eitaa logo
خوبان
648 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
8.5هزار ویدیو
21 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 منو بشناسید! 🌹آن خوش تیپ لرستانی که شهید شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 پاک سازی اشرار با توزیع عادلانه انفال! 📌پس از جنگ، مناطق شرقی بخاطر اشرار و ترانزیت مواد مخدر حتی برای محلی ها نا امن بود. حاج قاسم بدان جا لشکرکشی نکرد. ائمه جمعه و جماعات و بزرگان قبایل را گردآورد و "طرح فراگیر برای برقراری امنیت پایدار در شرق ایران" را تصویب کرد. 🌷 با استاندار و مسئولین کشاورزی و سازمان آب و مقامات محلی قرار گذاشت که اشرار را از کوه ها پایین آورد این ها هم برای شان زمین و آب کشاورزی تهیه کنند. "شما برای آن ها کار مهیا کنید تا بیچاره و فقیر نمانند". ⚪️زمین های دولتی [بایر منابع طبیعی] را تقسیم بندی کرد و همراه نیروهایش اشرار را محاصره و مهلت ۷۲ساعته داد... ۲۴ساعت نگذشته بود که شروع به پایین آمدن کردند. اسلحه تحویل دادند و امان نامه گرفتند و در زمین هایی که به آن ها تعلق گرفت ساکن شدند و شروع به کشاورزی کردند! 🌷پاکسازی اشرار در منطقه به وسعت ۱۰۰۰کیلومتر از ایرانشهر تا بشاگرد انجام شد... برای تامین آب کشاورزی آن ها کمک هزینه حفر۳۲۰۰ چاه را داد و مشکل آب حل شد. ⚪️انواع خدمات مربوط به کشاورزی حتی برنامه آموزشی برای تولید بیشتر را سامان داد... 🌷یکی از آن روستاها به خاطر او نام گرفت. 📗(گزیده ای از ص۹۷و۹۸/۱۰۲و۱۰۳/ ۱۰۷ کتاب سرباز مکتب) 🌷نکته بعدی ویدئوی تودیع بی ارتباط با این کارها نیست ⚪️او نه استاندار بود نه وزیر؛ فرمانده سپاه و مسئول امنیت و پاک سازی اشرار بود 🌷اما در پاک سازی این جور است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ قصه‌: معجزه‌ایمان 👈به روایت : جانباز ۷۰درصد حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد مکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿خوشبختی یعنی: 🌸یه کسی توی زندگیت هست که تورو به "سمت خدا" هُل میده، نه به سمت پرتگاه... ابراهیم هادی | هادی دلها❣️
خیلی اصرار کردم تا بگوید. گفت « باشه وقتی رفتیم بیرون. » گفتم « امکان نداره. بیاد همین جا توی حموم به م بگی. » قسمم داد و گفت « تا من زنده م نباید واسه ی کسی تعریف کنی ها!» زخم طناب بود. روی هر دو شانه اش. از بس جنازه ی شهدا را آورده بود عقب. یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری، ص 82
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا