💫🌷🌷🌷ای شهیدان...

💫📗کتاب صوتی: #فقط غلامِ حسین باش" 💫🟤خاطرات جانباز: حسین رفیعی 🥀🤍تالیف: #حمید_حسام 💫🟤تهیه شده: در رادیو ایران صدا 🥀🤍با صدای: #مهدی_نمینی_مقدم #شهدا_راهتان_ادامه_دارد #ما_تا_آخر_ایستاده_ایم ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄

💫📗کتاب صوتی: #فقط غلامِ حسین باش" 💫🟤خاطرات جانباز: حسین رفیعی 🥀🤍تالیف: #حمید_حسام 💫🟤تهیه شده: در رادیو ایران صدا 🥀🤍با صدای: #مهدی_نمینی_مقدم 0️⃣1️⃣ قسمت دهم #فقط_غلام_حسین_باش #دفاع_مقدس #شهدا_راهتان_ادامه_دارد #ما_تا_آخر_ایستاده_ایم ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄

🕊🌷🕊🌷🕊 💫🌹نــام: سیدمحمدرضا 🥀🤍نـام خـانوادگـی: غربتیان 💫🌹نـام پـدر: سیدعلی اکبر (اصالتا مهدیشهری) 🥀🤍تـاریخ تـولـد: 02-10-1344 💫🌹مـحل تـولـد: زرین دشت از توابع فیروزکوه 🥀🤍شغل: دانشجوی مهندسی پتروشیمی، دانشگاه علم و صنعت 💫🌹سـن: 21 سال 🥀🤍تـاریخ شـهادت: 13-02-1365 💫🌹محل شهادت: فکه 🥀🤍نحوه شهادت: دراثراصابت ترکش خمپاره 💫🌹مـحل مـزار: گلزار شهداي حسين رضاي شهرستان ورامين

🔺ایستاده شهید حاج محمد ابراهیم همت، پشت سرشان شهید سیدمحمدرضا غربتیان 🌷خاطره شهید سیدمحمدرضا غربتیان🌷 💫🌹نماز شب وی هیچگاه ترک نشد به طوری که بعضی شبها او را در بالای پشت بام در حال خواندن نماز شب مشاهده می‌کردیم. 🥀🤍وقتی از وی راجع به ادامه تحصیل یا ازدواج سؤال می‌کردیم در جواب می‌گفت : تا زمانی که جنگ هست جای صحبت کردن درباره این مسائل نیست. 💫🌹او فردی بود که به ساده زیستن خیلی تاکید می‌کرد بطور مثال همیشه از غذای ساده استفاده می‌کرد و همیشه دور نان را می‌خورد وقتی از وی درباره علت این کار می پرسیدیم می‌گفت وسط نان که برشته است را همه می‌خورند 🔺ولی این دور نان هست که اسراف می‌شود. 🥀🤍لباس بسیار ساده می‌پوشید و در موقع خواب هیچ وقت از رختخواب استفاده نمی‌کرد و در کل خود را با شرایط سخت وفق داده بود. زمانی که از منطقه به منزل می‌آمد تمام بچه های محل دور او جمع می‌شدند 🔺و او با دادن حداقل یک شکلات به آنها محبت می کرد. 💫🌹در مسائل سیاسی بسیار آگاه بود و در همه شرایط از انقلاب و امام دفاع می‌کرد در مورد احکام خیلی مسلط بود و همیشه در پایان سال خمس مال خود را حساب می‌کرد و پرداخت می‌نمود 🔺هر چند که وی درآمدی نداشت. 🥀🤍هر موقع که از منطقه عملیاتی تلفنی یا بوسیله نامه تماس می‌گرفت به رفتن مسجد و بسیج تاکید می‌کرد و زمانیکه در مرخصی بود از فرصت استفاده می‌کرد 🔺و از تمام فامیل و آشنایان عیادت می‌نمود. 💫🌷نقل از برادر شهید

🔺ياد شهداء عملیات شناسایی و شکستگی پا🔻 💫🌹حاج محمد رضا طاهری، مدتی قبل در صفحه مجازی خود با انتشار تصاویری از سال های دفاع مقدس، یاد و خاطره همرزمان شهید خود را گرامی داشت و در شرح این عکس نوشت: 🥀🤍عكس فوق از سمت راست ، شهيد سيد محمدرضا غربتيان، شهيد على فخارنيا، جانباز قطع عضو ابوالفضل تاجيك، بنده ى حقير، نفر بعد شهيد محمد عليزاده، شهيد عباس اصغرزاده، شهيد محمد سليمى آخرين شب پدافندى مهران ، شب شام غريبان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام 🔺(شهريور سال ٦٤ ) بود ، 💫🌹دعاى كميل رو تو سنگر شهيد سليمى خونديم، بعد دعا محمد سليمى گفت مي خوايم شب آخرى بريم شناسايى خط ، مياى بريم ، البته سؤالش به خاطر اين بود كه من تو دسته ى اونا نبودم ولى ميدونست دلم با اوناست ، حركت كرديم تقريباً يه بيست دقيقه اى مسير رو طى كرده بوديم من يه لحظه نگام به شهيد معززى افتاد كه سمت راست ستون حركت مي كرد و از جلوى پام غافل شدم 🔺و تو يه چاله خوردم زمين 🥀🤍وقتى خواستم پاشم همون لحظه احتمال دادم پام شكسته ، شهيد سليمى ستون رو نگه داشت و به جهت اينكه برا شناسايى مي رفتيم بايد خيلى بى سر و صدا حركت ميكرديم ، اومد پيش من آروم گفت چيزى نيست دستت رو بده من بريم ، اومدم يه قدم بردارم از درد دادم بلند شد ، متوجه شد اصلاً نميتونم راه برم ، 🔺منو رو دوش يكى از بچه ها گذاشت و گفت برش گردون سنگر بهدارى ، 🥀🤍فرداش كه خط رو تحويل داديم با گردان برگشتيم دوكوهه ، منو بردن بيمارستان شهر انديمشك پامو گچ گرفتن، ولى دلم نيومد بدون خداحافظى از بچه ها برگردم تهران ، دوباره برگشتم دوكوهه ، تا جلوى ساختمان گردان مالك رسيدم🔻🔻🔻

💫🌷🌷🌷اين فرشته هاى مهربونى كه مشاهده مي كنيد سريع اومدن به عيادتم ، خيلى دلم برا اين فرشته ها تنگ شده ، لطف كنين براى شادى همه شون خصوصاً امام الشهداء حضرت امام خمينى صلوات و فاتحه اى هديه فرمائيد.

💫🌹مستند فرمانده گردان کمیل - لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص) 🌷شهید محمود ثابت نیا🌷

💫🌹راهت ادامه دارد...