eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
#خاڪ‌هاے‌نرمـ‌کوشڪ #پارت‌شصت‌وهشت #ادامه‌دارد...
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 |پیشانی زندگی| ﴿مجید اخوان﴾ گردان عبدالله معروف شده بود به گردان خط شکن حتی یک عملیات نداشتیم که نیروی پشتیبانی یا نیروی احتیاط باشد،فقط خط شکن بود. آن وقت ها مسئول تخریب لشکر بودم حاجی برونسی میامد پیشم و می‌گفت:اخوان تخریب‌چی هایی رو من بده که تا آخر خط پای رفتن داشته باشند. پرسیدم: چطور؟؟ می‌گفت:چون گردان من گردان عبدالله است ینی گردان خط شکن راست هم می‌گفت همیشه سخت ترین و صعب‌العبور ترین مسیر هارا توی عملیات به گردان او می‌دادند. رو همین حساب اسم برونسی پیش همه حتی دشمن معروف بود.بارها توی رادیو عراق اسمش را با غیظ می‌گفتند و کلی ناسزا بهش میگفتند.برای سرش هم مثل سر شهید کاوه جایزه گذاشته بودند. تو یکی از عملیات ها چهار پنج تا از زخمی های گردان عبدالله افتادند تو دست دشمن، شب با خود حاجی نشستیم پای رادیو عراق همان اول اخبارش گوینده با آب و تاب گفت:تیپ عبدالله به فرماندهی بروسلی۱ تارومار شد. تا این را شنیدیم دوتایی باهم زدیم زیر خنده دنباله وراجی شان از کشتن بروسلی هم گفتند،و دروغهای شاخ دار دیگر... حاجی بلند می‌خندید بهش گفتم:پس من برم برات حلوا درست کنم یک مراسم ختمی برات بگیریم. با خنده گفت:منم برم به مسئول لشکر بگم دیگه فرمانده گردان نیستم فرمانده تیپم. کمی بعد رادیو را خاموش کرد. قیافه جدی به خودش گرفت و آهسته گفت:اخوان،یک گلوله ای نوشته روش برونسی،فقط اون گلوله میاد می‌خوره به پیشانی زندگی من، هیچ گلوگه دیگری نمیاد مطمئن مطمئنم. ۱,برای گفتن بروسلی دوتا احتمال است:دشمن تلفظ صحیحش را نمی‌دانست،یا اینکه گمان می‌کرد آن مرد والا مقام هم مثل قهرمانان و هنر پیشه های فیلمهاست. ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
فقط تا روز دیگه مهلت داریم که تعداد صلوات هامون و به رفیق شهیدمون بابک نوری تقدیم کنیم🌱 پس تا دیر نشده بجنبیم رفقا🙃 تعداد صلوات هاتون و به آیدی زیر. بفرستید @FaShfe_b
🌸 ↜برادر شهید: درست یڪ هفته قبل از اعزام بابڪ بابڪ مادرم روداشت میبرد خرید.... گفتم دارید میریدمنم باخودتون برسونید تادفتر... بعدڪه ڪارم تودفتر تموم شد..دوباره به بابڪ‌زنگ زدم‌گفتم‌بیادنبالم... اومد؛ مادرخرید داشت... مادراومدگفت به من: « بابڪ نگو....آچارفرانسه؛ آچار فرانسه است خداخیرش بده این خاطره‌همیشه توخونه هست 🧔🏻 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
💭توئیت زینب سلیمانی فرزند شهیدحاج قاسم سلیمانی برای تولد شهید ابومهدی المهندس تولدت مبارک عزیز دل ما 🌸🌿 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅--- ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
باݪ‌هایم‌هؤس‌با‌ٺوپریدݩ‌دارد🥀 بوسه‌از‌خاڪ‌قدم‌هاۍتوچیدن‌دارد♥️ من‌شنیـدم‌سرعشاق‌بہ‌زانوۍ‌شماست✨ و‌از‌آن‌روزسرم‌میݪ‌بریدن‌دارد🕊 ♥️ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
👌 فردی هنگام راه رفتن، پایش به سکه ای خورد. تاریک بود، فکر کرد طلاست!✨ کاغذی را آتــــ🔥ـــش زد تا آن را ببیند. دید ۲ ریالی است!! بعد دید کاغذی که آتش زده، هزار تومانی بوده!! گفت: چی را برای چی آتش زدم! ✅ و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست، که چیزهای بزرگ را برای چیزهای کوچک آتش میزنیم و خودمان هم خبر نداریم! 💢اعمالمان را با یک حرف(تهمت، غیبت، دروغ، ریا و ...)آتش نزنیم. ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅--- ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
🎞 -بین ایرانۍها ڪیو بیشتر دوست دارین؟ ابومهدے: آقا ، فقط ایرانی نیست یعنی مال همه‌ست.. -غیر از ولی فقیہ! ابومهدے: حاج‌قاسم -چرا؟ ابومهدے: چرا نمیدونم حالا ،خیلۍ چیزا هست -رابطه‌تون باهاش چجوریہ؟ ابومهدۍ: رابطہ‌ے سرباز -سربازِ حاج‌قــاســم‌ ؟! ابومهدے:"سربازِ حاج‌قــاســم!و افتخار میڪنم" -فرمانده حشدالشعبی عراق،افتخار میڪنہ که سربازِ حاج‌قاسمہ؟! ابومهدے: بعلۍ بعلۍ سرباز حاج‌قاسمم! حاج‌قــاســم‌:"من سرباز ابومهدےهستم" ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
📕 🌸|•خوشتیپ آسمـــانے•| 🌸 آقای‌ندافی‌یکی‌از‌همرزمان‌بابک‌است که‌به‌سوریه‌رفته‌است. ایشان‌هم‌استانی‌بابک‌است.درمورد‌ بابک‌می‌گوید‌؛ موقع‌اعزام‌به‌سوریه‌بابک‌را‌دیدم. جوان‌زیبا‌وخوش‌سیما‌،‌به‌او نمی‌خورد‌که‌مدافع‌حرم‌باشد.جلو رفتم‌وبابک‌گفتم: "تواینجا‌چیکار‌می‌کنی‌دماغ‌عملی؟!توالان‌باید‌درخیابان گلسار‌رشت‌بگردی‌وخوش‌بگذرونی. نه‌در‌سوریه‌که‌غیر‌ازتوپ‌و‌تفنگ‌ خبری‌نیست." بابک‌نگاهم‌کرد.چشم‌های‌زیبایش‌را‌ به‌من‌دوخت.منتظر جوابی‌بودم،اما‌چیزی‌نگفت. سکوت‌کردوسکوت.‌فقط‌ لبخندزد.لبخندی‌که‌بعدهامراشرمنده‌کرد. امیدوارم‌به‌مابیچارگان‌زان‌ سو‌نخندند. کپے‌بدون‌ذکر‌منبع‌🚫 ~☆~》💖🌸《~☆~ @khoshtipasemani ~☆~》💖🌸《~☆~
🤣 دو برادر رزمنده👨🏻🧔🏻 « احمد احمد کاظم!📞📻 بگوشم، کاظم جان! احمد جان، شیخ مهدی پیش شماست؟». اینها رو اناری راننده‌ی مایلِر گفت. بی‌سیم‌چی📻📞 گفت:« آره! کارِش داشتی؟». اناری گفت:« آره! اگه می‌‌‌شه به گوشش کن». بعد از چند لحظه صدای شیخ مهدی اومد که گفت:« بله! کیه؟! بفرما!». اناری مؤدبانه😇 گفت:« مهدی جان، شیخ اکبر!! یعنی...» دوید تو حرفش. گفت:« هان! فهمیدم؛ پرید یا چارچرخش هوا شد؟😁» و بعد زد زیرخنده😂 . اناری گفت:« نه! مجروح شده!» - حالا کجاست؟ - نزدیک خودتون. « نزدیک خودمون دیگه چیه؟ 🤔درست حرف بزن ببینم کجاست!» شیخ مهدی خودشو رسوند به اورژانس🚑. رفت بالا سر برادرش، شیخ اکبرکه سرتاپاش باندبیچی شده بود🤕😓. نگاش کرد و خودشو انداخت رو شیخ اکبر. جیغ شیخ اکبر اورژانسو پر کرد. پرستارا دویدند طرفشون. شیخ مهدی خنده‌کنان و بلند😅 گفت:« خاک به سر صدّام کنند». زد رو دستش وگفت:« ما هم شانس نداریم. گفتم تو شهید شدی و برای خودم کلّی خوشحال بودم که من به جای تو فرمانده‌ی مقر می‌‌‌شم و برای خودم کسی می شم! گفتم موتورتم 🛵به من ارثِ می‌‌‌رسه. همه ی آرزوهامو به باد دادی💨!. تو هم نشدی برادر!». بعد قاه قاه خندید و نشست کنار شیخ اکبر و دوباره با هم خندیدند.😂 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
هدایت شده از شهیـــღـد عِشـق
سلام رفقا🌱 چندوقت پیش فرمانده ازمون خواستن تا دوباره وارد میدان مبارزه با کرونا بشیم و جهاد رو ادامه بدیم؛ جوونای دهه هفتادی و هشتادی به ندای امامشون لبیک گفتن و وارد میدون شدن💪✌️ ولی رفقا... یه چیزایی رو نمیشه پنهون کرد کادر درمان خیلی خسته شدن😔 مریضا نیاز به روحیه دارن و حتی خیلی از اونا از نظر مالی نیاز به حمایت دارن😇 بچه هایی که دارن جهادی توی بیمارستان کار میکنن و همشون بسیجی و دانشجو و طلبه هستن نیاز به تغذیه هایی دارن که بین شیفت هاشون بهشون داده بشه تا کم نیارن😞🍎 ما میدونیم شما مردم خیلی مهربون تر از اون چیزی هستین که نیاز باشه تا ازتون درخواست کمک کنیم😇❤️ پس یه بار دیگه مهربونیتون رو جریان بدین تو قلبای پرشور و عشق بچه های درمان و نیروهای جهادی و مریضای چشم به راه تا ندای اماممون هم لبیک گفته بشه و دوباره انرژی مثبت و حال خوب سرازیر بشه تو شهرمون🌈🌧 این شماره کارتیه که در نظر گرفتیم برای مهربونیای شما چشم به راه دستای پرمهر و برکتتون هستیمـ😇🌱 6395991107297616 قوامین- محمد صادقی واریزی رو اطلاع بدید عزیزان @ya_emam_hasan313