسقه هم بسته بود. حال عجیبی داشت. وسط سینه زنی، سید یک دفعه داد زد: خدایا هر کس آرزوی شهادت تو دلش هست، آرزو به دل نمونه. خودش هم با صدای بلند آمین گفت. زمانی از شهادت حرف می زد که خبری از شهادت و جنگ در سوریه نبود.
تو جمع که بودیم یه دفعه می گفت: دعا کنید من هم شهید بشم، بارها به فرزندان شهدا می گفت: دعا کنید من به باباهاتون برسم. نمی خوام اون دنیا شرمنده وارد قیامت بشم. یه مدت ماشین پرایدی خریده بود. اولین چیزی که پشت شیشه ماشین نصب کرد جمله »شهدا شرمنده ایم« بود.
بعدها جمله دیگری پشت شیشه ماشینش می زد: نسال الله منازل الشهداء این جمله دعای معروف حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه است »نسال الله منازل الشهداء و معایشه السعداء و مرافقه النبیاء... از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیمبران را طلب کنیم.« (نهج البلاغه خطبه 23)
علاقه خاصی به شهید حسین قجه ای داشت. حسین قجه ای یکی از فرماندهان بزرگ جنگ بود که در عملیات فتح خرمشهر بعد از رشادت های بی نظیری که داشت در تاریخ 61/2/15 شهید شدند.
تاریخ تولد سید، سالروز شهادت شهید حسین قجه ای بود. بعد از شهادتش دست نوشته ای از سید دیدم که نوشته بود: خدایا من را به شهید حسین قجه ای برسان...
نشون می داد که سید چقدر با شهدا عجین شده که این قدر نکته سنج بود. از بین همه شهدا گشته بود شهیدی رو که روز تولدش مصادف با سالروز شهادتش بود رو پیدا کرده بود و به عنوان رفیق شهیدش انتخاب کرده بود.
یکی از رفقا خاطره جالبی رو برام گفت: یه بار تو مغازه نشسته بودم، سید وارد شد و سلام داد و گفت: داداش الان می دونی چه وقتیه؟!
گفتم نه!؟ برای چی؟! گفت درست 30 سال پیش تو این روز و این ساعت شهید زین الدین شهید شد! من تعجب کردم، خنده ام گرفت، گفتم: سید بابا تو دیگه کی هستی و... اما سید غرق در دنیای معرفت شهدا بود این قدر که زندگی اش با شهدا عجین شده بود.
هر وقت احساس می کرد از شهدا دور شده، می رفت منطقه برای راهیان نور. یه بار زگ زدم گفتم: سید جان کجایی؟
گفت دارم میرم منطقه. دلتنگ شهدا شدم. شب راه افتاد، فردا رسید منطقه. یه شب هم تو شلمچه خوابید. گفتم: بابا تو دیوانه ای 1500 کیلومتر راه رو بری و برگردی که چی بشه؟! گفت بذار به من بگن دیوونه، اما من دیوانه شهدا هستم و این برام افتخاره.
به جرئت می تونم بگم هیچ یادواره شهدا نبود که سید اونجا نباشه. نمی دونم از کجا می دونست که تو فلان شهر یا در فلان روستا یادواره است. زنگ می زد می گفت بچه ها می خوام برم جایی میایید؟!
ما قبل از اینکه بگه کجا، می دونستیم که یا یادواره شهدا یا دیدار با خانواده شهداست...
#بایادش_صلوات ♥️
#ادامهدارد... ✅
🌿[ @shohadae_sho ]🌿
#شهدایی_شو💙👆