♦️احکام_عروسی
🥀پرسش:
❓ آیا شرکت در عروسیهایی که در آنها مبادرت به رقص و نواختن موسیقی میشود، جایز است؟
🥀 جواب:
⛔️شرکت در مجلس معصیت اگر مستلزم ارتکاب حرام مانند گوش دادن به موسیقی لهوی مناسب با مجالس لهو و گناه باشد و یا مفسدهای بر آن مترتّب شود، یا حضور در آن تأیید گناه محسوب شود، جایز نیست.
📗اجوبة الاستفتائات، آیةالله العظمی امام خامنهای حفظه الله، سؤال ۱۴۲۷
⁉️بازی با ورق و حضور در مجالس آن
♦️س ۶۳۷۴: آیا اگر افراد بدون شرط بندی و قصد قمار و بُرد و باخت و کسب درآمد بلکه فقط برای سرگرمی و مشغول بودن، مبادرت به بازی با ورق کنند، آن افراد مرتکب حرام شده اند؟ حضور در مجالس بازی با ورق برای تفریح چه حکمی دارد؟
⛔️ج: بازی با ورقی که عرفاً از آلات قمار محسوب می شود، بهطور مطلق حرام است.
و جایز نیست انسان با اختیار در مجلس قمار یا بازی با آلات قمار شرکت کند.
‼️دیدن مسابقات ورزشی آقایان توسط بانوان
♦️س ۶۳۷۵: دیدن مسابقات ورزشی از قبیل فوتبال و والیبال و کشتی و امثال این ها به طور زنده و غیر زنده ی آقایان، برای بانوان چه حکمی دارد؟
⛔️ج: اگر مشاهده ی آن به قصد لذت و ریبه بوده و یا در آن خوف ارتکاب گناه و فساد وجود داشته باشد، جایز نیست؛ و اگر به صورت زنده و مستقیم از تلویزیون ببینند، بنابر احتیاط، جایز نیست؛ و در غیر صُوَر مذکور، اشکال ندارد.
📗کتاب «سکوت شکسته»
🌹براساس خاطرات حاج محمود پاک نژاد فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب(علیه السلام) در دفاع مقدس
📝به قلم: سیدهادی سعادتمند 12 🔽
⚪️فصل دوم
🌹«سردشت با زینالدین، بدر با جعفری»
🌷🌷قسمت دوازدهم
⚪️ نهال همزمان با قطع کردن تلفن به سمت میز تحریر میرود. جزوه «سردشت با زینالدین، بدر با جعفری» و چند عدد کاغذ را برمیدارد و پشت میز صبحانه مینشیند و مشغول خواندن میشود:
🌹اواسط پاییز ۱۳۶۳ همراه با سرمای زودرس سردشت، بر روی ارتفاعات برف گرفته محل مأموریت مستقر شدیم. نیروهای اطلاعات در سه محور مستقر بودند و هر محور با توجه به وسعت منطقه شناسایی که داشت، تعداد نفرات و گروههای شناسایی آن پایگاه متغیر بود. هر چند تا گروه در یک پایگاه و روی یک ارتفاع مستقر شدیم. ارتفاعات را از ارتش تحویل گرفتیم.
⚪️به منظور حفظ امنیت محل محورها، گروهها از هم بیخبر بودند؛ دلیلش هم این بود که اگر گروه گشت یکی از محورها در زمان شناسایی با مشکل روبرو شد و یا به اسارت درآمد، در اصل مأموریت اختلال ایجاد نشود.
🌹روی ارتفاعات «جاسوسان» مستقر شدیم. مسئول پایگاهی که من به همراه بیست نفر دیگر در آن مستقر شدیم، فضلالله خراسانی بود. پایگاه مسیری سخت و صعبالعبور داشت. پشتیبانی با جیره خشک انجام میشد. بعداً متوجه شدم پایگاههای دیگر هم تقریباً شرایط مشابه ما را داشتند. برای پخت و پز یا گرم کردن سنگرهای پایگاه، از چراغهای نفتسوز فتیله ای استفاده میکردیم. آب مورد نیاز را از برف تأمین میکردیم. برف زیادی اطراف ما بود، اما برای تأمین آب، همیشه مشکل جدی داشتیم.
⚪️شرایط گشت و شناسایی با توجه به ویژگی زمین منطقه و کوتاه بودن روز، کاملاً متفاوت با مناطق جنوب انجام میشد. بعضی از مسیرها فاصله زیادی با دشمن داشت و میبایست با شروع روز، پایگاه خودمان را ترک میکردیم و به سمت دشمن میرفتیم. در پائین ارتفاعات برف نبود؛ پوشش گیاهی مناسبی داشت که از آن برای اختفاء در روز استفاده میکردیم. در نزدیکی پایگاه دشمن متوقف میشدیم تا شب. ادامه مأموریت را که عملیات نفوذ و شناسایی بود، با کمک بچههای تخریب و گذشتن از میدان مین انجام میدادیم. قبل از روشن شدن هوا باید از منطقه دشمن خارج میشدیم و به پایگاه خودمان برمیگشتیم.
🌹 در منطقه جاسوسان توفیق چندانی به دست نیاوردیم. بعد از مدتی آقای محمد میرجانی، فرمانده اطلاعات ـ عملیات، پیک فرستاد و خواست به مقر لشکر در سردشت بروم. او برایم توضیح داد که فرماندهی لشکر میخواهد هر چه زودتر در منطقه طالقانی به نتیجه برسیم. هم چنین گفت:« عمارلو و مهرعلی و دو نفر دیگر که با این گروه برای شناسایی رفتن، احتمالاً اسیر شدن که توی روحیه بچهها تأثیر منفی گذاشته. میخواهيم بدونیم سر این گروه چه اومده؟ آیا با «مینهای متحرک» برخورد کردن یا به دست دشمن افتادن؟»
⚪️ بچههای گشت و شناسایی به قاچاقچی هایی که در منطقه بودند، مینهای متحرک میگفتند. ظاهرشان شبیه مردم محلی بود، در حالی که حرفهای بودند و در خرید و فروش اطلاعات و قاچاق اسلحه مهارت داشتند. رفیق دزد بودند و شریک قافله، تمام سعی خودمان را میکردیم تا با قاچاقچی ها برخورد نداشته باشیم.
🌹اراده و خواست فرماندهی این بود که باید به محوری بروم که مسئولیتش با سلطان محمدی بود. روی ارتفاعات طالقانی رفتم، با استقبال سلطان محمدی و نیروهای پایگاه روبهرو شدم. این محور گروههای شناسایی بیشتری داشت و مسافت برخی مسیرهایی که باید روی آن کار میشد، کوتاه بود و بعضی بسیار طولانی.
⚪️ پس از ورودم به پایگاه، بلافاصله از سلطان محمدی پرسیدم:«چه کار بکنم؟»گفت:« باید معبری را که احمدی تبار ایجاد کرده ادامه بدهی.»
🌹میزان فاصله زمانی را از احمدی تبار پرسیدم. چون به زودی از آن پایگاه میرفت، متوجه شدم که اگر زودتر حرکت کنیم، همین امشب میتوانیم تکلیف معبر را روشن کنیم. آنها اصرار داشتند صبح، بعد از این که به منطقه توجیه شدم، کار را شروع کنم؛ ولی در نهایت، با نظر من موافقت شد که همین شبانه به همراه احمدی تبار برای آشنا شدن با مسیر برویم.
⚪️ راه افتادیم. نزدیک به ۲۰۰ متر مانده بود به موانع پایگاه دشمن که متوقف شدند. میخواستم هرچه زودتر تکلیف این معبر روشن شود. گفتم: «تا این جا که هنوز کاری صورت نگرفته. شما همین جا بمونید. من با تخریب چی می روم میدان مین را بررسی کنم.»
🌹همراه حسین خانی از سیم خاردارهای حلقوی ردیف اول میدان مین گذشتیم و بین سیم خاردارهای رشتهای قرار داشتیم. حدود ۵۰ متر وارد میدان مین شده بودیم. نزدیک ردیف دوم سیم خاردارهای حلقوی بودیم. حسین خانی زمین را سیخ میزد. من هم با دوربین دید در شب، اطراف پایگاه دشمن را بررسی میکردم. متوجه حجم موانع و عمق میدان مین شدم؛ بیشتر از حد تصوری بود که داشتم. اطراف پایگاه دشمن را که با دوربین بررسی میکردم، دیدم یک گروه نیروی عراقی به ستون از سمت پایگاه شان میآمدند پائین. اول فکر کردم ما را دیدهاند و سمت ما میآیند؛ ولی از فاصله حدود ۳۰ متری معبری که ما زده بودیم، گذشتند و رفتند سمت سنگر کمین پایگاه خودشان.
⚪️معبر را جای مناسبی انتخاب نکرده بودم .چون در پنجاه متری سمت چپ معبری که زده بودیم، سنگر کمین دشمن قرار داست. گروهی پنج نفره از نیروهای دشمن به سمت پائین میآمد، بعد در مسیر معبری در میدان مین قرار گرفتند که برای خودشان باز گذاشته بودند. نگهبان به سمت سنگرهای کمین پایگاه میرفت. اتفاق جالب تری افتاد. معبر سنگر کمین دشمن را که به پایگاه آن ها متصل میشد، پیدا کرده بودیم؛ معبری آماده و بیدردسر که به راحتی از آن مسیر میتوانستیم وارد پایگاه دشمن شویم.
🌷ادامه دارد...
🌷💦🌼🌷💦🌼🌷💦🌼
🌹اولین سلام صبح گاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
⚪️ صبح مان را آغازمی کنیم، با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام و حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها، به نیابت از امام خمینی رضوان الله علیه و تمامی شهدا، علما، شهیدحاج قاسم سلیمانی، مؤمنین مؤمنات:
┄✦🌸✦༻﷽༺✦🌸✦┄
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ⚪️ ﯾﺎ ﺭَﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹 ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ⚪️ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤةُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹 ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ⚪️ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ⚪️ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ⚪️ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ⚪️ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ⚪️ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ العسکری
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹ﯾﺎ ﺑﻘﯿةَ ﺍﻟﻠﻪِ، یا اباصالحَ المهدی و رحمةُ الله و بركاته.
⚪️الهی
🌹یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
⚪️یا عالیُ بِحَقِّ علی
🌹یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
⚪️یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
🌹یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
⚪️عجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان