eitaa logo
🇮🇷لبیک یا امام خامنه ای همان لبیک یا امام حسین ع است 🇮🇷
585 دنبال‌کننده
34هزار عکس
54.3هزار ویدیو
180 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹گفت: سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن. به هیچ چیز و هیچکس هم فکر نکن، ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم! 🔸گفتم: زیارت عاشورا را خوانده ای... دو دسته جمله دارد یا سلام یا لعن؛ جامعه هم دو دسته دارد... مورد سلام اهل بیت(ع) و مورد لعنشان! یزیدیان عاقبت هم دو دسته میشوند، بهشت و جهنم، وسط ندارد! 🔹گفت: حتی بی طرف ها؟؟؟؟ 🔸گفتم: در زیارت عاشورا جوابت هست... "و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله" امام صادق علیه السلام آن بی طرف ها را هم لعن کرده... البته زیاد هم بی طرف نبودند... هر که در لشکر حسین علیه السلام نباشد، در محفل شراب باشد یا نماز... یزیدی است. 🔹گفت: زمانه عوض شده، فرق کرده... 🔸گفتم: باز زیارت عاشورا جوابت رو داده، "و آخر تابع له علی ذلک" تا آخرالزمان هر کسی مثل این ها باشد لعن شده.. قرار نیست که فامیلیش یزیدی باشد!! 🔹گفت: با این حساب کل یوم عاشورا یعنی چه؟ 🔸گفتم: یعنی حسین زمان و شمر امروزت را بشناسی☝ 👈در هیئتی که بوی استکبارستیزی نباشد ابن زیاد هم در آن هیئت سینه میزند. 🔹گفت: حسین زمان که در غیبت است؟ 🔸گفتم: اگر میخواهیم کوفی نباشیم باید بدانیم تا حسین نیامده، مسلم ولی امر است.☝ 👈ببین چقدر گوش به فرمان ولی فقیه هستی...👉 ❣اللهم عجـــل لولیـــک الفـــرج❣
ای که بوی فاطمه آید ز خاک کوی تو برتر از عطر جنان باشد به جان ها بوی تو فاطمه هستی و هم معصومه و مظلومه ای فاطمه هستی ولی نیلی نباشد روی تو فاطمه هستی و نورانی چو زهرایی ولی کی شده بشکسته از ضرب جفا پهلوی تو از میان کوچه های شهر قم کردی عبور چادرت خاکی نشد، خونین نشد بازوی تو یادگار بی مثال مادری غم دیده ای زینب ثانی شدی و دیده ها شد سوی تو 🏴 (س)، اخت الرضا(ع) و عمه بزرگوار آقا (عج) را، به ساحت مبارک آن حضرت و همه عاشقان اهل‌بیت عصمت و طهارت تعزیت و تسلیت عرض می نماییم. ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در دیار دلیران⁦⁦ ⁦⁦
هدایت شده از خبرهای فوری /مهم🔖
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدئو تصاویر هوایی از تجمع امروز مردم اصفهان در میدان نقش جهان مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت خبـــرهای فـــوࢪی‌ مهم⇩⇩ ☑️ @Akhbar_Fori
گفت:دستش تیر خورده بودعمار شهیدمحمدحسین محمدخانی ؛گفت: خدا رو شکر بالاخره یه بهونه جور شد قدیر رو بفرستیم مرخصی .فردای همون روز دیدیم برگشت جبهه از بیمارستان حلب گفتیم چی شد پس؟ ..گفت هیچی ، ردیف شد برگشتم .. گفتیم قدیر بازی ات گرفته ؟ برو مرد حسابی این دست تیر نزدیک خورده ، شوخی بردار نیست ... هر روز به یه بهونه ای میموند و برنمیگشت ... دستش چرک کرده بود ، بازم بر نمیگشت ‌‌‌... بالاخره بعد از کلی وقت راضی اش کردیم که برگرده. روز آخر محمدحسین بهش گفت قدیر دیدی برگشتی و شهید نشدی غم وجودش رو گرفت ....همون موقع صدای بیسیم اومد : قدیر قدیر علی (علی = ) قدیر وایسا دارم میام دنبالت بریم عقب یه دوش بگیریم امشب گودبای پارتی داریم ... بعد پشت بیسیم تک تک مون رو دعوت کرد و گفت امشب شام دور همیم برا گودبای پارتی داش قدیر ... روح الله اومد و قدیر رو سوار کرد و رفت ... منم جلوتر از اونها ، رفتم همونجا که قرار بود بریم یکی از بچه ها رو دیدم و شروع کردیم قدم زدن و صحبت کردن ، وسط همین صحبت ها بچه ها هم رسیدن ... ما همینجور که صحبت می کردیم کمی فاصله گرفته بودیم ... قدیر و روح الله رسیدن صدای انفجار و آتش ماشین بچه ها بود من و محمدحسین و میثم و بچه های دیگه ، سوختیم و سوختنشون رو تماشا کردیم ... بدون گود بای پارتی ، رفتن