eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 بہ قــۅڶِ • •♥️↴ |باٻد بہ،اٻنْ بلــۅغ برسـٻم کہـ دٻگـر نباٻد دٻده بۺۅٻم..! آڹ کـس کہ باٻد ببٻنـــــد❛ مےبٻــــــــــــــــــــند..؛| ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
سلام سلام از امروز به مدت دو الی سه روز خوابی که یکی از اعضا درباره شهید بابک نوری هریس بزرگوار دیدن رو میخوام براتون تعریف کنم و توصیه میکنم ک حتما بخونید🌺🌼🌸
فرمانده ! تواضع را باید از تو آموخت و بس ... یاد شهدا با صلوات🌹 ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
. شهید نظامی میره تلفن بزنه چشمش به نامحرم میوفته..! سه روز گریه میکـنه.. میگـه..: + خـدآ من نفهمـیدم چشـمم به ناموس مردم افتاده..، :) ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
خوشتیپ آسمانی
#توجه_توجه سلام سلام از امروز به مدت دو الی سه روز خوابی که یکی از اعضا درباره شهید بابک نوری هریس
🍃🌼بسم الله الر حمن الرحیم🌼🍃 همه چیز از اونجایی شروع شد که من در شب تولدم با این شهید بزرگوار بابک نوری هریس اشنا شدم... یه حسی از درون فریاد میزد ک تو این شهید رو چندین ساله که میشناسی ولی خب من سر کوفت میزدم بهش و میگفتم چطور امکان داره کسیو ک تا الان اسمش ب گوشم نخورده رو چندین ساله ک میشناسمش مگر اینکه الزایمر گرفته باشم🧐... ولی خب اون حس گوشش ب حرفای من بدهکار نبود و حسابی کچلم کرده بود در نهایت بش گفتم باشه میشناسمش فقط حرف نزن... روزها پشت سر هم مثل باد می گذشتند و من در این مدت خیلی بیشتر با این شهید عزیز اشنا میشدم یه روز که خیلی ناراحت بودم نشستم و باهاش درد و دل کردم از گناهانم گفتم از اینکه وقتی افتادم کسی نبود نجاتم بده وقتی داشتم توی باتلاق گناه دست. پا میزدم ولی خودم متوجهش نبودم وقتی ک کسی نبود بهم بگه راهی ک میری اشتباهه بعد از کلی گریه و زاری ب حال خودم و گناهانم گفتم: من خیلی خیلی دوس دارم بیای ب خوابم ولی چ کنم .. چ کنم ک روی دیدن صورت و چشمان بی گناه و معصومت را ندارم چ کنم ک شرمنده ام چ کنم ک خجالت میکشم درسته ک من ارزو دارم تو ب خوابم بیایی ولی خب من نمیتونم با یه بار گناه تو رو ببینم😔بهم قول بده ک هیچوقت ب خوابم نیای هیچوقت چون میدونستم قول شهدا قوله خیالم راحت شده بود منم ب خودم گفتم کارایی میکنم ک باعث خوشحالی خدا و شهدا بشه بعدا شهید بابک نوری خودش میاد ب خوابم ولی زهی خیال باطل... 😭😔 ادامه دارد... برای شادی روح همه شهدا سه صلوات هدیه میکنیم از امام رضا ب همه این عزیزان ب خصوص بابک نوری هریس❤️ ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
دوماه بعد.. دو ماه گذشت و من همچنان ب قولی ک از شهید بابک نوری گرفته بودم پایبند بودم اخه روی دیدن صورت بی گناه و چشم هایی لبریز از شوق زندگی ک جانش را برای اسایش برای ناموس کشورش فدا کرد رو نداشتم... دو روز بود ک بابک رو فراموش کرده بودم توی همین دو روز دست ب یه گناه خیلی بزرگ زدم و ی جورایی میشه گفت افراط نسبت ب اون کار پیدا کرده بودم.. صفحه اول گوشیم عکس این شهید عزیز بود یهو ب خودم اومدم و گفتم من توی این دو روز چیکار میکردم وای وای وای..😭 باز هم شرمندگی باز هم خجالت باز هم با گناه قلب اقا امام زمان رو هدف گرفتم و تیری در چله کمان ب طرف او پرتاب کردم خجالت امون رو بریده بود عرق سرد روی پیشانیم نشست ولییی این خجالت با خجالت های گذشته فرق میکرد این خجالت صد هزار برابر بیشتر و بیشتر میشد.. خیلی ب هم ریخته بودم خیلی باورش هم برام سخت بود ک من دست ب این کار زدم منی ک ادعای مسلمانی و محجبه بودن و مذهبی بودن میکردم برام باورش هم سخت بود ک خدا منو بخواطر کار زشتی ک کردم ببخشه همه فکرم پر کشید ب سمت اون بالا سری باز هم گریه بازم آه. آهی از شرمندگی آهی از اشتباهی بزرگ و بزرگ با هزار حول و ولا سرم و رو بالشت گذاشتم و اروم اروم چشمامو بستم و ب خواب عمیقی فرو رفتم ادامه دارد... سه صلوات میدیم ب نیت شهیدبابک نوری هریس ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
است که مصداق شیدایی است . 🍀( )او شوق وصال را می نماید و 🍀()او حریم وصل را نمایان است و🍀 () او یار را تجلی می کند 🍀( ) او هم دلالت بر حق بودنش است… یادشان با صلوات🌹🍃 🍃 ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
🍃[+]🍃 خیلے چیزها بلدم ... .  حالا دیگر فقط مے‌خواهم تو را یاد بگیرم نقطہ بہ نقطہ ... خط به خط؛ ... 🍃 ـــــــــــــــــ ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
خوشتیپ آسمانی
یادمان شهید عزیز در مسجد باب الحوایج رشت(مسجد محله ی شهید)
خاکریز خاطرات🍃 وارد دارخوین شده بودیم.۳ روز بعد نامه‌ای به امضای حاج احمد به دستم رسید که «در اسرع وقت جمع کنید و به تهران بیایید که عازم لبنانیم».نامه توسط محسن مهاجر از بچه‌های مشهد که در والفجر 4 به شهادت رسید و جنازه‌اش هم همانجا ماند، به دستم رسید، اول فکر می‌کردم شوخی است بعد که پیش آقای رحیم صفوی رفتم، گفت: درست است، سریعاً بروید، به پادگان امام حسین(ع).🍃 حاج احمد متوسلیان به ما گفت: من اگر به لبنان بروم،برنمی‌گردم شما فکر خودتان باشید.و بعد برایمان تعریف کرد که یادتان هست فتح‌المبین، امکانات نداشتیم و می‌گفتم نکند شکست بخوریم، در همان تاریکی برادری با لباس فرم سپاه به پشتم زد و گفت: «حاج احمد، خدا را فراموش کردی، ائمه را از یاد برده‌ای فکر تویوتا و تجهیزات هستی» همانجا مژده پیروزی فتح‌المبین را به من داد و گفت عملیاتی به نام الی‌بیت‌المقدس در پیش دارید، در این عملیات خرمشهر آزاد می‌شود بعد از آن، تو به لبنان می‌روی و دیگر برنمی‌گردی.۴ روز لبنان ماندیم تا اینکه حضرت امام گفتند: «راه قدس از کربلا می‌گذرد، برگردید.» قرار شد ما به تهران بیاییم، اما حاج‌احمد به همراه 3 تن از بچه‌ها به بیروت رفت و دیگرهیچ وقت برنگشت.»🍃 🌹