یا این دل شکسته ما را صبور کن یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن دیگر بتاب از افق مکه ماه من این جاده های شب زده را غرق نور کن با ذوالفقار حضرت مولا بیا و بعد دل های شیعه را پر از حس غرور کن امشب بیا که روضه بخوانی برای ما امشب بساط گریه ما را تو جور کن یا چند صفحه مقتل کرب و بلا بخوان یا خاطرات عمه خود را مرور کن هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن با کوله بار غربت و اندوه خود بیا از کوچه های سینه زنی مان عبور کن

ناگهان دشت بلاخیز پر از هلهله شد کوفه با شام سر غارت ما یک دله شد تب غارت به همه دشت سرایت می کرد با سرت خولی نامرد تجارت می کرد از خدا بی خبران هیچ ندارند احساس معجرم دل نگران است کجایی عباس؟ آتش و دود که سمت حرمت می آمد نیزه ای بود که سمت حرمت می آمد جای یک نیزه به پهلوی سکینه می سوخت خیمه در آتش کینه ی مدینه می سوخت دست از جیب خیانت همه بیرون کردند گوش ها را به خشونت پر از خون کردند هر که در غائله بی بهره ز گودال شده دست او طالب ارزانی خلخال شده در هیاهوی حرم پیرهنت را بردند نیمه شب بود عقیق یمنت را بردند قطره ای آب حرم را چه مشوش کرده این رباب است سر قبر علی غش کرده گرد خیمه خبر تلخ تری می گردد نیزه ی حرمله دنبال سری می گردد حسن کردی

سلام و خداقوت کاسه داغ تر از آش شدن نشانه غیرت نیست! بنده در مدتی که در اراک مسئولیت داشتم خدمت رفقای مسئول عرض کردم، از کشوری تا استانی و ستادی و...: الان بی حجابی دیگر یک عملیات فرهنگی نیست، بلکه تظاهر علنی به فسق بین است و باید حکومت با قاطعیت تمام با آن برخورد کند و نیازی به مطالبه گری مردم نیست. بلکه مردم وقتی ببینند برخورد مناسبی از طرف حاکمیت صورت نمیگیرد، گمان می کنند که این مساله آنچنان اهمیتی ندارد. بنده پیشنهاد دادم برای اینکه مردم به صحنه بیایند، مسئولین ما از رئیس جمهور و وزرا گرفته تا استانداران و مدیران کل، تذکر لسانی بدهند و فیلم بگیرند و منتشر کنند. ولی کاملا برعکس این قضیه را شاهد هستیم. آقایان مدام در مورد لزوم برخورد مناسب صحبت می‌کنند و اینکه بی حجابها هم، هم‌وطن ما هستند و دیندار هستند و ... . انگار آمرین به معروف مشکل این مملکت هستند نه بی حجاب ها! در مقابل فسق صریح، بلکه بی قانونی صریح، باید صریح برخورد شود. اما بهانه ها از سوی مسئولین الی ما شاءالله... از جمله: اولویت مملکت ما حجاب نیست. برخوردها تا الان درست نبوده. قانون مناسبی نداریم. اصولا وقتی با صراحت و بلکه وقاحت، یک قانون، فقط یک قانون، رعایت نشود، باقی قوانین هم حرمتی نخواهند داشت و این نشانه ضعف شدید حکومت است. ای کاش اعضای این گروه اجازه داشته باشند، یکبار در جلسه ستاد استانی امربه معروف، شرکت کنند تا بخشی از نکاتی که گفتم را تایید کنند. ارادت امیر طاهری

مدتی است علاقه ام را از دست داده ام. عشق را نمی‌فهمم. محبت را درک نمیکنم. احساس نیاز ندارم. آزمایش‌ها خوبند و مشکل خاصی را گزارش نمی دهند. پزشک برایم مسافرت تجویز کرده اما علاقه ای ندارم و نمی روم. گور بابای مسافرت به معاد معتقدم ولی به مرگ هم فکر نمیکنم، چون به جهان بعد از مرگ هم علاقه ای ندارم. نظام احسن! دم حافظ گرم: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد کافر نیستم، اما به ایمان هم علاقه ای ندارم. زن، زندگی، فرزند، کار، رتبه، اقتصاد، پول، ماشین، خانه، باغ، ویلا، ژیلا، دریا ... فرقی نمی‌کند. تصوری ندارم که تصدیق کنم. چی؟ چرا می نویسم؟ فکر کردی راه نفوذی پیدا کردی؟ هه ما خودمان عمری کافر مسلمان می کردیم. شما اگر راست می‌گویی اسمت را روی تمام اعضای بدن خانواده ات بنویس که اگر تکه تکه شدند، بتوانی جمعشان کنی، بعد بیا و مرا هدایت کن. فلسطین قطعا پیروز است اما زینب کبری بعد از کربلا یک سال و نیم بیشتر دوام نیاورد!

یکی دو ماه قبل از ماجرای مهسا امینی، حضور بانوان در ورزشگاه آزادی مجاز شد‌. تا ایران از جام جهانی حذف نشود! البته مرتکبین این منکر، حرف دیگری می زنند و می گویند چون دخترها لباس پسرانه می پوشیدند و وارد ورزشگاه می شدند این کار را کردیم. اما واقعا الان دیگر دخترها لباس پسرانه نمی پوشند و همه مودب در جایگاه ویژه بانوان حضور پیدا می کنند؟ تازه با یک مشکل دیگر هم روبرو هستیم: دیده شده که پسرها آرایش دخترانه می کنند و وارد قسمت بانوان می شوند. چون دخترها نمیوانند خوب شیپور و طبل بزنند، حتما نتیجه این اتفاق هم این می شود که قسمتی را برای حضور پسرهای شیپوری و طبال در قسمت ویژه بانوان، در نظر خواهند گرفت. فوتبال آنچنان هیجانی دارد که هیچ کس در ورزشگاه به مسائل جنسی توجه نخواهد کرد😂 و اگر هم کسی توجه کند، آنچنان رفاقتی بین هواداران وجود دارد که همه عاشقانه و مسالمت آمیز در کنار هم لحظات را سپری می کنند. البته با رعایت #حجاب و رژهای قرمز و آبی😐 و ما هنوز اندر خم کوچه آسیاب خرابه ایم.

🔺انشتین! تو باید به اشتباه خودت اذعان می‌کردی و این از نظریه نسبیت هم مهم‌تر بود...// اصلا ما شما را آپلود کرده‌ایم!! ا__________________________ا نوشتن برای‌ ماندگار کردن است نه صرفا برای خوانده‌شدن. هر چقدر هم که صنعت چاپ پیشرفت کرده باشد اما گستردگی، ماندگاری نمی‌آورد. این تکنولوژی فقط برای یک چیز خوب است؛ کنترل! هنوز ننوشته‌ای که گوگل برای اصلاح کلمات و جملات، پیشنهادش را می‌دهد. پیشنهاد، یک روی سکه است و آن روی سکه چیزی نیست جز کنترل! یعنی ما می‌خواهیم قبل از آنکه تو کاری بکنی آن را بدانیم تا بهتر بتوانیم تو را کنترل کنیم! نوشتن روی آب برای ما ضرب المثلی است گویا از کار بی‌فایده. می‌نویسی اما در واقع فقط حرکت قلم اتفاق می‌افتد و نقشی بر جای نمی‌ماند. چون بستر، بستر نگهداری نیست. ایتا که تعطیل است، باز صد رحمت به تلگرام، که مطالب ده سال پیش را هنوز می‌شود دانلود کرد. اما در این بستر هر آن‌چه ماندگار‌تر، کنترل‌گرتر! هنوز برای موضع گیری زود است. انتقاد به معنای نفی کلی نیست! همین تکنولوژی را می‌توان درست استفاده کرد اما به شرط این که ابزار تربیت باشد نه کنترل! تربیت، تربیت، تربیت! دربِ خانه‌ی نیمه باز، با دوکلون، کجا و رمز حاوی حروف کوچک و بزرگ و نشانه‌های اختصاری و بیشتر از هشت کاراکتر کجا. کنترل، یعنی آنچنان حصار محکمی دور خودت ایجاد کن که فقط هر آنچه در این حصار هست را ببینی تا ما بهتر بتوانیم تو را حدس بزنیم. ما در اینستاگرام به تو می‌گوییم که دیگران در مورد تو چه نظری دارند و می‌دانیم تو چه جوابی به آن‌ها می‌دهی و حتی برای بهتر شدن پاسخ‌هایت پیشنهاد هم داریم. بنویس بر روی آب و بده دست ما. ما معجزه می کنیم و آن نقش بر آب زده را، میلیون‌ها بار منتشر می‌کنیم! " آقای اندرسون! تلفن به چه دردی می‌خورد اگر نتوانی حرف بزنی؟" دیالوگ ماندگار ماتریکس! یعنی، این ما هستیم که حرف‌زدن را به شما یاد داده‌ایم. ما هستیم که شما را حرکت می‌دهیم، ما هستیم که شما را بیدار می‌کنیم و می‌خوابانیم. اصلا ما شما را آپلود کرده‌ایم. اصلا ما شما را خلق کرده‌ایم. و خودمان هم می‌دانیم چطور شما را کنترل کنیم. آیا فرقی هم می‌کند، کنترل باشد یا تربیت؟ آری فرق می کند! خلق داریم تا خلق! تربیت کجا، کنترل کجا؟ آه، ای انسان! به کجا چنین شتابان؟ هوش مصنوعی را از دست حاکمان ظالم بگیر تا دیر نشده. نگذارید دنیا نابود شود. ظلم ظالمان را به گردن ربات‌ها نیندازید. ربات‌ها هیچ گاه علیه انسان قیام نخواهند کرد. ربات‌ها خدمت‌گزار خلق شده‌اند و خدمت‌گزار خواهند ماند. جمع کنید این فیلم‌های وحشت هالیوودی و آخرالزمانیتان را. ای آقای دانشمند، من به تو نصیحت می‌کنم، دست بردار از این کارها. خودت را بازیچه هوس‌های حکومت‌های ظالم قرار مده. گرچه همیشه دیر است اما هنوز فرصت هست. هنوز همه زنده‌ایم منهای دویست هزار نفر و چند ده میلیون! قیام کن و مگذار جهان نابود شود. شوخی نیست که در کمتر از پنج دقیقه، دویست هزار انسان به همراه تمام طبیعت اطرافش دود شود و به هوا برود و فقط خاکسترش بر جای بماند. آقایان؛ انشتین و اوپنهایمر!! شما باید به اشتباه خودتان اذعان می‌کردید و این از نظریه نسبیت هم مهم تر بود. و هر کار میکنم، این داستان جور دیگری تمام نمی‌شود‌. بگذار تراژدی باشد! وقتی قرار نیست بماند چه اهمیتی دارد که چطور باشد؟! #خیلی_جدی https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

💠تو هم دیگه پیر شدی، تو هم باید شهید بشی...😔 #شهید_سید_رضی_موسوی 📁 #رسانه_ماهور ــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 مرکز اصحاب هنر و رسانه ماهور ایتا|روبیکا|بله|آپارات|اینستاگرام| سایت @resanestan_markazi

و چقدر دلم برای تو تنگ شده بود مادر! از پدرم خواستی که تو را فاطمه صدا نکند. یادت هست؟ "یا علی، از این به بعد، ام البنین صدایم کن، اینطوری بهتر است." قبول! ام البنین! قبول... اما بگذار زینب تو را مادر صدا بزند. مادر! صدا صدای زینب است گرچه خودش را نمیبینم! کجایی دخترم، عزیز دلم، کجایی مادر؟ مادر به فدایت، چرا انقدر پیر شدی؟ جواب فاطمه را چه بدهم؟ دیدی ام البنین، دیدی همان شد که نگرانش بودی؟ این بچه ها اولاد فاطمه هستند. خوب امانت داری نکردی، ام البنین! حسین کجاست؟ چرا همه سکوت کرده اید؟ شما را بخدا، یک نفر جواب مرا بدهد! بشیر! لااقل تو چیزی بگو، دارم دق میکنم... شهیدش کردند، تشنه و تنها! وای حسینم را کشتند؟ مادر به فدایت حسین، حسین حسین... صبر کن، چه گفتی؟ گفتی تشنه و تنها؟ چرا تنها؟ من که به عباس بارها گفته بودم که مبادا لحظه ای از حسین جدا شود. نکند ...! نکند عباس حرف مادر پیرش را فراموش کرده باشد؟ عباس را هم شهید کردند و همه پسرانت یکی پس از دیگری خود را فدای حسین کردند. مادر! زینبت را دریاب! می خواستم در کربلا بمانم تا ابد، صدای مادرم را شنیدم که گفت: بلند شو دخترم، بلند شو و به مدینه برگرد، ام البنین منتظر است، خوب نیست مادرت را چشم انتظار بگذاری مادر! حسین و عباس در آغوش مادر آرام گرفتند. و حالا من در آغوش شما... باز هم ام البنین شرمنده شد! به خدا منظوری نداشتم مادر! نه، زینبم! خاک وجود مرا با آب شرمندگی گل کرده اند. یک عمر برای اولاد فاطمه مادری کردم و آخر او آمد و تلافی کرد و شد مادر عباس... بیا زینبم، بیا دخترم، بیا... راستی پس رقیه کجاست؟ خیلی دلم برای شیرین زبانی‌هایش تنگ شده... #خیلی_جدی https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

ترک تحصیل یا ترک مدرسه؟ مدرسه را کارخانه دارهای بزرگ راه انداختند نه دانشمندان بزرگ! ا_____________________ا دیروز مدرسه فاطمه جلسه گذاشته بودند برای پدرها! از همان جلسات خاص گزارش کاری! با کلی توصیه های تربیتی که معمولا توسط یک نفر دارای مدرک دکترها ارائه می شود. شرح این جلسه نکته ای ندارد اما نکته ای بیان شد به ظاهر صحیح و به غایت غلط. از همان حرفهای قشنگی که قشنگی اش مثل لباس عروس است بر تن عجوزه! و با همین حرفهاست که پدر از روزگار بچه های ما در آورده اند! "اولویت درس است... دانشگاه! هفتاد و پنج درصد بچه های ما به دانشگاه می روند، فکری به حال آن بیست و پنج درصد کنید." و من از اول به بچه هایم گفتم، مدرسه رفتن شما کاملا اختیاری است... هر وقت خواستید ترک مدرسه کنید، ادامه تحصیل علم شما با من! حرفها داریم اینجا... نه از جنس افراط است و نه تفریط فهمیدن واقعیت، درد آور است. از مدرسه ای که دانشگاه نرفتنش بدبختی است، اداره ای در می آید که رفتنش بدبختی است! ریشه بسیاری از مشکلات ما همین نوع نگاه ما به مدرسه است. تحصیل علم با مدرسه رفتن فرق می‌کند. علم که فقط در کتاب‌های خشک و رسمی مدرسه نیست. علم لذیذ است. از علم کار بر می آید نه دلهره شبهای امتحان! اشتباه نکنید، نقد من به معلم و مدیر و زحمتکشان مدرسه نیست. اصل ماجرا در خود مدرسه است. نظام مدرسه و اجبار به مدرسه. واضح است که مدرسه برای کسب علم وضع نشده، و هدف اصلی از ایجاد آن، تامین نیروی کارخانه های آینده است. دقت کنید تامین نیروی کار نه! نیروی کارخانه! در واقع مدرسه خودش هم کارخانه است. بچه ها در مدرسه کار می کنند نه علم آموزی. کودکان کار در خیابان نیستند بلکه همینجا و در همین مدرسه ها دارند کار می کنند. به نظر من باید فکری به حال آن هفتاد و پنج درصد کنیم. جالب است که همه میدانیم، در جامعه ما دانشگاه‌ها زیاد شدند، نه برای رشد علم، بلکه برای ایجاد فرصت برای حاکمیت تا بلکه بتواند چندسالی بچه ها را با دانشگاه سرگرم کند تا بلکه فضایی برای اشتغالشان ایجاد شود. و الا مگر جامعه ما چقدر دکتر و مهندس می خواست؟ بیکار ماندن آن همه جوان با تحصیلات عالیه، و بدون هنر! بهتر شد یا سر کار رفتن بچه هایی که در ۱۵، ۱۶ سالگی، علاقمند به کار بودند و اتفاقا می توانستند کارآفرین باشند؟ مساله این است که مدرسه بلوغ اجتماعی بچه های ما را به تاخیر می اندازد. پسری که از پانزده سالگی نتواند درآمد داشته باشد، و با سرد و گرم بازار آشنا نشود، نميتواند در بیست سالگی زن بگیرد. بلکه باید برود دانشگاه و دختر بازی کند! آری حقیقت درد آور است. بله ما منکر وجود آن دسته از جوانهای پاک و بی آلایش نیستیم که در دانشگاه فقط به فکر علم هستند و علم و علم. من نگران بچه های خودم هستم اگر نتوانم آنها را تا پانزده سالگی بی نیاز از خودم کرده باشم. پدر نیستم اگر پسر من پانزده سالش بشود و به فکر پول در آوردن و مستقل شدن نباشد. قدیمی ها همه چیزشان روی حساب نبود اما آنچه بود معمولا مطابق فطرت و طبیعت بود به همین خاطر است که به نظر می رسد قدیم بهتر بود. قدیم پسرها از ده دوازده سالگی شاگردی می کردند و کار یاد می‌گرفتند. تا در پانزده سالگی برای خودشان مردی باشند. این پسرها، به دنبال دختری بودند که مثل خودشان هنر داشته باشد‌. هنر خانه داری. و فرهنگ منحط غربی با شعار تساوی جنسیتی، آنچنان بلایی بر سر بشریت آورده که آن سرش ناپیداست! مدرسه را کارخانه دارهای بزرگ راه انداختند نه دانشمندان بزرگ! ادامه دارد... #خیلی_جدی https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

عجیب عجیب عجیب!😭 سینه زن ها همه از سینه زدن وا ماندند تا که مداح ز شرمندگی ساقی خواند😭😭 دست بر سینه زدن در حرمش بی ادبی است تا ابد دست فرات از حرمش کوته ماند #خیلی_جدی https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

#دنیای_بچه_ها دقیقا به همان اندازه که دنیای ما برای خودمان مهم است، دنیای بچه ها هم برای خودشان اهمیت دارد. باید با آنها با همان زبان کودکانه ولی خیلی جدی، همراه شد. باید با عقل و احساس بچه ها همراه شد. گریه کرد و خندید، وقتی با بچه ها بازی می کنید، بازی را جدی بگیرید. خیلی جدی. جر نزنید و اصلا انتظار نداشته باشید که چون بزرگتر هستید حق و حقوق خاصی داشته باشید. مثل سایر بچه ها بازی کنید. به کسی امر و نهی مولوی نکنید و کاملا بچگانه اعتراض یا تشویق کنید و ... حرف من فقط از این جهت نیست که رعایت این نکات در تربیت بچه ها موثر است. در واقع باید قبول کنیم که این حق بچه هاست بر گردن ما که دنیای آنها را جدی بگیریم. #خیلی_جدی🧐 #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

جایگاه همه چیز را باید در مسیر تربیتی پیدا کرد. اگر زن بگوید وظیفه من #خانه_داری نیست، #مرد هم خواهد گفت وظیفه من چیزی بیشتر از #نفقه نیست!! و از همینجا #گسست_عاطفی شکل خواهد گرفت. ا____________ا "وظیفه #زن غذا درست کردن و خانه داری نیست!" این جمله یا شبیه آن را زیاد شنیده‌ایم. و در عین حالی که شاید عجیب به نظر برسد، ولی از نظر حقوقی کاملا دقیق و درست است. اما قرار نیست مناسبات خشک حقوقی در روابط خانوادگی در خانواده‌ها پیاده سازی شود. چون اساسا #خانواده بر پایه از خودگذشتگی و محبت بنا می شود که با امور حقوقی سنجیده نمی‌شود. کسی در #خانواده_متعالی به دنبال رسیدن به حقوق شخصی خودش نیست. و اگر خلاف این باشد، آن خانواده حتی با هزار و یک بند حقوقی و تبصره و ضمانت اجرا، خانواده نخواهد شد و نهایتا یک اداره متعالی خواهد بود. اگر زن بگوید وظیفه من #خانه_داری نیست، #مرد هم خواهد گفت وظیفه من چیزی بیشتر از #نفقه نیست!! و از همینجا #گسست_عاطفی شکل خواهد گرفت. واقعا باید از دخالت دادن امور حقوقی در خانواده اجتناب کرد. #خانواده_نهاد_تربیت انسان است نه سازمان و اداره دولتی. ادامه دارد... خصوصا اینکه باید به این نکته توجه کرد که امروزه در بسیاری از خانواده ها زن‌ها نیز به #کار_اقتصادی خارج از خانه مشغول هستند و بسیاری از مردان لااقل در نگهداری از فرزندان، سهم مهمی در خانه دارند و صرفا توجه به این قضیه از آن #نگاه_سنتی که مرد کار می‌کند و زن خانه داری، پاسخ مناسبی به ما نخواهد داد. #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi