17.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 خطا به چه قیمتی⁉️
💠 بعضی از دختر و پسرها میان و میگن: اشتباه کردم که با اون پسر یا دختر رابطه برقرار کردم، اشتباه کردم که باهاش ازدواج سفید کردم، اشتباه کردم که بهش اعتماد کردم و زیر یه سقف رفتیم و ...
🔹 اما اشتباه کردی به چه قیمتی؟ اشتباه کردی به قیمت از دست دادن سرمایه روحی، جسمی و معنوی ایت!؟
⭕️ حتما این کلیپ زیبا و دیدنی رو از استاد مصطفوی ببینید!
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
#ملاکهای_انتخاب_همسر
#قسمت_اول
💔عشقهای «نا» یا «با» فرجام ( ازدواج موفّق با مقدمۀ دوستی!)
❓شما در بارۀ ازدواجهایی که با مقدّمۀ دوستی انجام گرفته، طوری حرف میزنید که گویا هیچ ازدواجی که این طور انجام گرفته باشد، موفّق نخواهد بود. ما پیش از ازدواج، با هم دوست بودیم و بعدش هم ازدواج کردیم و موفّق شدیم.
🔰موفّقیت شما نشانۀ چیست؟
🔴 قاعدهسازی از موفّقیت
❌اینکه شما موفّق شدید، دلیل نمیشود که همه موفّق شوند. اینکه شما به مشکلی بر نخوردید، دلیل نمیشود که هیچ کس به مشکل بر نخورَد.
⛔️فرض کنیم که به معنای واقعی کلمه، شما موفّق شدید. ما هم انکار نمیکنیم که برخی از ازدواجهایی که با مقدّمۀ دوستی انجام گرفته، موفّق هم شده؛ امّا این را بارها گفتهایم که نباید از پیروزیها و شکستها قاعده ساخت.
✅باید پیروزی و شکست را تحلیل کرد. مثلاً در همین جا برای تحلیل این موفّقیت باید پرسید: رابطۀ شما تا چه اندازه احساسی بود؟ این رابطه به قصد ازدواج شروع شد یا به قصد دوستی؟ تا چه اندازه این رابطه پیش رفت؟ پیش از ازدواج، چه مدّت با هم ارتباط داشتید؟ قبل از دوستی چه اندازه به شباهت روحی و اخلاقیِ یکدیگر توجّه داشتید؟ از نظر روحی، توانایی شما در مدیریت احساساتتان چه قدر است؟
#ادامه_دارد ..
📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۲۵
#نیمه_دیگرم
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
#انگیزشی 🌹
زندگی در واقع یک شوخی است🍃🌺
نه یک امر جدی !
اگر آن را جدی بگیرید
آنوقت رنج میبرید ؛
از افکارت رنج خواهی برد
زندگی مانند یک وزنه
سنگین می شود
و تو زیر بار آن خرد میشوی
آنگاه زندگی تمام نشاط
خودش را از دست می دهد
"تمام خنده هایش" را..... 🍃🌺
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
#لطافت_زنانه
🕵 #سیاست_مردانه
همسر الویت اول زندگی 💞
زنها همیشه دوست دارند بدونند که همیشه انتخاب اول همسرشون هستند.
دوست دارند دائما بپرسند که : 👈من را دوست داری یا کارت رو؟
👈من مهم ترم یا جلسه ات؟
👈بین من و خانواده ات کدوم اولویت داریم؟
آقایون عزیز خانم شما به طریق مختلف دنبال جواب این نوع سوال هاست.
پس با هوشمندی و سیاست نتیجه رو به نفع خانوم تموم کنید و از عشقی که بهتون برمیگردونند لذت ببرید. آقایون تیز باشید لطفا!
خانوم ها شدیدا علاقمند که برای شما اولین نفر باشند اولویت شما باشند
این حس خوب رو بهشون بدید و ببینید که چطور ده ها برابرش رو از عشق و آرامش به خودتون برمیگردونند
امتحانش مجانیه. فقط کمی حوصله و وقت و زیرکی که همه تون تو این موارد استادید👌☺️
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
#دکترانوشه
💕آموختم "
تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد.
" آموختم "
گاهی از زیاد نزدیک شدن فراموش می شوی.
" آموختم "
تا با کفش کسی راه نرفتم راه رفتنش را قضاوت نکنم.
" آموختم "
گاهی برای بودن باید محو شد.
" آموختم "
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند.
" آموختم "
از کم بودن نترسم اگر کم باشم شاید ولم کنن ولی زیاد که باشم حیفم میکنن.
" آموختم "
برای شناخت آدمها یکبار بر خلاف میلشان عمل کنم
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
حساسیت نسبت بمادرشوهر.mp3
8.27M
💢پاسخ:
🛑موضوع: حساسیت نسبت بمادرشوهر
استاد کاظمیان«کارشناس ارشد مشاور خانواده»
💢⚜️ پرسش :
🛑موضوع: حساسیت نسبت بمادرشوهر
سلام خسته نباشید
من مدتی هست نسبت به مادر شوهرم حساس شدم علتشم اینه که ایشون به جاریم بیشتر توجه می کنند و من خیلی اذیت می شم و بارها بخاطر این مسئله با شوهرم دعوا کردم لطفا بمن بگین باید چکار کنم ؟ تشکر
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زنان عنکبوتے 🕷
قسمت17
امیر سینا را با خودش کشید کنار میز. سینا مجبور شد در پاکت را باز کند و برای هر کدام از بچه ها یک مشت بادام شور بریزد!
میان همین شوخی ها بود که شهاب گلویی صاف کرد و گفت:
- خانم سعیدی به گزارش مفصل آماده کرده از روند کارش تا الآن با همون سوژه .
من فکر میکنم با توجه به اینکه فضای این سوژه ها خاصه، ایشون باید به تیم تشکیل بده و در جریان تمام کارا باشه!
امیر با سر تأیید کرد و گفت:
- شهاب با خانمت یه سر به مزونا بزن. فعلا هم به خانم سعیدی بگو با یکی دوتا خانم برن این آرایشگاه و استخرا رو رصد کنن!
آتلیه هم باشه برای تیم سیدا
همه که مرخص شدند، شهاب تلفنش را برداشت و وارد محوطه شد.
خانمش که جواب داد در جا گفت:
- سلام بر اصالت خانه!
- سلام آقا! یادی از بزرگان کردی؟
- زنگ زدم بگم که رییسم گفته که باید برادران زنم را عوض کنم!
- بسم الله ! شهاب خنده اش را فرو خورد و گفت:
- نترس خانم جان. من بخوامم کسی بهم زن نمیده که بخواد برادرم داشته باشه ! فقط پدر شما بود که اغفالش کردم و شدنی بود!
- خدا وکیلی الآن با من چه کار داری؟
- من برای جبران مافات که برات عروسی نگرفتم و لباس عروس نپوشیدی میخوام ببرمت مزون!
صدای خنده همسرش، لبخند را به لبان شهاب نشاند: - خدا به دورا یه بار دیگه تلفظ کن شما!
- ببین خانم جان اگر می خوای من سر این کار بمونم برای بعدازظهر بیا بریم به یکی دوتا مزون سر بزنیم!
عصر شهاب و خانمش در حالی وارد مزون شدند که از اتاق پشتی صدای گفتگوی یکی دو مرد می آمد و خنده بلند زن ها!
عصرشهاب و خانمش در حالی وارد مزون شدند که از اتاق پشتی صدای گفتگوی یکی دو مرد می آمد و خنده بلند زنها!
شهاب سراغ نزدیک ترین لباس به اتاق رفته بود و سفت و سخت داشت همان را به خانمش پیشنهاد می داد تا دقیق ببیند.
از صدای گفتگوها چیزی دستگیرش نمی شد، اما برای آنکه مردها را ببیند آن قدری معطل کردند و سه چهار لباس عروس را امتحان کردند تا مردها بیرون آمدند!
عکس هایی که
شهاب گرفت به درد آرش می خورد تا نظر نهایی بررسی را بدهد!
و نکته مهم اینکه مردها عنوان کردند دارند به مزون دیگر می روند. دقیقا همان مزونی که شهاب می خواست با همسرش به آن سری بزند.
نتیجه این شد که تا کنار مزون رفتند و حدود یک ساعت منتظر ماندند تا مردها بیرون بیایند!
مزون سومی که مردها رفتند تا حدود یازده شب زمان برد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زنان عنکبوتے 🕷🕸
قسمت18
عکسی زنها و مردها را آرش گرفت تا بررسی کند. همان شب نتیجه را روی صفحه برای جمع گفت:
- این کار جریانی داره اداره میشه. کار یکی ده نفر نیست...
بستن و دارن هر پیش می برن. این شش تا زنی که شهاب آمار داده که چهارتاشون تهرانین دوتاشون هم تهرانی نیستند و دانشجو هستند تهران .
البته ظاهرة؛ که اطلاعات دقیق خونوادگی و محل کار و زندگی و... توی پرونده آوردم.
یه نکته جالب اینکه مردایی که با اینا کار میکنن و شهاب توی مزون دیده همه بالای چهل سال هستن و از برو بچه های سیاسی!
اینا یکی دو ساله با ایران نبودن یا در سکوت خبری بودن!
آرش همان طور که صفحه عوض میکرد ادامه داد:
- دیگه اینکه عکسای جدیدی ازشون پیدا کردیم با یه گروه هنرمندا که هم توی فضای مجازی، صفحه با اعضاء بالا دارند، هم شهرت دارند. مخصوصا یکی از این دخترا!
آرش عکس های متعدد دختر را روی صفحه انداخت:
- هم با هنرمندا زیاد عکس داره، هم با دخترای دانشگاهی، هم با سلبریتی ها!
بچه ها در سکوت بودند که آرش رفت.
شهاب با احتیاط گفت: - اقا امیر با توجه به حجم و مدل کار که داره پیچیده می شه، کاش ارش
کامل به ما ملحق می شد.
امیر در سکوت کمی از چایش را نوشید و گفت:
- آرش! خودش درگیر پروژه گروه های زیرزمینی موسیقیه و کنار بچه های خبرنگاری هم هست!
کمک ما هم میکنه!
شهاب می دانست که آرش دارد اضافه کار سر این پروژه کمک می دهد اما بودن دائم او نتایج را زودتر نشان می داد.
حتی می دانست که خود امیر هم به این امر تمایل دارد فقط حجم بالای کار و راضی کردن مسئول، کمی سخت بود.
نگاهی زیر چشمی بین سید و سینا رد و بدل شد. بچه ها قصد بیرون رفتن از اتاق را نداشتند. سید در ظرف بیسکویت را کنار گذاشت.
بیسکویتی را که برداشته بود تکه کرد و گفت:
- هرطور شما صلاح میدونید. شما سر هردوتا پروژه هستید.
چون آرش به پرونده سال ۸۹ مسلطه و این هم خیلی شبیه شده ... البته من از حساسیت پرونده در دستور کار آرش خبرندارم.
این عقب نشینی یک گام جلو آمدن بود. کوتاه پیشنهاد دادن و زود کنارة میدان جاگیرشدن.
امیر به صورت منتظر بچه ها خیره شد و گفت:
- تا شب درگیرم. حدود نهار به آرش بگو بیاد ریز کار رو براش بگو. منم رایزنی میکنم برای آمدنش.
امیر در دلش دعا می کرد که پرونده این قدر بزرگ نباشد که نیاز به آمدن سهیل و صدرا و حامد هم باشد.
حجم دشمنی ها و توطئه ها هر کدام را سرچند کار واداشته بود. گاهی دلش برای زندگی بچه ها می سوخت اما میان همه دلش برای جوانان ایران بیشتر آتش می گرفت که ندانسته همراه می شدند با دیوهایی که جز اسارتشان نقشه ای دیگر در سرشان نبود.
کوچک که بود، تلویزیون کارتونی نشان میداد؛ پینوکیو و شهر لذتها. خور و خواب و خشم و شهوت... اما آراسته و تزیین شده ... و دیگر هیچ. خانه شکلاتی وسط جنگل که ظاهرش فریبنده بود و ساکنش جادوگر بدجنس.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
May 11
هدایت شده از کانال ܟܿࡐܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
خدایـاﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﺣﻮﺍﺳﻤﺎڹ ﻧﺒﻮﺩ و ﻫﻮﺍﯾﻤﺎڹ
ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻲ بدون آنکه
متوجه بشیم
گره از کارمان گشودی
خـدایـا
هر لحظه و همیشه
کنارمان باش
🌟شبتون بخیر و آرام🌟
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
هدایت شده از کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
💗💫آدینه تون شاد و زیبا
🌸💫الهی
💗💫هر چی حس خوبه
🌸💫خدای مهربون براتون
💗💫مقدرکنه
🌸💫دلتون شاد
💗💫لحظه هاتون آرام
🌸💫وجودتون سلامت و
💗💫زندگیتون پراز محبت باشه
🌸💫آدینه تون زیبا در کنار عزیزانتون