بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 تدبر در قرآن 🍊 سوره ی فجر [ قسمت اول ] 🟢 اهداف و آموزه ها: ۱. بیان عظمت سپیدی صبح و حاکمیت نور و سر آغاز جنبش و حرکت ۲. بیان عظمت شب های ده گانه ذیحجه که مقارن با عظیم ترین اجتماع عبادی، سیاسی و فرهنگی مسلمانان است. ۳. یادآوری سرنوشت عبرت آموز اقوام ستمگر پیشین ۴. بیان امتحان مردم دنیا ۵. بیان مسئله ی معاد Join @khorshidebineshan #کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان

🗣بعد ﺍﺯ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ، 🍁ﺍﻭﻧﯽ که ﺍﻭﻝ #ﻣﻌﺬﺭﺕ_ﺧﻮﺍﻫﯽ ‌ﮐﻨﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﺗﺮﯾﻨﻪ... 🍁ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﯿﺒﺨﺸﻪ، ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻨﻪ... 🍁اﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ #ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺗﺮﯾﻨﻪ... Join @khorshidebineshan #کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان

#آقایان_بخوانند ✅شنونده‌ی خوبی باشید. خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که دل همسرتان از دنیا پُر است و در آن لحظه، بیشتر از هر چیزی به یک جفت گوش شنوا احتیاج دارد. طبیعی است که چون او قصد #تخلیه کردن خود را دارد، حرف‌هایش جذابیت چندانی برای شما ندارند. اما او در آن هنگام به‌شدت احتیاج دارد با شما درد دل کند. به حرف‌هایش گوش کنید اما #مراقب باشید که این کارتان واقعی باشد و متظاهرانه به نظر نرسد وگرنه باعث کدورت و دلخوری بیشتر خواهد شد. لزوما این گوش دادن نبایستی همراه با جواب دادن باشد، خانم‌ها در این مواقع فقط دنبال "شنیده شدن" هستند و نه "شنیدن" Join @khorshidebineshan #کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان

‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان #حضـــرت‌صاحـــب‌الـــزمان‌عج🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 #سلام_بر_حسین_علیه‌السلام 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @khorshidebineshan

🌺 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ دعای عهد کم حجم ✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨

#تندخوانی_تصویری #جزء10قرآن کریم استاد معتز آقایی حدود۳۰دقیقه دور بیست ودوم ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ #سربازان ظهور فرمانده #من‌هنوزلبخندفرمانده‌راندیدم ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ به نیابت از #امام‌زمان عج هدیه به محضر #موسی کاظم علیه السلام ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ #کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان Join @khorshidebineshan

سلام روزتان مهدوی 🌹۵ صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرستید ان شاءالله قسمت جدید خاطرات واقعی #خودنویس‌های‌یک‌مادرغربزده* تقدیم نگاه مهربانتان میشود. البته ناگفته نماند ایشان از خیلی از ماها وطنی تر نوشتند و نوشته هایشان برای بسیاری میتواند روشنگر خیلی از حقایق باشد.☺️👇👇👇

🦋💐💚💐 {﷽} 💐💚💐🦋 عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.... چقدر این جمله مصداق داشت اون زمان تو زندگی من.... اینجا در مورد شایعه یه قسمت مثبت هم هست... یعنی میشه شایعه ی خوب بودنت بپیچه.... تو منطقه ی ما به لطف ماریا شایعه ی کار من و خوب بودن فعالیت های من پیچیده بود... از اینکه غر نمیزدم واسه قرارداد ثابت، در مورد حقوق بحث نمیکردم... مدام دعوا درست نمیکردم... با همه خوب برخورد میکردم سعی می‌کردم کمک همه باشم.... یه مدیر اینجا دقیقا همیچین کارمندی میخاد.. خدایی همچین کارمندی هم گیرشون بیاد رو سر میذارنش.... بعد از حدود دو هفته ماریا بهم زنگ زد که یه مجموعه مهد دیگه خواسته اون دو روز رو من برم پیش اونا و مسئول آی تی اونا بشم... منم قبول کردم.. سختی داشت زیاد هم سخت بود اینکه تو دو روز یه جا باشی سه روز یه جا دیگه... ولی می‌ارزید.... کم. کم. آوازه ی کار من به گوش بقیه و شهردار رسید... قرارداد بعدی رو یکساله امضا کردم... یه یک شنبه بود من با کیان بیرون بودم.. گوشی کارم خونه.. وقتی برگشتم رها گفت گوشی کارت چند بار زنگ خورده.. تعجب کردم امکان نداشت کسی یکشنبه بخاد کار کنه... زنگ زدم به شماره دیدم شهردار منطقه اس.... گفت مدیر آی تی منطقه کرونا گرفته و بیمارستانه... تنها کسی که فعلا جاش میتونه کارشو راه بندازه تویی.. با ماریا حرف زدم قبول کرده فردا 7و نیم صبح اداره با‌‌ش... بلافاصله زنگ زدم ماریا گفت برو... برات راه باز میشه..... رفتم چهارماه تو اداره جای مدیر قبلی جایگزین شدم... بنده خدا فوت کرد..... و اینا آگهی کردن واسه مدیر جدید... ماریا اصرار کرد درخواست رو بفرستم منم فرستادم و قبول شدم.. بدون مصاحبه... شدم مدیر آی تی منطقه... گذشت من. کارهای دیگه هم میکردم... واسه ارشد شرکت کرده بودم غیر حضوری و یه ترم رو خونده بودم.. شهردار گفت حضوریش کن و یه روز درهفته با حقوق برو دانشگاه... قبول کردم... چهار ترم رو تو دو ترم و نیم خوندم... کار سخت.. امتحان.. مشکلات کیان... و همه ی مسئولیت های یک مادر تنها... خدایی باهام خیلی راه اومدن.... پارسال دقیقا این موقع ها بود که یه شغل جدید اومد تو چارت اداره... IT utvecklare/projektsamordnare و به من پیشنهاد شد... قبول کردم قرارداد دایم بستم... به عنوان مدیر اموزش دیجیتال... یه تلفیقی از روانشناسی و کامپیوتر... که مرتبط با ارشدم بود.... مای گذشته آخرین امتحان رو دادم و مدارکمو گرفتم.... من از موقعیت کاریم راضیم ولی قانع نیستم.. البته حریص نیستما... فقط اینکه از در جا زدن بدم میاد.....پس میرم جلو تا ببینم به کجا میرسم..... *** این داستان رو گفتم که بقیه بخونن و بدونن با همه ی مشکلات و‌ ‌شکست ها میشه بازم بلند ‌شد و موفق شد.... این وسط من سعی کردم مواردی که به نوعی زمین خوردن و سختی بود رو بگم و الا کلی داستان دیگه هم این وسط بوده که نگفتم...///مهناز-استکهلم https://eitaa.com/mmaahhnazzi پایان #کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان Join @khorshidebineshan