#تلنگرانه
از من میشنوی هیچوقت نمازت رو
به خاطر کارای دنیایی به تاخیر ننداز 🧑🦯
تا اذون گفتن بگو من بااااید نمازم رو
بخونم؛ شهدا تونستن منم میتونم😍
هیچوقت نگو نمیشه، نمیتونم، غیرممکنه❌
شهدا خواستن شد! چرا تو نتونی؟🤨
..
یکی از کلماتی که حسابی شیطون رو سر
شوق و ذوق میاره کلمه نمیتونم هست🙁
فقط خدا میدونه شیطون از همین نمیشه
گفتما چقدر خوشحال میشه 😈
اگــه میــخــوای بــــاورت بــشــه که مــیــتونــی
پیشنهاد میکنم زیاد زندگی نامه شهدا رو
بخونی و برای خودت یه رفیق شهید پیدا
کنی و سعی کنی شبیهش بشی☺️
•
#خدا
#نماز
#شهیدانه
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
🦋یک وقتایی زندگی تیره و تار میشه
انگار هیچ راه نجاتی نیست
تو دل مشکلات بلعیده شدی و
و احساس میکنی هر لحظه ممکنه دیگه نتونی ادامه بدی
دقیقا مثل داستان یونس در شکم ماهی..
همون قدر احساس فشار و ترس
زندگیت و پر میکنه..
فکر میکنی که آخه چرا من..!!!
پس خدا کجاست؟؟
میدونی تنها راه نجات چیه؟؟
امید و ایمان به خدا حتی در شکم نهنگ، حتی در بن بست تاریک مشکلات
اینکه مقابل #خدا زانو بزنی
❣و با عشق اعتراف کنی
#تو تنها #دلبر و #معشوقم هستی.
💚لااله الا انت 💚
🦋و بعد ببینی که خداوند چطور تو رو از دل تاریکی و ترس و تنهایی نجات میده و پر پروازی بهت میده که تا خود خدا در آسمون رحمتش پرواز کنی😍
اگه مقابل خدا زانو بزنی
مشکلات هم مقابل تو زانو میزنن
🌿🌺فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ
🦋ﭘﺲ ﻧﺪﺍﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺩﺍﺩﻳﻢ ; ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ .
انبیاء(٨٨) 🌿
#آرامش_با_قرآن
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
🌺#داستان 🌺
#خواندنی
✍پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند
یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت
تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد
و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود
زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد
اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد.
پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی
وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم
چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت
سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد
دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید
پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت
پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی
پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد
پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی
و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید
پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود
هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد
هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد .
با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت
همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید
پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت .
حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود
که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای !
سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست
خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم
پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد
ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم
پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت
همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد
شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم
هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد.
پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند
چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد .
نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند
فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .
حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد
به خداوند یقین و باور داشته باشید.
🌼مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ
☘و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3)
🌹حق غنّی است، برو پیش غنی
🌹نزد مخلوق بجز حيراني نيست
خدایا شکرت که هستی ❤️
#خدا
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
#پندانه
♡⇦به #خدا اعتماد کن ...
اگر به این ایمان برسیم که همه چیز دست خداست و خدا♥♥
به ما قدرت اختیار داده و به ما قدرت این رو داده که از قدرت بی نهایت خودش طلب کنیم همه مشکلات ما حل می شود.
✨↻پس به خدا اعتماد کن ...
✔خدایا من به تو ایمان دارم
✔خدایا من به علم و اراده تو ایمان دارم
✔خدایا تو خالق مهربان و بزرگ من هستی
خدایا تو را دوست دارم♡♡
♡••࿐
↯↻هر شرایطی که داری
به جای داد و بیداد،آروم باش
بذار خدا تصمیم بگیره،بذار خدا راه درست رو نشون بده،
✔تو فقط بندگی کن و بقیه رو بسپار به خدا،
خودش میدونه چجوری دستتو بگیره👌🌸
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
اولین تلفن بیسیم رو #خدا اختراع کرد واسمش را گذاشت #دعا!🌱
نه سیگنالش رو از دست میده
ونه نیازی به شارژ دوباره اش دارین...🌱
هر جا هستین ازش خوب استفاده کنین همیشه آنتن میده...🌱
#رفاقت_باخدا
#دعا_کردن
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم : تو #خدایی و صبور
من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچیک ...
یه اشاره کنی تمومه ...
گفتی : شاید چیزی که تو دوست داری
به صلاحت نباشه
( بقره/216 )
گفتم : دلم گرفته
گفتی : مردم باید به فضل و رحمت #خدا
شاد باشن .
( یونس/58 )
گفتم : دوست دارم منو ببخشی
گفتی : پس از #خدا بخواید ببخشدتون
و بعد توبه کنید .
( هود/90 )
گفتم : یعنی بازم گناه کنم ، بیام ؟
بازم منو میبخشی ؟
گفتی : به جز #خدا کیه که گناهان
رو ببخشه ؟
( آل عمران/135)
گفتم : الهی و ربی من لی غیرک
گفتی : ألیس الله بکاف عبده
#خدا برای بندهاش کافی نیست ؟
( زمر/36 ).
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
﷽
۞ومن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا(طلاق۲)۞
🌱هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند🌱
#قرآن
؎♡به جاى مقاومت در برابر تغييراتى كه #خدا برايت رقم زده است ، تسليم شو! بگذار زندگى با تو در جريان باشد ، نه بى تو ! نگران اين نباش كه زندگىات زير و رو میشود. از كجا معلوم كه زير زندگىات بهتر از رويش نباشد.
رفیق 🌷
♡⇦خود را به #خدا بسپار، آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد، از تو طلب یاری
خود را به #خدا بسپار، همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی؟! بهر طلبت از دوست
خود را به #خدا بسپار .
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
﷽
▫️‹ إِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا.. ›
چون به مردم رحمتی بچشانیم، شادمان میشوند و چون به سبب کارهایی که کردهاند
رنجی به آنان رسد، ناگهان نا اُمید
می شوند !🌱 روم/۳۶
#قرآن
•┈—┈—┈✿┈—┈—┈•
✨اگه دلت رو به خدا بدی، یه آفتابی به زندگیت میندازه که نورش تمامِ دنیایِ اطرافت رو روشن میکنه..🌿
هیچ چیزی مثل تشکر از #خدا انسان را مهربان نمیکند ..
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
﷽
۞رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ۞(قصص۲۴)
#قرآن
۩؎پروردگارا من به هر خیری که به سویم بفرستی، سخت نیازمندم.
برای آرامش کافیست به خیرخواهی #خدا
ایمان داشته باشی و به جای گِله،
برای آرامشِ دل دیگری دعا کنی.
خداي خوبي داريم ❤️
خدايي که مشتاقانه ما را مي نگرد
با چنين خداي بخشنده و مهرباني 🤍
نااميدي از درگاهش معنايي ندارد . . .
خدایا..
امیدترادردلماستواربدار..
وامیدمراازآفریدههایتقطعکن!
تااینکہبہجزتوامیدنبندم..✨
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
14-rahmat1.mp3
8.55M
مهربانی #خدا و
داستان حضرت موسی(ع)/
🌹با بیان گرم و دلنشینِ
حجتالاسلام عالی
بسیار زیبا و شنیدنی
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
﷽
۞إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا(انسان۳)۞
؎ؖما راه را به او نشان دادیم
خواه شاکر باشد یا ناسپاس. ؎۩
#قرآن
🥀ببخش بابت کم طاقت شدنها و زود رنج
شدنها و شکر بابت امیدهای در دل ناامیدی
♡⇦#خدایا به تو توکل میکنم و حس داشتنت پناهگاهی میشود همیشگی، در اوجِ سختیهایم
♡⇦وقتی تلاشتو میکنی ولی
✖همچنان نگرانی
✔باید #توکل کنی بر #خدا
باید از #خدای_مهربون بخوای که
هر چه خیر و بهترین هست اتفاق بیفته.
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛