〖🌿💔〗
میگنچرامیخواهیشهــیدشی؟!
میگمدیدیدوقتـییھمعلّمودوستداری
خودتومیڪشـیتوڪلاسشنمره²⁰بگیری
ولبخندرضایتشدلتوآبڪــنھ ؟!
منمدلمبرالبخند #خدام تـنگشده(:"
مـیخامشاگرداولڪلاسششم🌱
#اللهمالرزقناتوفیقالشهادتفیسبیلڪ💔
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
خوشتیپ آسمانی
شـهـداازخۅاݕ ۅخۅراڪ افتادند تا دنیا #خۅابمان نڪند...💔 ۅاین اسٺ معناےمردانگے... اےڪاش مردانہ قدرمردا
شہادٺمکانوزماننمےشناسد !
اگرخدا انتخابتکردهـ..باشه ؛
امنتریݩنقطهجهان
همکهباشےشهیدمیشے . .💔:)
‹💡🧨›
کسانی کہ دوسٺ دارند،
زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد،
عذاب دردناڪے برای آنان در دنیـآ و آخرٺ است؛و خداوند مےداند و شما نمےدانید!
ـ ـ ـ
#آرامجـآن19نـور🤩
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
دلگیرم !!
هرچہ میــدوم
بہ گردپایتـان هم نمیرسم .
مسئلہ یک #سـربـنـد و لـبـاس خاکے نیست .
هواے دلـم از حد هشــدار گذشته #شہـــــدا یارے ام کنید🕌
#شهید_بابک_نوری_هریس
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
دنیایم رابا شما
آذین بستہ ام..تا با شمانفس بڪشم...
با شما زندگے ڪنم
تا مگر روزے
مثل شما بشوم...روزی ڪنار نامم
بنویسند #شهیــد...
#رفیقانهـ :)🌱
#شهیدبابڪنورے •♥️•
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
خوشتیپ آسمانی
دنیایم رابا شما آذین بستہ ام..تا با شمانفس بڪشم... با شما زندگے ڪنم تا مگر روزے مثل شما بشوم...رو
- جنگ
معاملہباخداست
خداخریدار ،
مافروشنده
سندقرآن،
بهاءبهشت♥️!
#حاجحسینخرازی
#بچهآےانقلابـے | #بچههاےآسدعلے
رفیق!🌱
شهداهمیشه زنده هستنوناظربراعمالما
پسهمیشهصداتومیشنون
هربارڪهحالدلتـبدبود
بروپیششون
وحرفبزنباهاشون
مطمعنباشحالتوخوبمیڪنند:)♥️
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
||♥️🕊
اگرسربازخدانشوی،دیگریمیشود...
بیادعاباشوشهداییزندگیکن
تمامهویتومرامشهداءخلاصهشدهدر همینبیادعایی...
ازخودتودلبستگےهایدنیاییاتکه بگذریتازهمیشویلایق✨...
#شہـدایے•🥀✨•
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#خاطــره 🎞
﴿خواهرشهید﴾
بابک برادر عزیزم همانطور که در وصیتنامهاش نوشته بود، عاشق خانواده و زندگی بود، به روز بودن رو خیلی دوست داشت😍، عاشق تیپزدن بود😊؛ روی لباسی که به تن میکرد حساس بود. رو تیپش، حتی عکسهایی که از سوریه آمده، همه دوستانش خاکی و نامرتب هستند، اما بابک همچنان تمیزه، موهایش طوری است که انگار تازه دوش گرفته بود!😄💔
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#ݜہیدشناسے
🔶شهید محمدرضا هدایتی🔶
لحظهای که محمدرضا را کنار قبر گذاشتند و در جعبه را باز کردند همه آمدند و از شهید خداحافظی گرفتند، من یک مفاتیح گرفتم و خواستم تا قبل از این که پیکر شهید را وارد خاک کنند یک زیارت عاشورا بخوانم. گوشهای دورتر از قبر نشستم و مشغول زیارت عاشورا بودم که شهید را بلند کردند و در قبر گذاشتند. همین که من رسیدم به «السلام علیک یا اباعبدالله» یک دفعه شنیدم که پدرش با صدای بلند میگويد مادرش را بگویید بیاید. ابتدا تصور کردم بخاطر آخرین لحظه دیدار و وداع با فرزندم مرا صدا میزنند، که من گفتم رویش را بپوشانید که یک دفعه پدر شهید و تمام جمعیت یک صدا فریاد زدند «شهید دارد میخندد» ولی آن لحظه بنده باور نکردم، گفتم شاید احساساتی شدهاند. آخر مگر میشود جسدی که پنج روز در سردخانه بوده و گردنش به حدی خشک که ما مجبور شدیم برای در آوردن پلاک، زنجیر را پاره کنیم بخندد. در آنجا یاد این شعر شاعر افتادم که میگفت:
«روزی که تو آمدی ز مادر عریان/ مردم همه خندان و تو بودی گریان/ کاری بکن ای بشر که روز رفتن/ مردم همه گریان و تو باشی خندان.»
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄