❤️یڪبارفاطمهراگذاشتروۍاُپنآشپزخانهو
بهاوگفت :
بپـربغلبابا ..
وفاطمهبهآغوشاوپرید ..
بـعدبهمننگاهکردوگفت :
ببینفاطمهچطوریبهمناعتمادداشت !..
اوپریدومیدانستڪهمناورامیگیرم ..
ـ
ـ
اگرماهماینطوربه #خدا اعتمادداشتیم
همهمشکلاتمانحلبود ..
#توکل واقعییعنیهمینڪهبدانیمدرهر
شرایطیخدامواظبماهست ..
ـ
[بهنقلازهمسرمحترمشهید..
#شهید_مصطفی_صدر_زاده
🌹وصیتنامه ام را با دقت بخوانید
تنها ارثی که بجا می گذارم...
سنگر است،
همه وارث باشید
#وارث_شهداییم
🌹شیخ رجبــعلــــے خیاط(ره)🌹
🦂 اگر ما به قدر؛
«ترسیدن از یڪ عقرب»
از خــدا بترسیم،،
همہ کارهای عالم اصلاح میشود!!!!
#زن_عفت_افتخار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🌹🇮🇷۲۵ آبانماه؛ سالروز حماسه خون و شهادت مردم اصفهان
🌹۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ روزی پر افتخار برای مردم اصفهان است که در دفتر خاطرات سرخ ایرانیان تا همیشه به یادگار خواهد ماند.
۲۵آبان اثر استاد بدرالسما
#ستارگان_درخشان
#اصفهان
#استادبدرالسما
#روزاصفهان
🌹 مردم استان اصفهان در روز ۲۸ آبان بیعت مجدد خودشان را با مقام معظم رهبری به صورت حضوری در تهران اعلام خواهند کرد.
52.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 برای پدر و مادرت چقدر وقت میگذارید؟!
و آیا میدانید خلاصی از مشکلات محبت به پدر و مادره؟!
حجت الاسلام والمسلمین استاد #رفیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 همين امروز نه فردا !
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم
آنقدر جوان مرد و یکی پیر نشد
امام باقر علیه السلام :
مبادا توبه كردن را به تأخير بيندازى زيرا تأخير در توبه دریاییست که هلاک شدگان در آن غرق می شوند.
📚بحارالانوار ج ٩٧
#خاطرات_شهید
💠خواب عجیب مادر شهید و #امام_رضا (ع)
●یکبار خواب امام رضا (ع) را دیدم. یه پرونده توی دستش بود. به من گفتند؛ احمد دیگه ۲۷ ساله است و این پرونده اوست، عمر احمد در دنیا تمام است.
ناراحت شدم. خب چه کنم، مادرم دیگر! به امام گفتم: آقا! ناراحتم! و امام فرمودند: ناراحت نباش، تمدیدش کردم. وقتی خوابم را برایش تعریف کردم، فقط خندید. انگار میدونست که مدت این تمدید کوتاه است، خیلی کوتاه، فقط به اندازه یک ماه!
✍راوی: مادر بزرگوار شهید
#شهید_خلبان_احمد_کشوری_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 روایت دستگیری اغتشاشگری که چندی پیش مسجد و پایگاه بسیج را آتش زده بود:
♦️هنگام شب اقدام به آتش زدن پایگاه بسیج کردم؛ صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم چند نفر بالای سرم ایستادند و من را به کلانتری بردند.