8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷روایتگری🌷
🎬 روایت شهیدی که
🌹🍃بعد از شهادتش به زیارت امام رضا مشرف شد!
🟢🍃 #حاج_حسین_کاجی
https://eitaa.com/khoban72
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🟢🍃 #سه_دقیقه_در_قیامت
4️⃣5️⃣ قسمت پنجاه و چهارم👇🏻
🌹🍃تجربه ای جديد
🟢🍃كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياري خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلي خوب بود و افراد بسياري خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراواني روي آنها داشته بارها در جلسات و يا در برخورد با برخي دوستان، اين كتاب به من هديه داده ميشد!
🔺آنها من را كه راوي كتاب بودم نمي شناختند
⚪️و من از اينكه اين كتاب در زندگي معنوي مردم موثر بوده بسيار خوشحال بودم. يك روز صبح، طبق روال هميشه از مسير بزرگراه به سوي محل كار ميرفتم. يك خانم خيلي بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسي بود. از دور او را ديدم كه دست تكان ميداد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود،
🔺براي همين توقف كردم و اين خانم سوار شد.
🔴بي مقدمه سلام كرد و گفت: مي خواهم بروم بيمارستان ... من پزشك بيمارستان هستم. امروز صبح ماشينم روشن نشد. شما مسيرتان كجاست؟ گفتم: محل كار من نزديك همان بيمارستان است. شما را ميرسانم. آن روز تعدادي كتاب سه دقيقه در قيامت روي صندلي عقب بود.
🔺اين خانم يكي از كتابها را برداشت و مشغول خواندن شد.
🟢🍃بعد گفت: ببخشيد اجازه نگرفتم، ميتونم اين كتاب را بخوانم؟ گفتم: كتاب را برداريد. هديه براي شماست. به شرطي كه بخوانيد. تشكر كرد و دقايقي بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم.
🔺خيلي تشكر كرد و پياده شد.
🔻🔻🔻
⚪️🍃من هم همين طور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مرا در اين وضعيت نبينند! كافي بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و... چند ماه گذشت و من هم اين ماجرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتي ساعت كاري تمام شد، طبق روال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلي اداره بيرون آمدم. همين كه خواستم وارد خيابان اصلي شوم، ديدم يك خانم چادري از پياده رو وارد خيابان شد
🔺و دست تكان داد!
🔴🍃توقف كردم. ايشان را نشناختم، ولي ظاهراً او خوب مرا مي شناخت! شيشه را پايين كشيدم. جلوتر آمد و سلام كرد وگفت: مرا شناختيد؟ خانم جواني بود. سرم را پايين گرفتم وگفتم: شرمنده، خير. گفت: خانم دكتري هستم كه چند ماه پيش، يك روز صبح لطف كرديد و مرا به بيمارستان رسانديد.
🔺چند دقيقه اي با شما كار دارم.
🌸🍃گفتم: بله، حال شما خوبه؟ رسم ادب نبود، از طرفي شايد خيلي هم خوب نبود كه يك خانم غريبه، آن هم در جلوي اداره وارد ماشين شود. ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو، در حالي كه سرم پايين بود به سخنانش گوش كردم. گفت: اول از همه بايد سؤال كنم كه شما راوي كتاب سه دقيقه
هستيد؟ همان كتابي كه آن روز به من هديه داديد؟ درسته؟
🔺مي خواستم جواب ندهم ولي خيلي اصرار كرد.
🌷🌷🌷ادامه دارد ...
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨سلام یک شنبه تون عالی و زیبا
🌷✨و سرشار ازعشق به خداوند متعال
🌸✨امیدوارم سلامتی، خوشبختی
🌷✨ مهمـان خونه هاتون
🌸✨و لبخنـد مهمـان نگاهتـون باشـه
🌷✨روز خوبی داشتـه باشیـد
🌸✨الهی به امید تو
https://eitaa.com/khoban72
22.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷صوت کوتاه🌷
💚عطر، تلاوت آیات قرآن کریم💚
https://eitaa.com/khoban72
🌸🍃🌸🍃🌸┄✦💚✦༻﷽༺✦💚✦┄
💚🍃اولین سلام صبح گاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🌺🍃 صبح مان را آغازمی کنیم، با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام و حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها، به نیابت از امام خمینی رضوان الله علیه و تمامی شهدا، علما، شهیدحاج قاسم سلیمانی، مؤمنین مؤمنات:
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ💚🍃 ﯾﺎ ﺭَﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ💚🍃 ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤةُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ💚🍃 ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ💚🍃 ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ💚🍃 ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ💚🍃 ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ💚🍃 ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ العسکری
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌺🍃 ﯾﺎ ﺑﻘﯿةَ ﺍﻟﻠﻪِ، یا اباصالحَ المهدی و رحمةُ الله و بركاته.
🔻🔻🔻
💚🍃 الهی
🌺🍃 یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
💚🍃 یا عالیُ بِحَقِّ علی
🌺🍃 یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
💚🍃 یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
🌺🍃 یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
💚🍃عجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/khoban72