eitaa logo
خیمه‌گاه ولایت
35.5هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
208 فایل
#کانال_رسمی_خیمه‌گاه_ولایت خیمه‌گاه ولایت وابسته به هیچ نهاد و حزبی نیست. ما از انقلاب و درد مستضعفین و پابرهنگان و مظلومان جهان میگوییم، نه از سیاست بازی‌های سیاسیون معلوم الحال. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر جهت ارتباط با ما👇 @irani_seyed
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ گوشه هایی از که ان شاءالله به زودی منتشر خواهد شد: ✍ نکته: فعلا در این بخش کوتاه که قرار است بخوانید، بخاطر لو نرفتن مستند داستانی امنیتی عاکف سری سوم، اسامی کشورها و اشخاص را با نقطه چین پر کرده ایم.. در زمان انتشار کامل آن، اسامی را ذکر خواهیم کرد. 🏨 خونه امن در تهران... 🔷 رفتم اتاق خودم طبقه سوم. درب اتاق و باز کردم دیدم عاصف خوابیده روی مبل. بیدارش نکردم.. دیدم خودش و پیچیده، فهمیدم سردش هست. یه پتو انداختم روی تنش تا گرم و نرم بخوابه. واقعا خستگی و زحمت بچه ها رو حس میکردم. رفتم پشت میزم نشستم برای شروع کارام. یه هویی دیدم صدای عاصف اومد و گفت: _چه عجب بعد یکی دو روز اومدی !! +عه بیداری !!؟؟ _از تو یاد گرفتم موقع خوابمم هوشیار باشم !! +چخبر؟ _خبر که زیاده. از کجا بگم؟ +از مهم ها... _ تو که از دیشب تا حالا نبودی. معلومه کجایی عاکف جان؟ +مثل اینکه دیروز رفتماااا. 🔷 عاصف واقعا دلسوز و خستگی ناپذیر بود.. به شوخی بهش گفتم: +جوری میگی نیستی که انگار یکی دو سال از نبودنم میگذره. فکر کنم فراقم کورتون کرده. بعدشم، تو هم همچین بهت اینجا بد نمیگذره. روی مبل گرم و نرم خوابیدی دیگه. _یعنی عاکف، نشد من یه بار بیست دقیقه چرت بزنم، تو نیای نزنی توی برجکم. آخوند مفتکی گیر آوردی، چپ و راست میگی نماز بخون. داداش؟ من آدمم. +تو آدم نیستی. 🔷 عاصف یه کم جدی شد و گفت: _پس چی هستم؟ +فرشته. _جووووووون بابا... یه جک بگم بخندی؟ +نه... _همش خیط کن من و ! +به جای این مسخره بازیا، آماده شو تا با بچه ها یه جلسه بزاریم و ببینیم کجای کاریم ! 🔷 عاصف بلند شد یه صندلی رو از کنار گلدون اتاق همینطور روی زمین کشید و آورد سمت میز من. نشست کنارم و گفت: _داریوش الان در کشور مورد نظر مستقر شده و اونور کمی احساس خطر میکنه. +چرا؟ _امروز کدفرستاد که وضعیتش زیاد مناسب نیست. احساس خطر کردن اون، یعنی ممکنه... 🔷 حرفای عاصف و قطع کردم و گفتم: +نگران نباش.. دست دشمن نمی افته.. داریوش کارش و بهتر از این ها بلده. باید منتظر موند، تا ببینیم ( ...... ) چیکار میخواد کنه. نمیتونیم بی گدار به آب بزنیم. _امیدوارم اتفاقی نیفته براش. ضمنا، یه چیزی هم تا یادم نرفته بگم، متهم ها منتقل شدن طبقه دوم هستند. +خوبه.. میریم سراغشون. زنگ بزن پایین به میثم بگو بیاد طبقه دوم ما داریم میریم اونجا ، درب و بازش کنه. عاصف زنگ زد به میثم گفت. ما هم رفتیم پایین، از پشت شیشه که از بیرون فقط به داخل مشخص بود، منوچهر و نگاه کردم. اتاق بغلش هم یکی دیگه از متهم ها بود که قرار بود ( ...... ) تحویل بگیره و ببره سمت ( ...... ) که یکی از عوامل ما این و بست به جایی، تا صداش در نیاد و خودش و زد جای اون. 🔷 از عاصف پرسیدم: +اسم این چیه؟ _شنبه قندهاری. +کارشه ؟ _آره. فقط ( ...... ) و تحویل میگیره و از ....... میبرتشون سمت کشور ...... +باشه امشب بازجوییش میکنم. ✅ ان شاء الله به حول و قوه الهی به زودی سری سوم منتشر خواهد شد. 🔷 لازم است از زحمات سرکار خانوم تحلیلگر مسائل سیاسی بابت انتقادات و راهنمایی های دلسوزانه ، برای بهنر نوشته شدن مستند داستانی امنیتی عاکف صمیمانه تشکر کنم. 💻 ✅ خیمه گاه ولایت در اِیتا👇 ✅ http://eitaa.com/kheymegahevelayat ✅ خیمه گاه ولایت در تلگرام👇 🌐https://telegram.me/kheymegahevelayat_ir1 ✅ خیمه گاه ولایت در سروش👇 ✅ http://sapp.ir/kheymegahevelayat ✅ خیمه گاه ولایت در اینستاگرام 👇 🌐 https://www.instagram.com/kheymegahevelayat/ ✅ خیمه گاه ولایت در توییتر 👇 ✅ https://twitter.com/kh_Velayat