🖼کوفیان چرا بی‌وفا شدند؟ ارسالی مخاطبین #دغدغه_های_یک_طلبه

#ماه_محرم #هیئت_یزیدی(۶) محبین و شیعیان امام حسین علیه السلام چون با هم همدل و یک نظر نبودند و تشکیلات منسجمی هم نداشتند ابن زیاد توانست بین آنان رخنه کند و آنان را دسته دسته از دور مسلم بن عقیل و حضرت سیدالشهداء پراکنده‌ نماید. 🔹هیئتی که در راستای جمع شدن مؤمنین با هم گام برندارد و داشتن تشکیلات مستحکم و منسجم را ضروری نداند،نمی تواند به کمک امام برسد. 🔹یکی از وظایف هیئت زندگی جمعی مؤمنانه را تبلیغ کردن است. #دغدغه_های_یک_طلبه

عبارتی عجیب از #امام_حسین (علیه السلام ): خدایی که حتی دستِ ساحران فرعون را هم می‌گیرد... استاد فاطمی‌نیا #دغدغه_های_یک_طلبه

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد. سقای حسین سید و سالار نیامد... #دغدغه_های_یک_طلبه

💥فضیلت خواندن زیارت عاشورا 💥خوشا بحال کسانی که هر روز این زیارت را می خوانند 🎤#حجت_الاسلام_عالی #زیارت_عاشورا 🏴🕯🖤🕯🏴 #دغدغه_های_یک_طلبه

🎧 عــــموعباس علمت کو عموی خوبم عــــموعباس تو نــرو تا که پا نکوبم 😭 🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه 🖤 #مداحی #تاسوعا #دغدغه_های_یک_طلبه

❌🎥 این ویدیو رو اگر هزار بار هم ببینید باز هم کمه! ماجرای توبه علی گندابی #تاسوعا #ای_اهل_حرم_میروعلمدار_نیامد #دغدغه_های_یک_طلبه

مقتل روایت میکند که آقا قمر بنی‌هاشم در روز عاشورا ملجأ و پناه برای مولایش حسین بود. وقتی امام با صحنه دلخراش علقمه و پیکر برادر رو به رو میشه روای نوشته که دستان مبارک خود را به کمر گرفتند و فرمودند: [الان انکسر ظهری و قلت حیلتی] یعنی در این لحظه کمرم شکست و بی چاره شدم. سپس با صدای بلند در وسط میدان گریه کردند.. - ناز مطلق -

حرفَش حرف بود ؛ حرمله نذاشت :) 🖤

- حُبُّکَ‌‌فِی‌‌قَلْبی‌‌وَانْ‌‌کُنْتُ عاصیاً - عشق‌‌تو‌دردل‌‌من‌‌است‌‌هر‌چند‌که‌‌گناه‌کارم:)!

💠سال‌ها گریه به تو جرم تلقی میشد (یا حسین) روضه هر شب ما برکت روح الله است #دغدغه_های_یک_طلبه

حضرت عباس🌹 بو مشکه دین اوخ منی مأیوس الدی چوخ ای کاش دییدی گوزومه مشکه دین اوخ بستیدی حیاتیم بو سویا جاندان سو مشکیمه اوخ دیدی اوزوم جانه دایاندیم اصغر عطشه من شرر خجلته یاندیم ای کاش دییدی گوزومه مشکه دین اوخ گوردوم عطشیندن سارالیپ صرت اصغر پوزدو پوزولان حالتیمی حالت اصغر آز یاره وروب بسدی منه خجلته اصغر ای کاش دییدی گوزومه مشکه دین اوخ اوخ جسمیمه مایلدی منیم من اونا مایل بو اوخ نیه پس گتدی خطا اولمادی حائل مشک اوسته دیوب زحمتیمی اِیْلَدی زایل چوخ سعی و تلاش ایلدیم آخر اوز ایشیمده قیردیم نقدر دوشمنی بو بیر یول ایشیمده قول گتدی دیردیم آپاریم مشکی دیشیمنن سو وعده سینه چون که دیمیشدیم گوزوم اوسته تا سو واریدی منده واریدیم سوزوم استه قالسیدی سو قول سیز سورونردیم اوزوم اوسته هر چند چوخالدیخچا یارا خجلت آزالماز اما آزالار اوخ چوخی مندن سورا قالماز دشمنده قالان اوخ مگر آرامیمی آلماز چوخ سعی الدیم من بو سویون حفظینه مطلق شاهد سوزومه بو کسیلن الدی بو بیرق مقصودیمه اولمادیم افسوس موفق