animation.gif
58.5K
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
#عیدڪممبارڪ🎉
#التماسدعا
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج ❤️
╭✿❀✿─────╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰─────❀✿❀╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرانقلاب در حرم امام خمینی:
🔻این زرنگبازی سیاسی ترامپ، مسئولان جمهوری اسلامی را فریب نمیدهد.
ملت را هم فریب نمیدهد.
باید آمریکاییها نزدیک نشوند.
هر جا آمریکاییها پا گذاشتند یا جنگ شد، یا برادر کشی شد، یا فتنه شد...
#رسانه_شهدایی_معرفت✨
╭✿❀✿─────╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰─────❀✿❀╯
اگر نمی توانی ؛
مدادی باشی ..
که خوشبختی یک نفر را بنویسد ؛
پس حداقل ..
سعی کن پاک کن باشی ؛
که غم کسی را پاک کند ..! 🍃😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چرا اینقدر هزینه میکنند برای تخریب حجاب؟؟؟
اگه فکر میکنید دلشون برای خانمای ما میسوزه حتما این👆 کلیپ رو ببینید
👈 حذف حجاب 👇
مقدمه ای برای حذف ولایت فقیه🙁
#پویش_حجاب_فاطمے
#حسينجانم💔
ڪاش #گندم محڪ ارزش فطریه نبود
یادم آمد گندم ری؛ روضه ات تڪرار شد
#التماسدعا 🕊
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌈
#شبتونحسینے🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخ جوون آخ جووون امروز تعطیله😍
#انرژۍطوری❤️😋
💠خواب عجیب رهبر انقلاب🔻
بنده در طی مبارزات، خوابهای عجیبی دیدم که یکیشان درسال ۱۳۴۶ است. در آن زمان، وضع سیاسی مشهد در نهایت شدت برای مبارزان بود و جز چند تن، بقیه عرصه را رها کردند. در آن شرایط، خواب دیدم که امام خمینی وفات کرده و پیکرشان در یکی از خانههای نزدیک خانه پدرم درمشهد بر زمین است. دردی جانکاه قلبم را میفشرد؛ تابوت را روی دوش گرفتیم؛ در بین انبوه تشییعکنندگان، بسیاری از علما بودند اما چیزی که بر درد من میافزود، این بود که برخی از علما بدون هیچ اندوهی با هم صحبت میکردند و میخندیدند. پیکر امام به آخر شهر رسید؛ بیشتر افراد بازگشتند و فقط ۲۰نفر ماندند. پیکر امام را به بیرون از شهر برده و به تپهای رسیدند؛ اما بیشتر تشییعکنندگان، در پایین تپه ماندند. جنازه را با ۵نفر بالای تپه برده و روی تپه قرار دادیم. من پایین پای امام رفتم تا با او وداع کنم؛ اما ناگهان امام، انگشت سبابهٔ دست راستشان را به سمت بالا حرکت داد و با چشمان بسته شروع کرد به نشستن، تا اینکه انگشت اشارهاش را بر پیشانیم قرار داد و دو بار گفت: "تو یوسف میشوی!"
📚 خون دلی که لعل شد، ص۲۶۲
╭✿❀✿─────╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰─────❀✿❀╯