eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشتیپ آسمانی
#شناسنامہ‌شہید‌بابڪ‌نورے📕 #پارت‌‌سه 🌸|•ویژگے‌های‌شہیــد•| 🌸 ازفعالترین‌جوانهای‌رشت‌بود.سرشار‌اززن
📕 🌸|•انٺـخاب‌اعتڪــاف•| 🌸 برادر‌بزرگ‌بابک‌دررشت‌کاندیدای‌ شورای‌شهر‌شده‌بودو‌ تمام‌مسائل‌مالی‌و‌تدارکات‌راهم‌به‌ بابک‌سپرده‌بود. ‌یک‌دفعه‌در‌بحبوحه‌ی‌انتخابات‌و درست‌وسط‌تبلیغات دیدند‌که‌بابک‌نیست.‌ پدر‌‌بعدازپرس‌وجو‌ فهمید‌که‌بابک‌به‌اعتکاف‌رفته. سه‌روز‌‌در‌مراسم‌اعتکاف‌بود. وقتی‌که‌‌برگشت‌،‌پدر‌گفت: "چرا‌در‌این‌موقعیت‌رفتی‌اعتکاف؟؟‌می‌ماندی‌سال‌دیگر‌می‌رفتی،‌الآن‌ کارهای‌مهمی‌داشتیم." گفت: "نه،اصل‌برای‌من‌همین‌اعتکاف‌ است،‌انتخابات‌جزء‌فرعیات‌است،‌ بعدهم‌شاید‌من‌سال‌دیگر‌‌نباشم‌که‌به‌مراسم‌اعتکاف‌برسم. کپے‌ممنوع🚫 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
【• 😅 •】 . - اصطلاحات‌جبهہ!😎👌🏻 خمپارھ 60 : عزرائیل😱 بسیجے : آهنربا🧔🏻🌱 دوشڪا : بل‌بل‌خط🐤🐣 ڪلاشینڪف : ڪلاغ‌ڪیش‌ڪن😂🦅 قاطر : ترابرےویژه😎🐴 مین‌ضد‌نفر‌گوجه‌اے : پابوس👣💋 نماز‌شب : پالگدڪن😅 موادشیمیایے : شمر‌بن‌ذے‌الجوشن🤦🏻‍♂ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
سلام همراهان عزیز ✋🏻🙃 لطفاً نظراتتون رو برای ما بفرستید دوست دارید چه مطالبی بزاریم کانال،و اینکه فعالیت کانال چجوری باشه🤔🌱 https://harfeto.timefriend.net/229051964 میتونید ناشناس به ما بگید👆👆 منتظر نظرات شما هستیم🤗
دُنـیـآ🌏 مَحَلّ اسـتراحتــ بَسیــجیـ هـا نیستـ❌ استراحت بماند... برای بعد از 🕊🥀 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋 🍃🌸🦋 #خاڪ‌هاے‌نرمـ‌کوشڪ #پارت‌چهل‌وهفت خیلی زود شروع کرد روز
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 «نذر فی سبیل الله» ﴿همسر شهید﴾ همیشه ازین نذر ها داشتم این دفعه هم یک گوسفند نذر کرده بودم، نذر برگشتن عبدالحسین. مادرم و دیگران هم که گوسفند را دیده بودند تعجب کرده بودند،کنجکاو قضیه شدند و علتش را میپرسیدند،میگفتم:«نذر داشتم» بالاخره گوسفند را کشتیم،خودش نشست و با حوصله همه گوشت هارا تقسیم کرد،کارش که تمام شد دست هایش را شست و گفت: یک کیسه گونی بزرگ برام بیار. گفتم گونی میخوای چیکار؟ اشاره کرد به پلاستیک گوشت ها و گفت:می‌خوام اینارو بزارم توش. فکر کردم خودش میخواد گوشت فامیل هارا بدهد گفتم شما نمی‌خواد زحمت بکشی خودم میدم. لبخند زد،انگار فکرم را خواند و لبخندی زد و گفت: مگه شما این گوسفند رو در راه خدا نذری نکردی؟؟ گفتم خب چرا. پس برو یه گونی بیار.» رفتم آوردم همه گوشت هارا ریخت توی گونی حتی مقداری هم برای خودمان نگه نگذاشت.کیسه را پشت موتورش گذاشت و گفت:توی فامیل ما الحمدلله کسی نیس که به نون شبش محتاج باشه. خداحافظی کرد و رفت. نمیدانم گوشت هارا کجا برد.فامیل و همسایه ها میخواستند ته توی گوشت گوسفند را در بیاورند و می‌گفتند: گوسفند و کشتین؟ «اره» وقتی این را شنیدند چشم هایشان گرد شد. «چه بی سر وصدا» حتما انتظار داشتند سهمی هم به آن ها برسد،بعضی هایشان با کنایه می‌گفتند:«گوسفند رو برای خودشون کشتند!!» بعد ها هم اگر گوسفندی نذر داشتم همین کار را می‌کرد هرچه می‌پرسیدم:گوشت ها را کجا میبری؟؟ نمی‌گفت،هیچ وقت هم نگذاشت کسی بفهمد. ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️|دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ……ڪہ آسمانیت مےڪند.…… 🌱و اگر بال خونیـن داشتہ باشے🌱 دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد. دلــ‌ها را راهےڪربلاے جبــ‌هہ‌ها مےڪنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هــــــداء" مےنشینیم...|♥️ 🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ 🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌻 🌾 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🍃مرد میخواهد... اینکه بگذری از آرزوهایت...🌾 زنجیرهای دلبستگی را از خود رهاکنی🍂 گفتنش آسان است :) 🍃اگر عمل کردن به آن هم سهل بود به خیلی هامان واژه اضافه شده بود... 🥀🕊 🌹 ✋🏻 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 «نمره تک» ﴿حسن برونسی﴾فرزند ارشد شهید از درس ما اصلا غافل نمیشد،هربار می آمد مرخصی از مدرسه ی همه مان خبر می‌گرفت،قبل از بقیه هم می آمد مدرسه من.خاطره ی آن روز هنوز هم مثل روشنایی روز توی ذهنم می‌درخشد. نشسته بودیم توی کلاس معلم دیکته گفته بود و حالا داشت ورقه هارا تصحیح می‌کرد.ورقه ای را برداشت و نگاهی به من کرد پیش خودم گفتم:حتما مال منه! دلم شروع کرد به تند زدن می‌دانستم خراب کردم‌. هرچه قیافه اش تو هم تر می‌رفت حال و اوضاع من بدتر میشد،یکهو صدای در کلاس حواس همه را پرت کرد،معلم با صدای بلند گفت« بفرمایید» در باز شد از چیزی که دیدم قلبم ریخت،پدرم دم در ایستاده بود! معلم بلند شد و سلام و احوالپرسی کردند و گفت:اتفاقا خیلی به موقع اومدین حاج آقا. پدرم لبخندی زد و گفت: چطور؟ «همین حالا دیکته ی حسن رو تصحیح کردم پیش پای شما تموم شد» باهم رفتند سر میز و ورقه مرا نشان پدر داد یکدفعه چهره ی پدرم گرفته شد و نگاه ناراحتش آمد تو نگاهم! دهانم خشک شده بود،سرم را انداختم پایین و خجالت کشیدم از لابه لایه حرفای معلم فهمیدم نمره ام هفت شده است. «این چه نمره ایه شما گرفتی؟» صدای پدرم مرا به خودم آورد سرم را بالا آوردم،«چرا درس نمی‌خونی آقای معلم میگه درسات ضعیفه؟!» حرفی نداشتم بزنم انگار حالم را فهمید و گفت:حالا بیا خونه تا ببینم چی میشه. زنگ تفریح بچه ها دورم گرفتند و هر کدام چیزی می‌گفتند،یکی شان گفت:اگه بری خونه حتما یه فصل کتک میخوری. بهش خندیدم و گفتم بابای من اهل زدن نیست خیلی ناراحت بشه دعوام می‌کنه ولی اگه کتکمم بزنه عیبی نداره چون خیلی دوسش دارم. زنگ خورد و من راهی خانه شدم وارد خانه شدم پدرم را دیدم بهم لبخند زد و گفت:این دفعه عیبی نداره، ان شاءالله ازین به بعد خوب درس بخونی. ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بین‌ایرانی‌ها‌ڪے‌رو‌بیشتر‌دوست‌ دارید؟!😍 ♥️ ♥️ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🎞 |مادر‌شہید| وقتی‌برای‌اولین‌بارازمدافع‌حرم‌شدنش‌با‌من صحبت‌کرد؛گریه‌کردم. به‌من‌گفت: "مامان‌گریه‌نکن‌!دوست‌دارم‌برم..قوی هستم؛هیچ‌اتفاقی‌برای‌من‌نمی‌افته نگران‌نباش." گفت:" مادردیگه‌م‌حضرت‌زینب(س)‌توی‌سوریه‌ست من‌باید‌برم‌وراه‌روبرای‌زیارت‌شمابازکنم." بعدمن‌روبوسیدوبارهادرآغوش‌گرفت‌وگفت: "گریه نکن مامان بخند تا من راحت‌تر بتونم برم." دعای‌همیشگیش‌شهادت‌بود. دوم‌آبان‌ماه۹۶برای‌اولین‌وآخرین بارراهی‌دفاع‌ازحرم‌شد. ♥️ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
+ بھ قول‌ حاج‌آقا‌پناهیان : اگه خدا میخواست ما رو ببره جهنم یه همچین ‌" امام‌رضایـی" بھ ما میداد؟! 💚 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
lll_1542741958_Moghadam-MiladPayambarImamSadegh13955B025D.mp3
4.2M
🌺 زمین و آسمون ها شد گل بارون😍🌺🌸🌼🌺🌺 🎤جواد‌مقدم 👏 🌸 میلاد_حضرت رسول اکرم (ص) و امام صادق علیه السلام ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
♥️°°° •| {💡} گاهی انسان باید بنشیند...؛ با نفسِ خود حساب و کتاب کند...!! پدر ما را این نفس در می آوَرَد...🍃 به نفس خود بگویید...؛ تا کی...؟! چقدر...؟! بس است دیگر..!! به فکرِ خودت باش..!! ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🍃🌼 🖌من از روز اول می‌دانستم با کسی ازدواج کرده‌ام که دارد و در این مسیر از چیزی نمی‌ترسد. بنابراین خودم را آماده چنین روزهایی می‌کردم. البته مهم‌ترین عامل در من حرف‌ها 🖌و رفتارهای خود علی بود که سعی می‌کرد ما را کند. بار اول که رفت ۴۵ روز آنجا بود. وقتی که آمد و خواست دوباره برود، ابراز نگرانی و 🖌دلتنگی کردم اما علی حرفی زد که آرام شدم. او گفت فکر می‌کنی اگر خانه بمانم امکان ندارد بمیرم؟ مثلاً سقف روی سرم بریزد و از دنیا بروم؟ آن زمان 🖌ما تازه خانه‌جدیدمان را ساخته بودیم. من نشستم با خودم فکر کردم به هرحال مرگ در همه حال به سراغ آدم می‌آید. حالا که او خودش 🖌مسیرش را انتخاب کرده و می‌خواهد از (س) دفاع کند، فردای قیامت چه جوابی دارم که به اهل بیت بدهم.🍃🌼 ✍🏻به روایت همسربزرگوارشهید.. 🍁 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
ولادت حضرت محمد (ص)🌸🍃 کارت پستال تبریک, دیجیتال💌 https://digipostal.ir/hazratmohamad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ نَبِیُّ العِشْقِ الأَجْمَلْ وَ لَمْ نَعْشَقْ إلاَّهُ هُـوَ المَبْعُوثُ المُـرْسَلْ عَلَیْـهِ صَلَّـى اللهُ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🖇 🍁تا‌حالا‌دیدۍ‌یہ‌آمریڪایے،‌سُفره‌ے‌ حضرٺ‌ابوالفَضل‌بندازه؟!🌞 + نہ..‼️ ــ پس‌چِرا‌شما‌ولنتـٰاین‌میگیرید..؟ :/🙄🤔
پایان ماموریت بسیجی است»✨🕊 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 [عملیات بی برگشت] «حجت‌الاسلام محمدرضا رضایی» یک روز می‌گفت: آن موقع که من فرمانده یه گردان بودم بین مسئولین رده بالا صحبت از یک عملیات حسابی سخت بود، یک روز از کادر فرماندهی تیپ آمدند پیشم، بی مقدمه گفتند:«برات یک ماموریت داریم که فقط کار خودته قبول میکنی؟» پرسیدم:چیه؟ «خلاصه اش اینه که تو این ماموریت برگشتی نیست.» گفتم:بگید تا بدونم ماموریتش چیه. «تو این عملیاتی که صحبتش هست قرار شده از چند تا محور عمل کنیم.از تعداد نیروی دشمن و اینکه منتظر حمله ی ما هست خبر داری،بنابرین اگر پیروز هم بشیم قطعا تلفاتمون بالاست.شما باید با گردانت بری تو دل دشمن باهاش مشغول بشی و اینطوری دشمن از اطرافش غافل میشه و ما میتونیم از محور های دیگه وارد عمل بشیم و پیروزی هم درصدش با یاری خدا می‌ره بالا» ساکت بودم و داشتم روی قضیه فکر میکردم یکی شان ادامه داد:همون طور که گفتم احتمالش هست که حتی یکیتون هم برنگرده حالا با این شرایط قبول میکنی؟ گفتم:بله،وقتی وظیفه باشه قبول میکنم.شب عملیات همه نکات رو به نیرو ها گفتم و با ذکر و توسل تو خط اول نفوذ میکردیم،چهره بچه ها یکی از یکی دیگر مصمم تر بود و قدمهایشان را محکم بر می‌داشتند.دقیق نمیدانم چقدر راه رفته بودیم بالاخره رسیدیم به محلی که تعیین شده بود،درست تو حلق دشمن. اشاره کردم به بچه ها که موضع بگیرند،همه ساکت بودیم وقتش بود که عرض اندام کنیم و خودی نشان دهیم،میدانستم بچه ها منتظر صدای من هستند و توکل کردم به خدا و داد زدم:«الله اکبر» سکوت منطقه شکست و صدای شلیک گلوله ها بلند شد،دشمن گیج شده بود ولی خیلی زود به خودش مسلط شد تو فاصله ی چند دقیقه از زمین و آسمان گرفتنمان زیر آتش،به بچه ها داد زدم «دراز بکشید و کسی شلیک نکنه» هرکس جان پناهی گرفت من هم گوشه ای دراز کشیدم با تمام وجود مشغول ذکر گفتن بودیم،مدتی بعد بالاخره صدای بیسیم بلند شد یکی از فرماندهان عملیات بود فکر نمیکرد حتی من زنده باشم گفت:ایثار شما الحمدلله کار خودش و کرد اگه زنده موندین برگردین‌.چند دقیقه بعد راه افتادیم طرف عقب. پیروزی چشمگیری نصیب بچه ها شده بود وقتی رسیدیم عقب‌ بعضی ها انگشت به دهان شدند! خودمان هم باورمان نمی‌شد همه به عشق شهادت رفته بودیم که برنگردیم.از قدرت خدا و لطف ائمه ،تنها یکی دو شهید داده بودیم و یکی دوتا هم مجروح! ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊عید زیباى برائت از عدو دارد ربیع🌸🍃 🎊عید میـلاد دو دلدار نکو دارد ربیع🌸 🎊موسم سرمستى دلهاى شیدا آمده🌸 💖مصطفى با حضرت صادق به دنیــــا آمـــــده 🎊🌸 🎉💖ولادت حضرت محمد(ص) 🎉💖وحضرت امام جعفر صادق(ع) برشما مبارکــــَ باد 🎊 🌸 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
Mirdamad-MiladPayambarImamSadegh1395[03]-۱.mp3
10.81M
🎊ویژه (ص) و (ع) 🎊 قــبلـــه اهـل یـقــیــنی🌹 دلـــربا و دلـنشــــینــی که خدا گفته به شأنـت رحمـــــةٌ لِلعالَمــیــنـی یا محـمد یا رسول الله ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---