eitaa logo
مجله تربیتی خورشید بی نشان
797 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
355 فایل
ارتباط با مدیر کانال @mahdavi255
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴‏گفت چه مشکلی با پزشک بودن همه اعضای کمیسیون بهداشت مجلس دارید گفتم می‌دانی برای هر ۱۰هزار نفر، ۱۰پزشک داریم و برای ویزیت متخصص باید هفته‌ها صبر کرد گفت چه ربطی دارد گفتم تنها راه‌حل؛ افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی است و اعضای کمیسیون به دلیل نگرانی از کاهش درآمد صنف خود با آن مخالفند ✍️ @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ زمان مناسب خوردن هندوانه 🍉هنـدوانه را زمانی که معده‌تان 🍉خالی است نخورید، زیرا شکم 🍉خالی و معده گرم با طبع سرد 🍉هنـــــدوانه همخــــوانی ندارد. 🍉از طـــــرف دیگر خــــوردن آن 🍉به همـــراه یا بلافاصـله قبل یا 🍉بعد از غذا نیز توصیه نمیشود... 💠☜【طب شیعه】 🍏 @khorshidebinesan 🌿
✅با سیب ریلکس شوید ✍ این میوه چهار فصل یعنی سیب خواص بی‏شماری دارد که هر فردی با خوردن روزی یک عدد از آن قادر است جسم خود را از هر بیماری دور نگه دارد. با این حال به چند ویژگی منحصر به فرد سیب اشاره می‏کنیم: ↫ سیب برای عملکرد مغز بسیار مقوی است. به طور کلی سیب به علت داشتن فسفر، اعصاب و مغز را تقویت می‌ڪند. اگر به دنبال این هستید که یک روز آرام را پشت سر بگذارید بهتر است هر روز یک عدد سیب میل کنید، زیرا ویتامین هاق گروه B، منیزیم، فسفر و برخی عناصر دیگر موجود در سیب اثر آرام بخشی بر اعصاب دارد. ‌☜【طب شیعه】 🍏 @khorshidebinesan 🌿
✅خصوصیات الیاف پنبه ✍الیاف پنبه نرم و جاذب هستند و تنفس طبیعی دارند. به همین خاطر برای لباس و لباس زیر مناسب هستند. الیاف پنبه در فصل گرما و تابستان هدایت کننده خوبی در برابر گرما هستند. الیاف پنبه به علت ساختار منحصر به فرد خود تنفس طبیعی دارند و از الیاف مصنوعی که از نفت تولید می شوند، پوشش بسیار راحت تری دارند. 👕 الیاف پنبه تا ۲۷ درصد از وزن خود می توانند آب نگه دارند. الیاف پنبه نمی توانند بار الکتریکی را حفظ کنند؛ بنابراین از چسبیدن و اصطکاک لباس با بدن جلوگیری می کنند. ☜【طب شیعه】 🍏 @khorshidebinesan 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 🌸 7 راه‏های پند پذیری (راههای شناخت) خدا گوش‏هایی برای پند گرفتن از شنیدنی‏ها، و چشم‏هایی برای كنار زدن تاریكی‏ها، به شما بخشیده است، و هر عضوی از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركیب ظاهری صورت‏ها و دوران عمر با هم سازگار باشند، با بدن‏هایی كه منافع خود را تأمین می‏كنند، و قلب‏هایی كه روزی را به سراسر بدن با فشار می‏رسانند، و از نعمت‏های شكوهمند خدا برخوردارند، و در برابر نعمت‏ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادی بهره مندند. مدّت زندگی هر یك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشیده داشت، و از آثار گذشتگان عبرت‏های پند آموز برای شما ذخیره كرد، لذّت‏هایی كه از دنیا چشیدند، و خوشی‏ها و زندگی راحتی كه پیش از مرگ داشتند، سر انجام دست مرگ گریبان آنها را گرفت و میان آنها و آرزوهایشان جدایی افكند: آنها كه در روز سلامت چیزی برای خود ذخیره نكردند، و در روزگاران خوش زندگی عبرت نگرفتند. آیا خوشی‏های جوانی را جز ناتوانی پیری در انتظار است و آیا سلامت و تندرستی را جز حوادث بلا و بیماری در راه است و آیا آنان كه زنده‏ اند جز فنا و نیستی را انتظار دارند با اینكه هنگام جدایی و تپش دل‏ها نزدیك است كه سوزش درد را چشیده، و شربت غصّه را نوشیده، و فریاد یاری خواستن برداشته، و از فرزندان و خویشاوندان خود، در خواست كمك كرده است. آیا خویشاوندان می‏توانند مرگ را از او دفع كنند و آیا گریه و زاری آنها نفعی برای او دارد 🌺 8 عبرت از مرگ او را در سرزمین مردگان می‏گذارند، و در تنگنای قبر تنها خواهد ماند. حشرات درون زمین، پوستش را می‏شكافند، و خشت و خاك گور بدن او را می‏پوساند، تند بادهای سخت آثار او را نابود می‏كند، و گذشت شب و روز، نشانه‏ های او را از میان بر می‏دارد، بدن‏ها پس از آن همه طراوت متلاشی می‏گردند، و استخوان‏ها بعد از آن همه سختی و مقاومت، پوسیده می‏شوند. و ارواح در گرو سنگینی بار گناهانند، و در آنجاست كه به اسرار پنهان یقین می‏كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چیزی اضافه می‏شود و نه از اعمال زشت می‏توانند توبه كنند. آیا شما فرزندان و پدران و خویشاوندان همان مردم نیستید كه بر جای پای آنها قدم گذاشته‏اید و از راهی كه رفتند می‏روید و روش آنها را دنبال می‏كنید امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمی‏پذیرد، و از رشد و كمال باز مانده، و راهی كه نباید برود می‏رود، گویا آنها هدف پندها و اندرزها نیستند و نجات و رستگاری را در به دست آوردن دنیا می‏دانند. بدانید كه باید از صراط عبور كنید، گذرگاهی كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش‏های پرت كننده، و پرتگاه‏های وحشت زا، و ترس‏های پیاپی. @khorshidebineshan
هفتمین فایل نمایشی مناظره شبهای پیشاور👇👇👇👇 تقدیم نگاه مهربانتان
تجوید با رویکرد تصحیح قرائت نماز جلسه نهم(یونسی).mp3
669.8K
👆👆 ✅ تجوید با رویکرد تصحیح قرائت نماز 👌 جلسه نهم ✍ خدمتی از خادم کانال مؤسسه خورشید بی نشان 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 3⃣با لمس هشتک موارد مهم دیگر این کانال را دنبال کنید. 👇👇 @khorshidebineshan
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید" 🔹صفحه۲۰۶_۲۰۵
🦋 ((جزر و مدّ اروند)) یکی از مسائلی که در اهمیّت داشت، جزر و مدّ آب دریا بود که روی نیز تاثیر می گذاشت. برای اینکه میزان جزر و مدّ را در ساعات و روزهای مختلف، دقیق اندازه‌گیری کنند، یک میله را نشانه‌گذاری کرده و کنار ساحل ،داخل آب فرو کرده بودند. افرادی وظیفه‌شان ثبت اندازه جزر و مدّ برحسب درجه های نشانه گذاری شده بود. اهمیّت این مسئله در این بود که می بایست زمان عبور غواصّان از اروند طوری تنظیم شود که با زمان جزر آب تلاقی نکند، چون در آن صورت آب، همه آنها را به دریا می برد. از سوی دیگر زمان مدّ ،چون آب بر خلاف جهت رودخانه از سمت دریا حرکت می‌کرد، موجب می‌شود تا دو نیروی رودخانه و مدّ دریا مقابل هم قرار گیرند و آب حالت راکد پیدا کند،این زمان برای عبور از بسیار مناسب بود ،اما اینکه این اتفاق هر شب در چه ساعتی رخ می دهد و چه مدت طول می کشد، مطلبی بود که می بایست محاسبه شود و قابل پیش‌بینی باشد. اطلاعات برای این میله نگهبان گذاشته بود ،که به صورت شیفتی ارتفاع آب را در ساعت معین شبانه‌روز ثبت می کردند. یکی از این نگهبان‌ها بود؛ خودش تعریف می‌کرد: «دفترچه‌ای به ما داده بودند، که هر ۱۵ دقیقه، درجه روی میله را می‌خواندیم و با ساعت و تاریخ در آن ثبت می کردیم، به مدت دوماه کارمان فقط همین بود.» آن شب خیلی خسته بودم و خوابم می آمد. نیمه‌های شب، نگهبان قبل ،بالای سرم آمد و بیدارم کرد. "حسین! بلندشو نگهبانی." همان‌طور خواب آلود گفتم: « فهمیدم، باشه تو برو بخواب، من میروم.» نگهبان سر جای خودش رفت و خوابید، به امید اینکه من بیدارم و سر پستم خواهم رفت ،اما با خوابیدن او من هم خوابم برد، دقایقی بعد یک دفعه از جا پریدم به ساعتم نگاه کردم بیست و پنج دقیقه گذشته بود. با عجله بلند شدم نگاهی به بچه‌ها انداختم همه خواب بودند با خودم گفتم: « الحمدلله ! مثل اینکه کسی متوّجه نشد🙂 خداروشکر و هم اهوازند.» از تا میله فاصله چندانی نبود؛ سریع سر پستم رفتم، دفترچه را برداشتم و با توجه به تجربیّات قبلی و یادداشت های درون دفترچه، بیست و پنج دقیقه‌ای را که خواب مانده بودم، از ذهن خودم نوشتم . روز بعد داخل محوّطه بودم، دیدم محمّدرضا کاظمی با ماشین وارد شد و سریع و بدون توقف به طرف من آمد؛ از ماشین پیاده شد. مرا صدا زد:« حسین! بیا اینجا.» جلو رفتم، بی مقدمه گفت: «حسین! تو نمی‌شوی ..» @khorshidebineshan