eitaa logo
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
145 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
551 ویدیو
51 فایل
⬅️وابسته به کانال راه @raahcenter_ir ✍من یه مادر دهه هفتادی ام با سه تا شاخه گل، یه دخترخانم ناز ۱۰ساله ،دوتا آقا پسرمهربون ۶ و۴ساله همسرم طلبه هستن و یه زندگی ساده طلبگی و...... اینجا کلی آموزش و تکنیک در انتظارتونه آیدی ادمین @admein_onlain
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها رو حمام کردم 👍 حالا هم دارن بازی میکنن 😊 چندتانکته ریز از بگم براتون 🍃نشسته حمام کردن چون درصورت ایستاده خون رسانی به سر کُند میشه وباعث ریزش مو و.... میشه 🍃شانه نکردن موها در حمام که باعث ریزش موها می‌شه 🍃 هنگام خارج شدن از حمام آب سرد روی پاها بریزیم از قوزک پا به پایین که از سینوزیت ، سرماخوردگی و واریس جلوگیری می‌کنه 🍃 سنگ‌پا زدن در حمام موجب دفع سموم بدن می‌شه‌ 🍃بعداز خروج از حمام حتماً سر بسته بشه چه در زمستان وچه در تابستان (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇 🔴استقبال👇 ✍وقتی مرد آمد، زن به استقبال برود. در جلویش بلند شود. پدر در جلوی پسرها اینگونه بزرگ می شود. چیزی دستش هست بگیرد. فکر کنید مهمان است چطور تحویلش می گیری، همسرت را همینگونه تحویل بگیر، به شوهرت بگو،خوش آمدی. 🙈 همسرت به خانه می آید، نگویید 5 قرار داشتیم چرا حالا آمدی، این را چند دقیقه بعد با کلام خوش به شوهرتان اینگونه بگویید: نگرانت شدم قرار بود ساعت 5 بیاید (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و ادامه رمانمون 👌 یکم دیر شد ببخشید 😊
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌39 -باید همین اول میفهمید، خیلی دیگه احساس راحتی نکنه خنده اش
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 -شام خوردی؟ در جواب عمو تنها سری به تایید تکان دادم و به سمت اتاقم رفتم . مدتی بود عمو سهراب نه تنها خودش به رفتار و کارهایم حساسیت نشان نمیداد بلکه مامان را نیز از این کار منع میکرد. اصلا رفتارش برایم قابل درک نبود و احساس زخم خورده ام میگفت که پشت همه ی این محبتهای زیر پوستی اش منفعتی نهفته است. ** -گوشت با منه یا نه؟ از حالت چرت در آمدم و نگاهی به سونیا انداختم. -چی میگی؟ -چته همش خوابی؟ مگه شب و ازت گرفتن؟ خمیازه ای کشیده و سری به تایید برایش تکان دادم. -آره. پسر عموی گل جناب عالی گرفته. با حرفم محدثه و نسرین به سمتم برگشته و به همراه سونیا متعجب خیره ام شدند. با دیدن چهره هایشان فهمیدم منظورم را بد برداشت کرده اند . لبخندی به ذهن منحرفشان زده و گفتم: -تا نصف شب داشتیم چت میکردیم هر چی میخواستم بپیچونم بگیرم آقا یک موضوع جدید برای بحث مطرح میکرد. حتی کار به جایی رسید که برای اینکه صحبتمون تموم نشه، میخواست در مورد تحولات اخیرکشورهای اروپایی هم نظرش رو بگه که دیگه گفتم جان عزیزت ولم کن بزار بخوابم. هر سه شروع به خندیدن کردند که با حرص رو به سونیا کرده و گفتم: -یعنی خونوادگی چسبید. 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌40 -شام خوردی؟ در جواب عمو تنها سری به تایید تکان دادم و به
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 بدون اینکه به دل بگیرد پشت چشمی نازک کرده و گفت: -خیلی هم دلت بخواد. با جمله اش یاد قرار دربندی که کیارش برای آخر هفته گذاشته بود افتاده و گفتم: -راستی قراره جمعه بریم دربند. گفتم بگم تو هم بیای با شنیدن خبر چشمانش برق زد و با ذوق بوسه ی محکمی به گونه ام زد. -معلومه که میام. دستی به صورتم کشیدم و گفتم: -خب حالا یواش تر. محدثه به حالتش خندیده و با تاسف سری برایش تکان داد. -خاااک . آخه یعنی این کامیار چی داره که براش داری میمیری. سونیا کم نیاورده و بلافاصله جوابش را داد. -همون چیزی که حامد داره و تو داری براش میمیری. محدثه به معنای واقعی کلمه لال شد و با لبی برچیده نگاهش کرد. من و نسرین طاقت نیاوردیم و با صدای بلند به قیافه ی مبهوتش خندیدیم. بعد از تمام شدن دانشگاه به رسم عادت با محدثه خواستیم به سمت ایستگاه اتوبوس برویم که دیدن کیارش دم ورودی دانشگاه در حالی که به ماشینش تکیه زده و به انتظار ایستاده بود متعجبمان کرد. جلو رفته و سلام کردم. -اینجا چیکار میکنی؟ با لبخند جواب سلامم را داد و اشاره ای به ماشینش کرد. -بشین میرسونمت. ادامه دارد.... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛
سلام بدیم به آقا❤️ ˝الـسـَّـلـامــ ُ عَــلَــیڪ یـاٰاَبــاٰصــالـــِحَ الــمَــہــدے (عَـج)“
قلم موي اراده را بردار آغشته به رنگ عشق كن رنگ تازه ای بزن بر بوم زندگی تا جان بگيرند طرح های آرزوهای قشنگت سلام مامان جون مادرانه های امروزمون تقدیم به ائمه امروز 👌 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از چله امیرالمؤمنین على عليه السلام :  نگه داشتن زبان و بذل احسان، از برترين فضايل انسان است. مواظب زبانمون باشیم تمرین 👌 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞