eitaa logo
کلید خوشبختی
3.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
25 فایل
ناشناس صحبت کن وداستان زندگیتو برام بفرست 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17095372560219 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/889782424Cfa913f7dd2 ⛔️کپی از داستان‌ها حرام حتی برای مادر یا خواهر⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ندای رضوان
🔴 باورنکردنی جهان 🔴 ♨️ انسانهایی با قدرت ماورایی و فوق تصور😳 ⭕️ عجیب ترین آدم های کره زمین😐🤯 👁 شگفت انگیز ترین پدیده های آخرالزمانی جهان😱 🦅 مستندهای زیبایی از حیات وحش🐅 🌠 و شگفت انگیزترین مکان‌های دنیا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4195352666C2f65709ab2 ❌ جوین شو زود پاک میشه❌👆
کلید خوشبختی
۱ وقتی به سن ازدواج رسیدم مامانم شروع کرد اصرار کردن که زن بگیرم هیچ علاقه ای به ازدواج نداشتم بارها بهش گفتم دلم نمیخواد زن بگیرم برای من زوده تازه سر کار رفتم و درآمد خوبی دارم میخوام یه ذره زندگی کنم و برای خودم بچرخم اما مامانم به حرفم گوش نکرد همش دنبال این بود که من زودتر ازدواج کنم هر کسی رو می دید که زن گرفته بهش می گفت دعا کن پسر منم زن بگیره یا اگه جای مهمونی می رفتیم انقدر که بین دخترا برای من می گشت داشت ابرومو می برد دیگه از دستش واقعا خسته شده بودم نمیدونستم باید چیکار کنم مدام در حال بحث و جدال سر این بودیم که چرا من ازدواج نمی کنم بالاخره بعد از دو سال کشمکش بین من و مادرم، مادرم پیروز شد و من تن به ازدواج دادم با اینکه هیچ علاقه ای به ازدواج نداشتم ولی فقط برای اینکه دست از سرم برداره و بذاره یه نفس راحت بکشم قبول کردم که ازدواج کنم اون دختری که بهم پیشنهاد داد مورد بدی نبود دختر خوب و سربه زیری بود که بعد از گرفتن دیپلمش نشسته بود گوشه خونه تا ازدواج کنه باباش هم لحاظ مالی اوضاع خوبی داشت بالاخره به خواستگاریش رفتیم و بعد از یه مدت آشنایی و رفت و امد به من جواب مثبت دادن فاطمه اروم سر به زیر و ساکتی بود ازم خواسته های نامعقولی نداشت و چیزی زیادی نمیخواست چندین بارم که حرف افتاد وسط می گفت ازت هیچی نمیخوام برام بخری چون باید زندگیمونو بسازی فهمیدم زن قانعی گیرم اومده می دیدم بعضی ها نامزدن و پدر نامزدشونو در میارن از بس چیزی میخوان و هر روز ی ساز جدید میزنن اما فاطمه اینجوری نبود کم کم رفت توی ذهنم که نباید برای فاطمه خیلی خرج کنم و اون خودشم از این وضعیت راضیه ادامه دارد کپی حرام
کلید خوشبختی
#جواب_خیانت ۱ وقتی به سن ازدواج رسیدم مامانم شروع کرد اصرار کردن که زن بگیرم هیچ علاقه ای به ازدواج
۲ چون تو دوران عقد عادت کرده بودم پولی برای فاطمه خرج نکنم بعد از عروسیمونم خیلی دنبال خرج کردن پول برای فاطمه نبودم بیشتر پولمو پس انداز می کردم و هر بار توجیهش می کردم که ما باید آیندمون رو بسازیم فاطمه همیشه به حرفم گوش می کرد تا اینکه دختر اولمون به دنیا آمد خب تمرکز اصلی فاطمه رفت روی دخترمون و من دیگه اون توجهی که همیشه از فاطمه می دیدم و نداشتم دختر اولمون که یه ذره بزرگتر شد به طور ناخواسته همسرم دوباره باردار شد همون یه ذره توجه ای هم که به من می کرد قطع شده و بیشتر تمرکز و توجهش رفت سراغ بچه ها واقعا حسودیم می شد یکی از ارباب رجوع های پروژو هایی که توی اداره مون رفت و آمد زیادی داشت و حسابی نظر منو به خودش جلب کرده بود یه خانم خیلی زیبا و خوش برخورد بود همون موقع ها که از اون خوشم اومد بود و دنبال این بودم یه راهی پیدا کنم تا با هم ارتباطی داشته باشیم فاطمه بهم خبر بچه سوم رو داد خوشحال شدم ولی خب دیگه فاطمه زن من نبود فقط مادر بچه هام بود و الکی با همدیگه خوش بودیم همش وقتشو با بچه هامون می گذروند دخترهام سه تاشون همیشه مرتب و منظم بودن و خونه از تمیزی برق میزد ولی این چیزی نبود که من می خواستم خوشبختانه وقتی که زیبا میومد به شرکتمون کارش پیش من گیر بود و من هر بار با کلی منت و تعریف از خود کاراش رو براش انجام می دادم اونم ذوق می کرد و ازم تشکر می کرد ادامه دارد کپی حرام
✨﷽✨ 🦋 روشنايى خانه‌ی تاريك را از روزن است! 🔻 در مسجد بازار، واعظ شهر، مردمان را وعظ می‌گفت، و می‌گفت: خداوند در است. به‌آرامى پدرم را گفتم: اين سخن يعنى چه؟! پاسخم را نگفت! 🔸 وقتى كه باز می‌گشتيم، به ناگاه چشمانش به گوشه‌اى خيره شد. نور بود؛ نور آفتاب كه از سقف شكسته‌ی بازار داخل می‌شد و بر آن‌جا می‌تابيد. پدرم سقف را اشارت كرد و پرسيد: چرا تنها از همين يك قسمت است كه آفتاب می‌تابد؟! گفتم: از آن‌ روى كه تنها همين يك قسمت است كه شكسته است. گفت: و خداوند نور است، و بر دلى نمی‌تابد، جز آن‌كه شكسته باشد! و افزود: ، ، ، ، همه براى آن است كه اين دل بشكند، و آن نور بتابد! 🔺 و ديگر هيچ ضرور نبود كه مرا بگويد: هر چه دل بيشتر بشكند، نور خداوند بر آن بيش می‌تابد؛ زيرا كه می‌ديدم قسمت‌هايى ديگر از سقفِ همان بازار را كه شكستگی‌هاش بيش بود، و نور آفتاب از آن‌جا بيشتر می‌تابيد! بينش هر دل در اين عالم به قدر داغ اوست روشنايى، خانه‌ی تاريك را از روزن است 👤 📚 کتاب 📖 ص ۱۹
✨✨ لحن بیانت ضعیفه؟!!خجالت میکشی؟! دیدی بعضیا تو جمع طوری حرف میزنن که همه بهشون گوش میدن🤔 میخوای تو هم یاد بگیری توجه کسایی که دوستداری جلب کنی😍 بیا اینجا؛ .....مطالب این کانال معجزه میکنه👇 https://eitaa.com/joinchat/3225157676Cb1ca1c809a اعتماد بنفستو اونقدر ببر بالا که هیچکس نتونه بهت نه بگه👆👆
هدایت شده از ندای رضوان
ذکر حاج آقا نخودکے(ره) برای هر حاجتی😳 شاید بعضی‌ها نشناسن، شیخ‌نخودکی عالم‌بزرگی کہ در صحن‌انقلاب حرم‌امام‌رضا‌(ع) زیر درب‌طبرسی مدفونہ ذکرهاے سفارش شده از آن مرحوم بسیار مجرّبہ، مخصوصا این ذکری کہ در ادامہ بهت میگم، فرقی نداره حاجتت چی باشہ این ذکرِمعروف، گره از کار خیلی ها باز کرده هر حاجتی داری قبل از طلوع آفتاب «قبل از اینکہ آفتاب بزنہ» برای برآورده شدن حاجتت ۷۱ مرتبه این ذکرو بگو برای دیدن ذکر روی ها بزن تا قفل زندگیت باز بشه👇 🔐🔐🔐🔐🔐🔐🔐🔐 🔓🔓🔓🔓🔓🔓🔓🔓
✨﷽✨ 🎙آیت الله العظمی جوادی آملی وجود مبارک حضرت سیدالشهدا(عليه‌ السلام) فرمود مردم وطنی دارند، این وطنِ خاکی است؛ اما آن وطن اصلی که وطن روح ماست نه وطن پیکر ما «لقاء الله» است. انسان از جایی که آمده باید به همان‌جا برگردد، وطن اصلی انسان جایی است که از آن جا آمده و این جا رهگذری است و مسافرخانه است و مَمرّ است نه مقرّ! اگر خدای سبحان فرمود: ﴿نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی﴾ و اگر روح انسان منسوب به ذات اقدس الهی است و اگر از طرف خدای سبحان آمده وطنش «لقاء الله» است؛ بازگشت به «لقاء الله» بازگشت به وطن اصلی است؛ لذا در خطبه ‌های نورانی مکه این چنین فرمود: «مَنْ‏ کَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏ وَ مُوَطِّناً عَلَی‏ لِقَاءِ اللَّهِ‏ نَفْسَهُ‏...»یعنی کسی که خوب ادراک کند وطن او «لقاء الله» است و خود را توطین کند، یعنی به وطن برگرداند و اشتیاق به وطن را در خود احیا کند این باید ! پس نهضت سالار شهیدان آن است که هر مسافری را به مقصد برساند هر کسی را به وطنش آشنا کند، وطن مألوف همه ما هم «لقاء الله» است.
🚨🕋 اذانی بهشتی به صدای ملکوتی شهید باکری اگه این اذان رو بزاری برای زنگ هشدار گوشیت مطمئنم نه تنها نماز صبحت قضا نمیشه بلکه نمازت رو هم شهدایی می خونی چقدر این صدا رویایی و زیباست 😭😭😭😭 ✅دانلود اذان بهشتی شهید باکری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
🏴گزارش لحظه به لحظه از کربلا ✍از زبان خادم ایرانی حرم امام حسین(ع) به همراه قرعه کشی کربلا🎁 🔺امسال هم توفیقِ خدمت در حرم امام حسین (ع) نصیبمون شد... 🔺این‌بار هم مثل همیشه قصد دارم حس و حال این روزهای کربلا و خدمت در حرم حسین (ع) رو باهاتون به اشتراک بگذارم. إن شاءالله بعد عاشورا هم قراره سی نفر (هر روز یک نفر) رو به قید قرعه به نیابت از اعضای کانال می‌فرستیم کربلا کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
هدایت شده از ندای رضوان
بدترین روز نحس سال، نجات بده خودت رو⛑ اکثر و ها بخاطر ندونستن روزهای نحس هست . خرید و فروش انجام ندید و سفر نرید و یه ذکری رو مرتب بخونید ... ❌نحسی قمر در عقرب همراه شده با تاسوعا و عاشورا😳 زندگیت داغون نشه... https://eitaa.com/joinchat/571801810C785bbbad10 تا قمر در عقرب تموم شده بزن رو ماه ذکر یادت بدم که از بلا در امان باشی 🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓🦂🌓
▪️🍃🌹🍃▪️ ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃▪️ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃▪️ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ ▪️🍃🌹🍃▪️