eitaa logo
خودمانی با خدا
89هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
30 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴خودمانی با خدا
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
لیلة المبیت و توطئه سران قریش براى کشتن پیامبر (صلى اللّه علیه و آله)» ♦️ در آخرین روزهای ماه صفر سال سیزدهم بعثت، چهل نفر از سران قریش در دارالندوه جلسه‌اى تشکیل داده و تصمیم گرفتند که رسول خدا را به طور ناجوانمردانه به قتل رسانند. 🔹آنان قرارگذاشتند که از هر طایفه، یک نفر و در مجموع به صورت گروهى در تاریکى شب به خانه رسول خدا هجوم آورده و با شمشیرهای خویش آن حضرت را در رختخوابش به قتل رسانند. 🔻جوانان قریش، در آخرین روز صفر و شب اول ربیع الاول خانه رسول خدا را محاصره کردند. از طرفی جبرئیل، این خبر را از قبل به پیامبر داده بود و او را از سوى خداوند، مامور کرد که به سوى مدینه هجرت کند. 🔺پیامبراکرم به پسرعمویش على (علیه السلام) پیشنهاد کرد که در جاى او بخوابد و با فریب مشرکان، مسئله سرنوشت ساز هجرت را مهیا سازد. على بن‌ابی‌طالب اعلام آمادگى کرد و در رختخواب پیامبر خوابید و پیامبر از مکه به سمت مدینه خارج شد. 💠 مهاجمان در هنگام بامداد، گروهى وارد خانه پیامبر شده و به سوى رختخواب او هجوم آوردند اما ناباورانه، امام على را در رختخواب پیامبر دیدند و از او سراغ پیامبر را گرفتند. علی ع فرمود: او را به من نسپرده بودید تا از من بخواهید. آنها پس از ناکامی با خشم تمام در پى آن حضرت به راه افتادند. 🔆 علمای شیعه و گروهی از علمای اهل‌سنت معتقدند آیه لیلة المبیت یا آیه شِراء (آیه ۲۰۷ سوره بقره) در شأن علی(ع) در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است. و من الناس مَنْ یشرى نفسه ابتغاء مرضاةاللّهِ، وَاللّهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ. ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ ماجرای شنیدنی خادمی که ۶۰ سال حرم امام رضا را صبح ها جارو میزد و.. 🚩السلام‌علیک‌یا‌علی‌ابن‌موسی‌الرضا‌المرتضی🚩 ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
❇️ صله‌ی امام رضا علیه السلام به یک شاعر با اخلاص ☑️ مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی از مداحان مخلص و مرثیه خوانان باسوز اهل بیت علیه السلام بود. او سال‌ها پیش از شروع درس مرحوم آیه الله حائری بنیانگذار حوزه‌ی علمیه‌ی قم، دقایقی چند روضه می‌خواند و آنگاه آیت الله حائری درس خویش را آغاز می‌کرد. 📃 او داستانی شنیدنی دارد که از حضرت رضا علیه السلام برای مدح خویش صله دریافت داشته است! خود نقل می کرد که: ▫️ یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزیدم. پولم تمام شد و کسی را هم برای رفع مشکل خویش نمی‌شناختم. از این رو قصیده‌ای در مدح حضرت رضا علیه السلام سرودم و فکر کردم که بروم و آن را برای تولیت آستان مقدس بخوانم و صله بگیرم با این نیت حرکت کردم، اما در میان راه به خود آمدم که چرا نزد خود حضرت رضا علیه السلام، نروم و آن را برای وی نخوانم؟! 🕌 به همین جهت کنار ضریح رفتم و پس از استغفار و راز و نیاز با خدا، قصیده‌ی خود را خطاب به روح بلند و ملکوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله کردم. ✨ ناگاه دیدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسکناس ده تومانی در دستم نهاد. بی‌درنگ گفتم: 🔹 «سرورم! این کم است.» ▫️ ده تومانی دیگر داد. باز هم گفتم: 🔹 «کم است.» ▫️ تا به هفتاد تومان که رسید. دیگر خجالت کشیدم؛ تشکر کردم و از حرم بیرون آمدم. ▫️ کفش‌های خود را که می پوشیدم، دیدم آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جد آیت الله مروارید، با شتاب رسید و فرمود: 🔸 «شیخ ابراهیم!» ▫️ گفتم: 🔹 «بفرمایید آقا!» ▫️ گفت: 🔸 «خوب با آقا حضرت رضا علیه السلام روی هم ریخته‌ای، برایش مدح می‌گویی و صله می‌گیرید. صله را به من بده.» ✉️ بی‌معطلی پول‌ها را به او تقدیم کردم و او یک پاکت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم دیدم دو برابر پول صله است یعنی یکصد و چهل تومان. ⬅️ کرامات الصالحین، صفحه ۲۱۶ 🏷 علیه السلام ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ساعت صفر نزدیک است؛ بازی سیاسی مسخره قاتل کودکان غزه مانع از ضربه کاری ما نخواهد شد. ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
«شهادت امام رضا علیه‌السلام» 💠 حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام از سال ۱۸۳ق، به‌مدت بیست سال، امامت شیعیان را برعهده داشت و دورهٔ امامتش با خلافت هارون عباسی، محمدِ امین و مأمون عباسی هم‌زمان بود. 🔶 امام رضا(ع) در سال‌های آخر عمر شریفش به‌دستور مأمون، از مدینه به مَرْو در خراسان فراخوانده و به اجبار ولیعهد مأمون شد. مأمون برای زیر نظر گرفتن امام رضا، خاموش‌کردن انقلاب علوی‌ها و مشروعیت‌بخشیدن به خلافت خود ایشان را ولیعهد خود کرد. 🔺ورود امام رضا(ع) به ایران تأثیر مهمی بر گسترش شیعه در این منطقه داشته است. حدیثی مشهور از امام رضا(ع) در نیشابور بیان شده که به نام سِلسِلةُالذَّهَب (زنجیرهٔ زرین) شناخته می‌شود. 🔻 وقتی مأمون متوجه شد که حضور امام رضا(ع) در مرو بیشتر باعث گسترش شیعه شده است تصمیم به قتل آن حضرت گرفت. لذا در آخر صفر ۲۰۳ق انگور یا اناری را آغشته به سم کرد و به اجبار به حضرت خورانید. 🔹 این واقعه سال ها پیش از آن حضرت پیش بینی شده بود. به عنوان نمونه شیخ صدوق از نعمان بن سعد روایت کرده که امام علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: «به زودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان از روی ستم و جور به زهر کشته می‌شود، اسم او اسم من و اسم پدرش اسم موسی بن عمران است. بدانید هر کس او را در غربتش زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد.» 🔆 پس از غسل و كفن و نماز بر بدن شريف حضرت كه توسط امام جواد (عليه‌السلام) انجام شد آن حضرت را جلوى قبر هارون (مكان فعلى) دفن كردند. ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
هدایت شده از قاصدک
🔥بخور نخور های لاغری و چاقی 📛 😱 بزن رو وزنت تا بگم چی بخوری که خوش اندام بشی و سالم✅👇👇 🍏۶۲ 🌟۶۳🍏۶۴ 🌟 ۶۵ 🍏 ۶۶ 🌟 ⭐️ ۶۸ 🍏 ۶۹ ⭐️ ۷۰ 🍏۷۱⭐️۷۲🍏 🍏۷۴ 🌟۷۵ 🍏۷۶ 🌟۷۷ 🍏۷۸ 🌟 ⭐️۸۰🍏 ۸۱ ⭐️۸۲ 🍏 ۸۳ ⭐️ ۸۴🍏 🍏۸۶ 🌟 ۸۷ 🍏 ۸۸ 🌟۸۹ 🍏۹۰ 🌟 ⭐️ ۹۲ 🍏۹۳ ⭐️ ۹۴ 🍏۹۵ 🍏۹۶🌟 🍏 ۹۸ 🌟۹۹🍏۱۰۰🌟 +۱۰۰🌟 +۱۵۰🍏 💙مثل کوره چربی بسوزون تخصصی زیر نظر دکتر مردانی متخصص تغذیه 🔥😍
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬با ارزش تر از ملائکه 🎙️حجت الاسلام ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
🍁 ✍ غصه از دست‌دادن نعمتی را نخور، خدا بهترش را می‌دهد ماری كوچولو دختری پنج‌ساله، زیبا و با چشمانی درخشان بود. یک روز كه با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یک گردنبند مروارید پلاستیكی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد. مادر گفت: اگر دختر خوبی باشی و قول بدهی اتاقت را هر روز مرتب كنی، آن را برایت می‏خرم. ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید. ماری به قولش وفا كرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب می‏كرد و به مادر كمک می‏كرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا می‏رفت، آن را با خودش می‏برد. ماری پدری دوست‌داشتنی داشت كه هر شب برایش قصه می‏گفت تا او بخوابد. شبی بعد از اینكه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید: ماری، آیا بابا را دوست داری؟ ماری گفت: معلومه كه دوست دارم. بابا گفت: پس گردنبند مرواریدت را به من بده! ماری با دلخوری گفت: ‏ نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسک قشنگ را به شما می‏دهم، باشد؟ بابا لبخندی زد و گفت: آه، نه عزیزم! بعد بابا گونه ‌اش را بوسید و شب به‌خیر گفت. چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست. ولی او بهانه‌ای آورد و دوست نداشت آن‌ها را از دست بدهد. عاقبت یک شب دخترک گردنبندش را باز كرد و به بابایش هدیه كرد. بابا در حالی كه با یک دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یک جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری كوچولو داد. وقتی ماری در جعبه را باز كرد، چشمانش از شادی برق زد: خدای من، چه مرواریدهای اصلِ قشنگی! بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگیرد و یک گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد. خدا گاهی نعمت‌هایش را می‌گیرد و در عوض خیلی بهترش را می‌دهد. پس هیچ‌وقت غصه از دست‌دادن یک نعمت را نخور. ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
آقای مــن ...💚 چشمان تو پایان پریشانی هاست دست تو کلید قفل زندانی هاست ای یوسف گمگشته کجایی برگرد!؟ دیدار تو آرزوی کنعانی هاست 🌷 صبحتون امام زمانی ❀ ┏━━━━━━┓ ⠀@khodemaani ┗━━━━━━┛
۱۵ شهریور ۱۴۰۳