eitaa logo
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
2.2هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
89 فایل
🌺خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است. 🌺 خوشبختی وابسته به جهان درون توست. ✅برداشت با صلوات حلال ♥️ما را بدیگران معرفی کنید @khoshbghkt @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸پیامبر مهربانی حضرت محمد(ص): 🌻بهترین مردان امت من کسانی هستند که نسبت به همسر خود مهربان و فروتن باشند. 📚 مکارم الاخلاق 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️جمعه تون شاد و زیبا 💕الهے قشنگترین لحظه ها ❄️در انتظارتون باشه 💕الهے هرگز لبخند از رو ❄️لباتون نیفته 💕الهے خوشبختی، مثل سایه ❄️همراهتون باشه 💕الهے امروزتون پر باشه ❄️از خبرای خوب و اتفاقای زیبـا 💕آدینه تون شاد در کنار عزیزانتون
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیروی معجزه می‌کنه ☺️♥️ این کلیپ رو حتما ببینید و با عشق هدیه کنید تا قدرت عشق رو دریافت کنید.... با هدیه دادن عشق خیلی اتفاقات خوب رخ می دهد❤️❤️❤️ حیات وحش قدرت تجلی خداوند👌 ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
006.mp3
1.61M
❤️🍃❤️ ✍ رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده ↩️ پر کردن ظرف روان انسان ها مهم ترین عامل دوری اعضای خانواده از همدیگه 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗فرشته ای برای نجات💗 قسمت 5 آروم اشک میریختم و هرچی که توی دلم بود رو میگفتم،حس میکردم یه نفر روبه من نشسته تا تموم حرفامو گوش کنه! دیگه اشکی از چشمام نمی اومد،ولی بازم نمیخواستم دل بکنم،سرمو گذاشته بودم روی قبر و چشمامو بسته بودم. حس کردم یه نفر بالا سرم ایستاده. سرمو از روی قبر برداشتم ،نگاهم به یه پسر بچه ۸-۷ساله افتاد که نشسته بود داشت فاتحه میخوند. فاتحشو که خوند سرشو بلند کرد --سلام عمو،میشه واسه دوست شهیدت یه زیارت عاشورا بخونی؟ --دوست شهیدم؟ --اره دیگه هرکسی میاد اینجا درد و دل میکنه،بعد که ازشون میپرسم واسه چی این کارو میکنن؟بهم میگن با دوستشون حرف میزنن. حالا میشه ازم یه کتاب دعا بخری؟ با لبخند نگاهش کردم --اول بگو ببینم اسمت چیه؟ --اسمم آرمانه.تواسمت چیه عمو؟ --منم اسمم حامد.میشه یدونه از کتاب دعاهات رو بهم بدی؟ --اره عمو چرا که نشه بفرما هر کدومو میخوای انتخاب کن. یکی از کتاب دعا هارو برداشتم و پولشو حساب کردم. --آرمان عمو چنتا کتاب دعا داری؟ --نمیدونم ولی فکر کنم یه صدتایی مونده باشه.اینو گفت و با تاسف سرشو انداخت پایین‌. --با دستم سرشو بالا آوردم و با دیدن اشک توی چشماش،حال گرفتم گرفته تر شد! اشکاشو پاک کردم ،ولی انگار تمومی نداشت. صداش زدم --آرمان! آرمان چی شد عمو؟ --هیچی،فقط نمیدونم صدتا کتاب دعارو چجوری بفروشم،تاظهر فرصت دارم،اگه آقا تیمور بفهمه،دیگه نمیزاره تو خونش زندگی کنیم. همه ی اینارو با گریه میگفت..... دستامو به روش باز کردم اونم انگار که یه سرپناه پیدا کرده باشه،سرشو گذاشت رو شونم و گریش شدت گرفت. چندتا ضربه آروم به کمرش زدم. --عه آرمان ،مرد که گریه نمیکنه! --آره عمو مرد نباید گریه کنه ولی خودت تا چند دقیقه پیش داشتی گریه میکردیا! راست میگفت،اصلا کی گفته مرد گریه نمیکنه،به نظرم دلیل قانع کننده ای بود! خوب که خودشو خالی کرد،خودشو ازم جدا کرد و سرشو انداخت پایین! با دستم سرشو بالا آوردم و بهش لبخند زدم --دیگه نبینم سرتو اینجوری جلو من بندازی پایینا! --چشم عمو حامد. --خب آقا آرمان گفتی که هر کدوم از کتاب دعاهات ۳ هزار تومنه؟ --آره عمو ولی قابل شمارو نداره. --خب حالا که قابل من رو نداره،من پول همه ی کتاب دعاهات رو میدم،و باهم اونارو بین مردم پخش میکنیم. در حالی که چشماش از خوشحالی برق میزد قبول کرد. اون روز همه ی کتاب دعاهارو از آرمان خریدم و به عنوان نذر بین همه پخش کردیم. تا دم در آرمان دستش تو دستم بود و باهام همقدم شده بود. به در که رسیدیم،خواستم از آرمان خداحافظی کنم که،چشمم افتادبه کانکسی که،چفیه و گردنبد و کتاب و...داشت. همونطور که دست آرمان تو دستم بود به طرف کانکس رفتم و یه نگاه به وسایلی که میفروخت انداختم،روی میز یه جعبه از انگشتر های عقیق بود که هر کدوم واسه خودش قشنگی خودشو داشت،آرمانم که قدش به میز نمیرسید،هی سرشو بلند میکرد،واسه ارضا شدن کنجکاویش با دستام بلندش کردم --بفرما آقا آرمان یه موقع کنجکاوی نمونه تودلت،! اینارو باخنده بهش گفتم ولی انگار حواسش جای دیگه بود،رد نگاهش رو دنبال کردم،یه انگشتر عقیق که روش با قلم طلایی یه یاحسین حک کرده بودن،چند ثانیه به اون انگشتر زل زد ولی بعدش سرشو انداخت پایین و ازم خواست که اونو زمین بزارم. ازش خواستم روی نیمکتی که چند متر از کانکس فاصله داشت بشینه، با ناراحتی رفت و روی نیمکت نشست. انگشتر رو برداشتم و وقتی اونو دستم کردم واقعاً قشنگ بود. از فروشنده خواستم که سایز کوچیک تر اون انگشتر رو بهم بده که خوشبختانه یدونه دیگه از سایز کوچیک اون انگشتر مونده بود،پول انگشترا رو حساب کردم و به طرف نیمکت رفتم. آرمان همونطور که نشسته بود سرشو انداخته بود پایین،کنارش نشستم و سرشو آوردم بالا. --مگه نگفتم جلوی من سرتو اینجوری ننداز پایین،سرشو آورد بالا و با چشمای غمگینش نگام کرد. --خب آقا آرمان میشه چشماتو ببندی؟ با بی میلی چشماشو بست ،جعبه انگشتر رو روبه روش باز کردم و ازش خواستم چشماشو باز کنه،وقتی چشماشو باز کرد، با خوشحالی به انگشتر نگا کرد و پرید یه ماچ گنده به لپ من کرد. از اون حرکت یهویی، هم تعجب کرده بودم و هم خندم گرفته بود،با دستم انگشتر رو تو دستش کردم،خدارو شکر اندازه اندازش بود. با خوشحالی به دستش نگا کرد. --واااای مرسی عمو!خیلی دوست دارم! --قابل شمارو نداره آرمان خان. انگشتری که تو دستم بود رو در آوردم و به جاش انگشتر عقیق رو تو دستم کردم! به انگشتر قبلی نگا کردم،چقدر ازش متنفر شده بودم،به طرف سطل زباله ای که همون نزدیکی بود رفتمو انگشتر رو رها کردم. آرمان که از این حرکتم تعجب کرده بود،چشماشو ریز کرده بود و داشت نگام میکرد. --خب دیگه آقا آرمان ،من دیگه باید برم،قول میدم زود زود بهت سر بزنم. راستی انگشترت هم خیلی به میاد. --مرسی عمو مال شما هم خیلی به دستتون میاد....... 🍁نویسنده : حلما 🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
839.4K
💫✨ پرسش و پاسخ موضوع: همسر بی مسئولیت سلام صبح تون بخیر اجرتون با الله خیلی خوشحالم که با شما و کانال تون اشنا شدم خیلی زندگیم رشد بهتری داشته سوالم اینه که چکار کنم همسرم مسولیت پذیرتر بشه ایشون دوساله بیکاره و حتی خریدخونه هم من خودم میرم بیرون ،دوست دارم زندگی مثل همه آدمهای دیگه داشته باشم که مردشون میرند بیرون ،ممنون میشم راهنمایی کنید ---❀🌺🍃🌸🍃🌺❀--- پاسخ استاد کاظمیان«کارشناس ارشد خانواده» 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
ارتباط موثر با خانواده شوهر👇🏻 ✅از ابتدای ازدواج و آشنایی با خانواده همسر، احترامشون از جمله خواهر شوهرتون رو حفظ کنید. ✅بدون چشم داشت و حس طلبکارانه بهم محبت کنید. ✅از همسرتون در مقابل خواهر شوهرتون انتقاد نکنید. ✅اگه با خواهر شوهرتون مشکل دارید، بدگوییش رو پیش مادر شوهرتون نکنید و ازش نخواید بین شما قضاوت کنه. ✅رازهای شخصی و خصوصیتون رو به خواهر شوهرتون نگید. ✅سعی کنید در برخی مناسبت‌ها برای خواهر شوهر هدیه‌ای بخرید. ✅حرف‌های خواهر شوهر رو به همسرتون منتقل نکنید، چراکه فقط مشکلات رو بزرگ‌تر می‌کنه. 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
💕👒 بهترین زن 👒💕 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم 💑 بهترین زنان شما زنی است که برای شوهرش خودنمایی و آرایش کند، 🚫 اما خود را از نامحرم بپوشاند. 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
✨💘✨❤️✨💘✨❤️✨💘✨ ❌با زن و شوهر هایی که با هم مشکل دارن کمتر رفت و آمد کنین 🤔چرا؟؟؟؟ ➖چون گاهی مشکلات ناخودآگاه به همدیگه منتقل میشه مثلا ممکنه با خودتون فکر کنین،نکنه شوهر منم همچین مشکلی رو داشته باشه؟ یا نکنه ما هم اینجوری بشیم؟ 💞رفت و آمد با زوج های موفق و خوشبخت و واقعا عاشق تاثیرات خیلی مثبتی روی روابط دونفرتون میذاره ❤️مساله رفت و امد نکردن نیستا مساله اینه که اگر ضرورتی نداره پای صحبت این و اونی که مشکل دارن نشینیم. گاهی خودتونو بکشین بیرون از درد و دل های پر از درد دیگران. گوش شنوا بودن خوبه ولی وقتی خود ادم و اسیب ببینه و بدبین بشه اصلا ضرورتی نداره. ❣در رفت و امد با اینجور افراد اگر فامیلن ؛حد تعادل رو رعایت کنین اگر غریبه ترن که بیشتر سخت بگیرین. در عوض تا میتونین برین سمت زوج های شاد و خوشبخت و خوش سلیقه و هم جهت با خودتون و اقاتون... 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt