مسابقه خانوادگی «خانه های نورانی» هرشب با صدها جایزه
noor.ghoran.ir
@khorshidebineshan
بنویسید در تاریخ ما غم #قاسم برایمان تمام نشدنی است...
@khorshidebineshan
🔴آخرین آمار جهانی کرونا/ افزایش بیش از ۶۶۰۰ مبتلا در آمریکا تنها در یک روز
سه ماه طول كشيد تا شمار مبتلايان ويروس كرونا به ١٠٠ هزار نفر برسه.
اما تنها طى مدت ١٢ روز به ٢٠٠ هزار نفر رسيد و ترسناكتر اينكه تنها در سه روز به ٣٠٠ هزار نفر رسيد.
در خانه بمانيد.
#كرونا_را_جدى_بگيريد
🔴به کمپین #ما بپیوندید👇
@khorshidebineshan
✳ رمز همراهی با رسول خدا
📌 بردهای بود که #نبی_اکرم (ص) او را آزاد کرده بودند، ولی آنقدر نسبت به حضرت محبت داشت که اگر ایشان را نمیدید، مضطرب میشد. روزی حضرت او را دیدند، در حالی که لاغر شده و رنگش تغییر پیدا کرده بود. به او فرمودند چه شده است؟ عرض کرد: هیچ بیماریای ندارم؛ فقط دوری شما من را گرفتار کرده است. در این دنیا امیدی دارم که اگر امروز از شما جدا میشوم، فردا شما را دوباره میبینم. اما همهی نگرانی من این است که بعد از مرگ، دیگر راهی به شما ندارم. شما در عوالم بالا هستید و ما در عالم پایین. این آیه نازل شد: «وَمَنْ یطِعِ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیهِمْ...» (و كسانى كه خدا و رسول را اطاعت كنند، البته با افرادى كه خداوند به آنها عنايت نموده خواهند بود...) (نساء، ۶۹) پس رمز #همراهی، #اطاعت است.
📚 برگرفته از کتاب #مقام_محمود
📖 ص ۱۹۱
👤 #آیت_الله_سیدمهدی_میرباقری
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
@khorshidebineshan
🔴 رنجنامه!
🔹 خانم طالبی دارستانی نوشت: من یک مادرم که فرزندم با #کرونای_فرهنگی در حال جان دادن است!
🔹 مادری که دغدغه تربیت صحیح فرزندش برای رسیدن به سعادت را دارد، اما در این کشور دربرآورده ساختن نیازهای اولیه فرزندی که دچار آماج ویروسهای کشنده کرونای فرهنگیست درمانده ام، صدای نفس نفس زدنهای پر از عفونت فرزندم دارد مرامیکشد وهیچ متخصصی به فریادم نمیرسد.
🔹 مسئولین فرهنگ ساز!
آیابرای من هم به اندازه #سلبریتیهای_سگباز حق شهروندی قائلید؟! من چطور فرزندم رادراجتماعی اجتماع پذیر کنم که نمودهای غریزه جنسی از درو دیوارو رسانه اش میبارد؟!
شایدشما کامل قورباغه پزشده باشید که دیگر دردتان نمیآید اما من مادر، مدام دلشوره دارم از دیدن سریالهایی که ذره رعایت حیا نمیکنند، از کابوس کثیفی که به نام عشق به خورد فرزندم میدهند
از فضای مجازی افسارگسیخته ای که با یک اشاره انگشت ذهن کودکم را به لجن میکشد!
🔹 من حتی میترسم از محیط مدرسه ای که معلم در آن از روابطش به بچه ها میگوید واز دوستانی که هنوز به نوجوانی نرسیده نابابند! من میترسم با فرزندم به رستوران بروم
میترسم بچه ام را به پارک ببرم
من از سوار مترو و تاکسی و اتوبوس شدن میترسم!
🔹 میفهمید یک مادر چقدر باید توان صرف کند تا حواس فرزندش را از صحنه های جنسی باز و بوسه ها و به آغوش کشیدنهای شهوت انگیز در این مکانها پرت کند؟!
🔹 باکدام دستکش و ماسک مانع ورود این عوامل بیماری زا به فکر فرزندم شوم؟! میفهمید چقدر برای یک مادر دردآور و دلهره آور است که نمیداند چگونه پاسخ پرسش کودکش را بدهد که با چشمان کنجکاو و متعجب به انسان نماهای رنگ شده با لباسهای چسبان پاره خیره شده و میپرسد :«مامان چراشلوار این پارست؟! »
🔹 نمیدانم شاید شما با اسکورت جابجا میشوید وشیشه های ماشینهای ضدگلوله تان انقدر دودیست که دودآتش این فجایع را درشهر نمیبینید وگلوله های کشنده فرهنگ به شما و فرزندانتان اصابت نمیکند.
🔹 پس میگویم که بدانید من فرزندم رابه کتابخانه وفرهنگسرا هم نمی توانم ببرم! جناب مسئول فرهنگی کاش از پزشکانمان بیاموزی وظیفه شناسی را
باید پاسخم را بدهید چون دارید از قبال این مسئولیت ارتزاق میکنید.
🔹 من چگونه فرزندم را در چنین محیطی که شما با بی مبالاتی برایمان ساختید اجتماعی بار بیاورم؟
من کجا فرزندم رابرای تفریح سالم ببرم که بتواند با فکرآزاد ازهجمه های جنسی بازی کند؟
🔹 متخصصین ودست اندرکاران فرهنگ!
آیا اصولا به مراحل رشد یک کودک ونیازهایش آگاهید؟!
ثابت کردید اسلام راقبول ندارید جز به تظاهر برای کسب منفعت، پس ازعلم حرف میزنم.
🔹 آیا قبول دارید که اگر غلیان شهوات پیش از موعد اتفاق بیفتند راه پیشرفت فکری و علمی برای کودکان بسته میشود؟اصلا بگذریم به شعار #آزادی که زیادی معتقدید. آیامن مادر هم حق دارم که فرزندم را آزادانه درمحیطی امن تربیت کنم یا آزادی در این کشور فقط مختص سگبازها و سلبریتیهاو فاحشه هاست؟!
🔹گاهی فکر میکنم کاش میشد یک جزیره رابه ما مادران وفرزندانمان اختصاص میدادید بدون سیاستهای کشنده کرونا آورتان بدون هنرپیشه های تن زده وغرب زده ای که ازغرب هم هیچ نمیدانندو درخواب عامدانه شما افسار فرهنگ را به طور کامل در دست گرفتندو رسانه ملی این موجودات نادان راالگوی فرزندان خانواده هایی کرده که نخواستند برای پرکردن اوقات فراغت به ماهواره پناه ببرندو درنهایت خروجی هیچ تفاوتی نداشته زیرا که گویی در آن جعبه هیچ مغز متفکر خلاقی وجودندارد که غیر ازکپی کاری ناشیانه از همان برنامه های ابلهانه وسخیف ماهواره چیزی درخور ایران و ایرانی تولید کند!
🔹 انگار عامدانه برنامه ریخته اید که تبلیغاتتان با برنامه های اجتماعی سلبریتی محورتان،همسو باسریالها وفیلمهاتان ازفرزندانمان جسمهای مصرف گرای بدون فکر بسازد، موجوداتی دست ساز که تفکرو منطقی غیر از ماده زدگی و تن نمایی نداشته باشند بدون هیچ حس انسانی و شاید اعتراض و احتراز
و برای اینکه کار از محکم کاری عیب نکند این برنامه را با چفتی سالانه به نام جشنواره ی فجر انقلاب با حضور یاجوج معجوج وار این مترسکهای انسان نمای رنگ رنگ محکم میکنید تا اساس فرهنگ ایرانیمان را از بنیان بخشکانید
و برای خفه کردنمان قطره چکانی گاهی چیزی مفید ارائه میدهید .
🔹 بدانید فهمیدیم؛اگر نبود این دو راه که شما باز کردید،سلبریتیها اینگونه توهم پرچمداری همه چیز برشان نمیداشت
فرهنگ مداران این مرزو بوم! ما مادران نمیدانیم شکایت به کجا بریم؟ به معاونت زنان ریاست جمهوری که تنها دغدغه ای که ندارد اصالت زن و خانواده است؟! یا به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با صدور مجوزهایش بر فیلمها و کتابهای آنچنانی، ثابت کرده تنها رسالتش حمایت از تثبیت وگسترش فحشاست؟!
@khorshidebineshan
4_5944807969769128788.ogg
3.87M
آهنگ زیبا از حامد زمانی👌
🌻 مـحـمـد ( ص )
تقدیم به شما عزیزان
مبعث پیامبر اکرم (ص) مبارک باد 🌸🌺🌹
┄•●❥❣
@khorshidebineshan
🔻بیماران از ماسک فیلتردار استفاده نکنند
🔹دکتر قدرتی، فوقتخصص ریه: افراد بیمار به هیچ عنوان نباید از ماسکهای فیلتردار N95 استفاده کنند.
🔹ماسکهای فیلتردار برای افراد سالم طراحی شده است. اگر فرد بیمار از این ماسک استفاده کند همه تنفس خود را که پر از ویروس است را در فضای محیط پخش کرده و افراد دیگر را آلوده میکند.
🔹بیماران باید از ماسکهای معمولی و جراحی سه لایه استفاده کرده و افرادی که از آنان محافظت میکنند و یا در اجتماع حاضر میشوند نیز، باید از ماسکهای جراحی استفاده کنند/ ایسنا
@khorshidebineshan
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥استدلال های منطقی امید دانا به چرندیات امیرحسین رستمی که در پخش زنده تلویزیونی عنوان کرده بود.
😷در نهایت میگه تو که نه مالیات میدی نه خارج زندگی کردی و علم پزشکی داری پس #خفه_شو
امیر حسین رستمی
#تشویش_اذهان_عمومی
🍎آنتی بیوتروریسم
@antibioterorism
✨﷽✨
🌷🍃دو ماه پس از شروع جنگ، ابراهيم به مرخصي آمد. با دوستان به ديدن او رفتيم. در آن ديدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقات جنگ صحبت ميكرد. اما از خودش چيزي نميگفت. تا اينكه صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد.
🌷🍃يكدفعه ابراهيم خنديد و گفت: در منطقه المهدي در همان روزهاي اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از يك روستا باهم به جبهه آمده بودند. چند روزي گذشت. ديدم اينها اهل نماز نيستند! تا اينكه يك روز با آنها صحبت كردم.
🌷🍃بندگان خدا آدم هاي خيلي سادهاي بودند. آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند جبهه. از طرفي خودشان هم دوست داشتند كه نماز را ياد بگيرند.
🌷🍃من بعد از ياد دادن وضو، يكي از بچه ها را صدا زدم و گفتم: اين آقا پيش نماز شما، هر كاري كرد شما هم انجام بديد. من هم كنار شما ميايستم و بلندبلند ذكرهاي نماز را تكرار ميكنم تا ياد بگيريد.
🌷🍃ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگر نميتوانست جلوي خندهاش را بگيرد. چند دقيقه بعد ادامه داد: در ركعت اول، وسط خواندن حمد، امام جماعت شروع كرد سرش را خاراندن، يكدفعه ديدم آن پنج نفر شروع كردند به خاراندن سر!! خيلي خندهام گرفت اما خودم را كنترل كردم.
🌷🍃اما درسجده، وقتي امام جماعت بلند شد مُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد. پيش نماز به سمت چپ خم شد كه مهرش را بردارد. يكدفعه ديدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز كردند! اينجا بود كه ديگر نتوانستم تحمل كنم و زدم زير خنده!
📚سلام بر ابراهیم1
💠 @khorshidebineshan
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#اپلای
#قسمت_هفتاد_سوم
رشتههای بومی ایرانی هم که نباید دربارهاش حرفی زد.
((بیست سال درس خواندی نه برای خودت برای چشم آبیها و آپاچیها. پدرسوختهها طوری تنظیم کردهاند که هزینهای هم نمیکنند. از جیب خودمان خرج خودشان میکنند.)) این را کتاب فروش ته کافه تئاتر شهر هم میدانست که رُک برگشت توی صورتمان گفت:((دانشگاه فقط یک فرودگاه است. فقط پَرِتان میدهد تا بروید. بدبختی این است که آمار همهتان را هم دارند که کی چقدر بدرد خور است و...))
باید یکی دو سال دانشگاه را تعطیل کنند و استاد و درس را بومی سازی کنند. نه اینکه هنوز همانی را بخوانیم که به درد عمه ناصرالدین شاه میخورد و همان مقالهای را بدهیم بیرون که به درد صنعت غرب میخورد!
امروز شهاب هنگ کرده بود و از آن بالا تا اینجا را یک کله گفت.
_استادای اونجا مثل اینجا نیستن که حقوق ثابت بگیرن تا سختشون باشه با دانشجو قسمت کنن. پروژه میگیرن،از بودجه کلان اون دو لقمه هم میریزن تو حلق تو. مست میشی میتازونی!کارگر حساب میکنند ماها رو چون مغز الکلی خودشون نمیکشه!
وقتی الان کرسیهای دانشگاهشون متقاضی نداره!تو جاشون باشی چکار میکنی!پیام میدی،چراغ سبز نشون میدی!هزینه میکنی!سرمایه گذاری میکنی تا بچههای خوش فکر و باهوش رو جمع کنی باهاشون پروژههای بزرگ رو حلو ببری!در واقع؛تو میشی بخشی از سرمایه علمی اونا که در ازاش یک مبلغی هم بهت حقوق میدن!یک خونه هم برای زندگی در اختیارت میذارن و اجارهشو میگیرن. خدمات مفت نمیدن که... واظبن دست از پا خطا نکنی. آخرش هم اگر از کارت،محصول و یا تکنولوژی در بیاد،به خودت و هم وطنات بی حساب و کتاب میفروشند!
از دست استادش عاصی بود و همه ساکت گوش دادیم تا سوختنش تمام شود. بعدش هم گفت:لامصبها دقیقا میدونستند که من روی این حوزه کار میکنم!برام ایمیل زدند و خواستند برای یه مقاله که به یه ژورنال آمریکایی ارسال شده داوری کنم. موضوعشم کاملا فیت پروژه الانمونه!
بعد از هر حوزه علمی که به آن ورود پیدا میکنم به محض خروج اولین نتایج،از دعوت به ارسال مقاله برای کنفرانس گرفته تا انتشار دستاورد در کتاب،ایمیلها از دانشگاههای مطرح دنیا شروع میشود!
برای آنکه کمی شهاب را دلگرم کنم پروژه تولید یک دستگاه برای تصفیه آب،که ذهنم مشغولش بود را برایش توضیح مختصر میدهم. اول با دقت گوش میدهد بعد سوالهای فنیاش را روی سرم هوار میکند و بعد هم چشمانش برق میزند.
یکی دوتا طرح زود بازده هم برای دلگرمی متاهلهای موجود که زنانشان هم تحصیل کرده جویای کار بودند میگویم:((ترجمه منابع درسی،تحقیقی و بومی سازی اونا به زبان روان فارسی همراه با آخرین اطلاعات روز دنیا. خیلی از اضافات باید حذف شود و خیلی چیزها باید اضافه شود. بعضی از مراجع برای دهها سال پیش هستند و واقعا خوندنشون در این حد جفاست!و وقت تلف کردن!))
متاسفانه بعضی استادها کتابهای زمان تحصیل خودشون را تدریس میکنند!از مفاهیم پایه بگذریم در بعضی از علوم واقعا دیگه این کتابها و جزوهها فقط رفع تکلیفی بدرد میخورند!نه به علم دانشجو اضافه میکنند و نه دردی از بی سوادی صنعت و اقتصاد را دوا میکنند!
برای یکبار،چند نفر خوش فکر،مفاهیم را از منابع لاتین برداشت کنند و بر اساس آنها و تراوش ذهنی و کارهای تحقیقی مرتبط،تکمیل کنند. منابع واقعا منحصر بفردی تولید میشود که خود خارجیها هم باید بیایند فارسی یاد بگیرند تا از اونها استفاده کنند!تازه کمترین نتیجهاش هم میتونه رفع نیاز مالی زندگی بچهها باشه!
#نرجس_شكوريان_فرد
#اپلای
٭٭٭٭٭--💌 #ادامه_دارد 💌 --٭٭٭٭٭
رمان های این نویسنده بزرگوار نشرش به خواست نویسنده آزاده 😉 )
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
@khorshidebineshan
#اپلای
#قسمت_هفتاد_چهارم
برای خودمان زنگ تفریح میگذاریم و خودمان را فردا جمعه دعوت میکنیم باغ حاج علی!تا موقع خواب با شهاب و علیرضا توی زیرزمین بحث کردیم. وحید شب جمعه مهمانی خانه خانمش است. از شدت فکر خوابمان نمیبرد.
_میثم!
_شهاب بخواب خواهشا!
_سوسن...
_شهاب!
_زبون به دهن بگیر تا بگم. اِ...
و مشتی حوالهام میکند. سوسن برایم حس درد کتک غریبهای است که در کودکی مرا زد و دیگر هیچ. مخصوصا با ایمیلهای مزخرفی که این روزها مدام میفرستد. از عکس و نوشته!چند روزی است که آدرس ایمیلم را عوض کردهام تا از شرارتش خلاص بشوم. لب میزنم:مهم نیست!
_با نادر بهم زدن.
دروغ نمیشود گفت. همه هجاهای دنیا به هم ریخته است و همه علیه من یک دست شدهاند. اگر میشد کمی آرامم میگذاشتند نشان میدادم چند مرده حلاجم. پوزخند علیرضا خش میاندازد روی روانم. حرف شهاب بدترش میکند:لذتشون جای وسیع پیدا کرده رم کردند.
_شهاب میشه...بسه!
_تو واقعا آدمی؟
تاریکی خوب است. اصلا خوش به حال آنهایی که کورند. کوچک که بودم مرد همسایهمان کور بود و میدیدمش که چه آرام و با احتیاط دست به عصا راه میرود. همیشه سرش را بالاتر از بقیه مردم و طوری کج میگرفت که انگار میخواهد زوایای پنهان روبرویش را در بیاورد و حرکت کند.
برعکس ما که همیشه توی چاله و چوله میافتادیم،بس که عجله میکردیم و نصف قدرت بیناییمان بلااستفاده میماند،هیچوقت ندیدم او زمین بخورد.
همیشه میایستادم تا راه رفتنش را ببینم و دلم میسوخت برای ندیدنهایش. فکر میکردم کورها بدختترین آدمهای روی زمینند اما دنیا با دیدنیهایش دارد بیچارهمان میکند. به نظرم تاریکی خیلی هم خوب است.
فعل دیدن که اتفاق میافتد تازه خیال و فکر شروع میکند به صرف کردن. آنوقت است که تا بیچارهات نکند رهایت نمیکند. صحنههایی که دیدهای برایت هزار برابر درشت نمایی میکند و میشوی نقش اول فیلم خیالیت و تا ناکجاآباد همراهش میروی. خرابت میکند این دیدنیهای مزخرف!
آدمهای خیابانی و تولیدی سینمایی،یک عکس و کلیپ دو دقیقهای شهوتت را تا ساعتها اداره میکند. اصلا من سیاهی را دوست دارم. بالاتر از سیاهی هم رنگی نیست. رنگ محبوبم فعلا شبی است که برای من آرامش دارد. هرچند نادر مسخره میکرد و میگفت:شب که میاد آدم تازه حال میاد. روز تو چشمی. شب برو حالشو ببر. علیرضا به حرف میآید:بحث دیدن و ندیدن نیست. خودت هم میدونی که الآن زدی اون کانال و بیربط میگی!
شهاب نیم خیز میشود و روی آرنجش تکیه میدهد. نگاهم را از سقف نمیگیرم. گرمم شده است. پتو را از روی سینهام کنار میزنم و میگویم:شهوته دیگه. بهش فضا بدی،اژدها میشه قورتت میده!یا آتیش میشه کل دارو ندارتو میسوزونه!
علیرضا زمزمه میکند:فعلا که سوختنی نیست. خوشند با امکانات!
_من اینطور نگاه نمیکنم. شهوت که فقط اون نیست. همین که دنبال شهرت باشی میشه شهوت!پول زیاد،خوردن زیاد،همش شهوته دیگه. حالا راحت طلبی شده درد،افتاده به جون همه!برای اینکه خودش سختی نبینه حق یک امتی رو دود میکنه!حاضره تمام امکانات رو برای خودش بخواد و حاضر نیست تمام وجودش رو برای کشوری که ریشه و اصلشه خرج کنه!اینه که میشه یک قیمتی رویشان گذاشت و خریدشون!
_نمیفهممت میثم!
_زندگی است!کشک و دوغ که نیست. نمیشود که سرت را بیندازی پایین مثل گاو زندگی کنی!گاو هم روال داره خورد و خوراکش،آهن پاره که نمیخورد!
#نرجس_شكوريان_فرد
#اپلای
٭٭٭٭٭--💌 #ادامه_دارد 💌
رمان های این نویسنده بزرگوار نشرش به خواست نویسنده آزاده 😉 )
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
@khorshidebineshan