😤 زن نـادان، شوهرش را غلام خویش میسازد 🤦‍♂ و خودش هم همسر یک غلام میشود! 🤦‍♀ 🥰 زن دانـا ، شوهرش را پادشاه می‌سازد 🤴 و خودش هم ملــکـــه میشود 👸 👈🏻 احترام و تبعیت از شوهر بیشتر به نفع خود زن هست 👌👌 #تکنیک‌همسرداری (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞

🔶توصیه رهبر عزیر به زوجین جوان: ✔️خیلی بین خودتان و دیگران فاصله درست نکنید🚫 از همین اول ازدواج،زندگی را ساده،آسان،متوسط،به قدر نیاز و نه بیش از اندازه نیاز پیش ببرید🌸 #زندگی‌به‌سبک‌اسلام #ازدواج‌آسان (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞

حسینیان کار خود را کردند👌 زینبیان نوبت شماست ...... دفاع موشکی (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞

✅ وعده صادق رکورد زنی ...... (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞

بله این هم آقا پسرهای ما 🌼کره ی زمین آوردن که ایران از کجا موشک زده به اسراییل که کجاست ؟ 🌼بعد پسر کوچیکه میگه که این که راهش کمه اندازه یه انگشتام میشه؟ 🌼پسر بزرگه داره توضیح میده که از روی این کره فاصله کمه ولی واقعی خیلی زیاد راهه و‌‌‌‌‌... مزیت های #چندفرزندی که خیلی چیزها رو از هم دیگه یاد میگیرن 👌 #بدونه‌فیلتر (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞

و اما نوبت رسید به حمله ی موشکی از سمت خونه ما😉 پرچم اسرائیل رو روی کاغذ کشیدن و با موشک هاشون حمله کردن و نابودش کردن👌 سعی میکنم حق و باطل رو به بچه ها نشون بدم بایدداستان های قرمانی کشور اسلامی مون رو از همین بچگی براشون بگیم تا ظالم و مظلوم ، باطل و حق ، ضعیف و قوی رو بشناسن تا بتونن به نسلهای بعدی هم برسونن داستان های قهرمان های ایرانی رو #بدونہ‌فیلتر (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞

بریم برگهای رمانمون🇮🇷

چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌57 -حدیث چیزی شده؟ خودم را به آن راه زدم. -نه ، چطور؟ -نمیدونم حس میکنم از اون شب که با هم بودیم داری ازم دوری میکنی اون شب حرفی زدم که باعث ناراحتیت شده؟ حالا که خودش پرسیده بود مثل همیشه بدون تعارف حرف دلم را زدم: -راستش آره خیلی خوشم نمیاد هنوز هیچی نشده زیاد صمیمی بشیم به هر حال ما تازه یک ماهه که با هم دوست شدیم. این همه راحتی و ابراز احساسات یکم بعیده. خنده آرامی کرده و گفت: -واقعا که خیلی جالبی حدیث همه ی دخترا عاشق اینن که باهاشون راحت باشی و بهشون ابراز محبت کنی اما تو مثل همیشه بامتفاوت بودنت داری جذابیتت رو برام بیشتر میکنی. نیشخندی به حرف هایش زدم، -اینارو نگفتم که جذابیتم بیشتر بشه گفتم که بدونی اگربخوایم اینطوری پیش بریم که شرمنده من زیاد اهلش نیستم. -فهمیدم عزیزم ، اشتباه از من بود که با وجود دونستن حساسیت هات کمی زیاده روی کردم، از این به بعد طوری پیش میریم م که تو دوست داری دلم نمیخواد هنوز هیچی نشده رابطه مون تموم بشه با ما به از این باش که با خلق جهانی حدیث خانوم. به طنز کلامش خندیدم و بعد از هماهنگ کردن قرار فردا تماس را قطع کردم.این کیارش را بیشتر از کیارشی که سعی در جلب توجه ام با یک سری جملات به اصطلاح عاشقانه دارد، دوست داشتم. ادامه دارد.... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛

چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌58 *** جرعه ای از قهوه ی تلخ سفارشی ام نوشیدم و در جواب کیارش گفتم: - آخر این هفته نیستم. سوالی نگاهم کرد که ادامه دادم: -قراره برم مسافرت. -جدی؟ کجا؟ -مشهد. ابرویی بالا انداخت و با نیشخندی گفت: -خانوادگی؟ -نه از طرف بسیج محل داریم اردو میریم. متعجب نگاهم کرد. -تو مگه عضو بسیجی؟ لبخند دندان نمایی به رویش زدم: -نه اما رفیق بسیجی زیاد دارم حواست جمع باشه. به طنز کلامم نخندید و برعکس با اخم کمرنگی جدی پرسید: -جدی که نمیگی؟ -جدی میگم. از طرف بسیج دارند میبرند مشهد با اینکه من و محدثه عضو بسیج نیستیم اجازه دادن باهاشون بریم پارسالم رفتیم،خیلی خوش گذشت. چند ثانیه ای سکوت کرد. - واقعا درک نمیکنم آخه مسافرت زیارتی اونم با کلی بچه مثبت چه خوشگذرونی داره. ادامه دارد.... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛