eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
💛☁️ همیشه کہ نباید همه چیز ، خوب باشد !😕🤞🏻 دࢪ دلِ مشکلات است که آدم ، ساخته می شود . گاهی همین سختی ها و مشکلات ؛ پله ای می شوند به سمتِ بزرگترین موفقیت ها .☄🌈 در مواقعِ سختی ، نا امید نباش .🌸🕯 برایِ آࢪزوهایت بجنگ .💪🏻 و محکم تر از قبل ، ادامه بده …🏃‍♀ چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، کہ به مرداب ختم می شوند ، و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛ که به زیباترین باغ ها می رسند .♥️🖇 تسلیم نشو … !❌ شاید پله ی بعد ؛ ایستگاهِ خوشبختی ات باشد …🦋🎈 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🚩 علی علیه السلام : 🌡 سفارش به پرهیزگاری و یاد مرگ :🤲 پس به تقوا و ترس از خدا، روی آورید،💫 كه رشته آن استوار، و دستگیره آن محكم، 🌾 قله بلند آن پناهگاهی مطمئن می باشد، 🏜 قبل از فرا رسیدن مرگ، خود را برای پیش آمدهای آن آماده سازید،😇 پیش از آنكه مرگ شما را دریابد آنچه لازمه ملاقات است فراهم آورید،📝 زیرا مرگ پایان زندگی است و هدف نهایی قیامت است،✨ 🎗مرگ برای خردمندان پند و اندرز، 🖇 و برای جاهلان وسیله عبرت آموزی است. 🌵 پیش از فرا رسیدن مرگ، از تنگی قبرها، و شدت غم و اندوه، و ترس از قیامت،🔥 و درهم ریختن استخوانها،😰 و كر شدن گوشها،👂 و تاریكی لحد، و وحشت از آینده، و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور🐍، و پوشانده شدن آن با سنگ و خاك، چه می دانید⁉️ 📚 ، ۱۹۰ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
~🕊 🌿💌 سعےڪنید سڪوت‌شما بیشتر از حࢪف‌زدن باشد هࢪ حࢪفے ࢪا ڪه مےخواهید بزنید فڪࢪ ڪنید ڪه آیا ضࢪوࢪۍ هست یا نھ؟ هیچ وقت بےدلیل حࢪف نزنید.. ♥️🕊 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🎞 ✨🍃رفیق‌شہید: 🌼برای اولین بار و آخرین بار که شهید بابک و شهید عارف رو دیدم زمانی بود بچه های مقاومت ل ۲۵ کربلا حدود ۲۵۰۰تا ۳۰۰۰متر به داخل خاک دشمن نفوذ کرده بودند.💫 🌻 با بچه های ل ۲۵کربلا مازندران تازه رسیده بودم به خط. زمانی که رسیدم گلوله های خمپاره و توپ بیست و سه مثل بارون به سمت بچه ها میومد.🌷 🦋 از ماشین که پیاده شدم با لحجه خودم چند تا متلک به داعشی ها👹 انداختم. 🌱بعد دیدم دونفر از بچه های موشکی چند متر اون طرف تر دارن میخندند...😂 من هم همینطور که میخندیدم با اونها(دو شهید بزرگوار) دست دادم🤝، خدا قوت گفتم رفتم تو سنگر خود و چند دقیقه بعد صدای ✨ شهیدان نوری و کاید خورده نظری به گوشمان👂رسید... 💫زمانی که برگشتم به سمتشان دیدم با ترکش خمپاره زخمی شدن وبچه ها آنها دارن انتقال میدن به عقب...💔 هیچ وقت رفـاقـــت وخنـده ها و خوشــحالی دو شهید گرانقدر رو توی اون درگیری فراموش نمی کنم...✨🍃 💞هیچ وقت! اون دو رفیـق آماده پـرواز بودن بالها شونو آماده کرده بودن ...🕊💚» ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
دو برادر بودند👱‍♂👨 كه يكي از آنها معتاد🚬 و ديگري مردي موفق💫 بود. ✨🌈 براي همه معما بود🤔 که چرا اين دو برادر👨👱‍♂ كه هر دو در يك خانواده🏠 و با يك شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتي متفاوت داشته اند؟ از برادرِ معتاد،🚬 علت را پرسيدند.؟؟!!! پاسخ داد: علت اصلي شكست من،🕳 پدرم بوده است.👴 او هم يك معتاد بود.🚬 خانواده اش را كتك مي زد👊🏻 و زندگي بدي داشت.❌ چه توقعي از من داريد؟😒 من هم مانند او شده ام.😓 از برادر موفق💫 دليل موفقيتش را پرسيدند.؟؟!!! در كمال ناباوري😯 او گفت::) علت موفقيت من پدرم است.!👴 من رفتار زشت و ناپسند پدرم👊🏻 با خانواده و زندگي اش🏠 را مي ديدم👀👁 و سعي كردم💪🏻 كه از آن رفتارها درس بگيرم📝 و كارهاي شايسته اي✅ جايگزين آن ها كنم.😌 💠طرز نگاه👀 هر کس به زندگی،🎆 دنیای او را می سازد...🌏 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 ویژه ◾️ تولدت مبارک... 🌺 ایام ولادت ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
|🌿 زیبایۍ خریدنۍ نیست طراوت اتفاقۍ نیست ... همہ اینها بستہ بہ انتخاب و تلاش توست شاد باش و شاد زندگۍ کن...🦋 و شادۍ ببخش♥ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
monajat-shabanieh_samavati.mp3
7.55M
🎧 🎤با صدای حاج مهدی سماواتی ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙✨ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
💞✨ ❌ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﺯ ﻋﺎﻟمی ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟🤨 ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺍﻟﯿﺰﺍﺑﯿﺖ ﺩﺳﺖﺑﺪﻫﯽ؟😐 ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ،ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﺤﺪﻭﺩاند ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻫﻨﺪ.😊 ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ.😉🙊♥️ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ:ﭼﺮﺍ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻣﻮ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ، ﯾﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟🤨 ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽﮔﺬﺍﺷﺖ.ﺑﻌﺪﺍ ﻫﺮﺩﻭﯼ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮎ ﺁﻟﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ:ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟🧐 ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﺩﺍﺭﺩ.😅💞 ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ مي كنند.🕊✨ 🌱 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
#164 فکر کن یه مسیر ۷۰، ۸۰ کیلومتری تماما پره از موکبهایی که یا غذا یا چای بعضی هاشون جای خواب و سرو
تو دنیایی که هیچ کس بی طمع به هیچ کس محبت نمیکنه تو این فضا مردم بی دریغ به هم محبت میکنن فقط کافیه تو اون مسیر بخوری زمین یا کیفت بیفته بیست نفر میان جلو کمکت میکنن اونقدر غذا زیاده با التماس به زائرا غذا میدن میگن تو رو خدا غذای ما رو هم بخورید! ژانت آب دهانش رو فرو داد: عکسی هم داری از این فضا؟! لپتاپم رو از روی پاش برداشتم: _آره رضوان این چند ساله هر دفعه عکس میفرستاد ایناها اینجاست یکی از عکسها رو باز کردم و باز ناخودآگاه قلبم از جا کنده شد! با پشت دست اشکهام رو گرفتم و لپتاپ رو برگردوندم روی پای ژانت طاقت دیدن نداشتم خسته بودم از این جاماندگی... ژانت همونطور که تصاویر رو میدید گاهی هم سوال میکرد و من بی حوصله تر از همیشه جواب میدادم تا آخر زبانش به اعتراض باز شد: چیه انقد گرفته ای؟! خب سال دیگه که درست تموم شد میری _گفتم که هرسال این موقع انگار آلارم دعوت این سفر برای همه قلوب محبین ارسال میشه از کجا معلوم تا سال دیگه باشم و چطور باشم و اوضاع چطود باشه کی فردا رو دیده اصلا چطور تا سال دیگه صبر کنم! نگاهش رنگ غم گرفت: غصه نخور دلم میگیره منم خیلی دلم میخواست به این سفر میرفتم دوست داشتم ببینم چجوریه کلی هم عکس میگرفتم! آخرش هم میرسیدم کربلا دلم میخواست اونجا رو ببینم ولی خب... شدنی نیست چیزی نگفتم و ژانت در سکوت مشغول دیدن عکسها شد کمی بعد خودش یکی از نوحه ها رو پلی کرد و باز اشک من جاری شد: دارم میبینم با پاهای تاول زده پیاده مهمونم از راه دور اومده دلا قطره قطره راهی دریا شده بیا... که زینبم داره میاد به کربلا میاد... یه کاروان خسته از شام بلا میان... فرشته ها به خونه ی خون خدا .. آغوش من بازه برای زوارم به راهتون چشمِ من و علمدارم ... خودم... مسافرای عاشقُ صدا زدم خودم... دارم کنارتون میام قدم قدم خودم... دل شما رو میبرم به اون حرم دوای درداتون غبار این راهه به راهتون چشمِ شهید شیش ماهه ... تویی که اینجایی به دعوت خواهرم خودم همراهت تا قیامت و محشرم بهشتی هستی با شفاعت مادرم بهشت... همش یه گوشه ای از این ضیافته بهشت... خودش تو آرزوی این زیارته بهشت... یه جلوه از شکوه این قیامته یار منه هر کی بیاد در خونه م منم دلم تنگه برای مهمونم ... دلای دریایی میون این جاده ها میان دریا دریا تو جمع دلداده ها اسیر این راهن تموم آزاده ها میام... میون موکبا کنار زائرا میام... خودم کنار تک تک مسافرا میام... برای آب و دونه ی کبوترا اجر قدمهاتون با مادرم زهرا جای شما خالی غروب عاشورا... من عاشق این نوحه بودم و تا تموم نشد متوجه نگاه متعجب ژانت و کتایون به گریه هام نشدم ناچار زیر لب "ببخشید بچه ها" یی گفتم و بلند شدم و پناه بردم به اتاق و خلوت خودم...