eitaa logo
دلتنگ کربلا
1.4هزار دنبال‌کننده
102 عکس
267 ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ نماز مخصوصے در روز چهارشنبه بعد از نماز عصر براے برآورده شدن حاجت نماز روز چهارشنبه هدیه به امام جواد(ع)* ۲رکعت بلافاصله بعد از نماز عصر هدیه به امام جواد مثل نماز صبح ۲ رکعت وبعد از سلام۱۴۶ مرتبه ،نه کمتر ونه بیشترذکر ماشاالله،لا حول ولا قوه الا بالله وبعد حاجت میخواهید *التماس دعای فرج*🤲
امشب شب شور عرش برینه مدینه تور ام البنینه ای جان ای جان ای جان عشق همینه علمدار دین به زیر علمت صدق و صفا میخوام یا عبد الصالح برا معرفتم شور و نوا میخوام دلی مملو از بصیرت تو راه شهدا میخوام به همراه این برادر زادت یه کربلا میخوام به یُمن قدمت همه حاجات از امام رضا میخوام ای جان ای جان ای جان عشق همینه 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 نافذالبصیره چشمای تو درمان ای ماه عشیره ماه شب طوفان به قد و بالات میبینم دنیا خدا باهامونه با قهر دستات میبینم چقدر دشمن حراسونه به فضل بالات کویر عشقم به زیر بارون به نور چشمات میبینم امشب نجف چراغونه ای جان ای جان ای جان عشق همینه 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 خاک سر راهت فرش سلیمان یک گوشه نگاهت عرش سلیمان تو باشی با من میبینم دنیا روی سرم تاجه تو باشی با من ببینم دنیا چند مرده حلاجه تو باشی با من نگاهم هر دم به سمت معراج تو باشی با من چه با کی از دریا با اینکه مواجه ای جان ای جان ای جان عشق همینه
بخوان بنام خدا ، خالقی که رحمان است که خشکسالِ زمین ، بی قرارِ باران است بخوان بنام خدا این شروعِ شیدایی ست و عمرِ جهل از امروز ، رو به پایان است صدای دخترِ زنده به گور از هر سو به‌گوش می‌رسد ! این اوجِ جهل انسان است از این به بعد سیاه‌وسفید بی‌معنی‌ست بگو که نزدِ خدا شاه و بَرده یکسان است دوباره باز شده ، راه آسمان به زمین از این به بعد بهشتی شدن چه آسان است دگر نیاز به طور و عصایِ موسی نیست بخوان که معجزه‌ات آیه‌های قرآن است بخوان و دستِ خدا را به دستِ خلق بده و است که دستِ‌ خدای‌سبحان است بگو محبتِ او اصل و فرعِ دینِ خداست بگو تمامِ ایمان است بخوان بنام‌خدایت که بخوان که این شبِ‌آشفته رو به سامان است
‍ ﷽ مدح_و_میلادیه حضرت_ابوالفضل_العباس(ع) سبک_ای_گل_ناز_من(افتخاری) فارسی_ترکی🌸 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ای عزیز دلم چارۀ مشکلم چشم خود را گشا لالۀ خوشگلم یار من یار من یار و دلدار من قوَّت قلبمی ای علمدار من ای گل گلشن زهرا ابوالفضل افتخار حسینی یا ابوالفضل ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مرد میدان توئی شیر غران توئی من طبیبم اگر روحِ درمان توئی لالۀ گلشن نور چشم منی دشمنان مرا شعلۀ خرمنی ای گل گلشن زهرا ابوالفضل افتخار حسینی یا ابوالفضل ➖➖➖➖➖➖➖➖ وارث صولتی صاحب شوکتی میکنم افتخار بس که باغیرتی راه تو راه عشق صورتت ماه عشق سینه ات سنگرِ محکم شاه عشق ای گل گلشن زهرا ابوالفضل افتخار حسینی یا ابوالفضل ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بند_ترکی🌸 آی منیم دلبریم ماه خوش منظریم آچ گوزون باخ منه یاتما سر لشکریم منتظر قالمیشام عرشه های سالمیشام هر گولی گورموشم عطریوی آلمیشام آی حسینون علمداری ابوالفضل زینبین یار و غمخواری ابوالفضل ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مه لقا قارداشیم باوفا قارداشیم باخ باجون زینبه جانفدا قارداشیم عشقیمیز زنده دی نور تابنده دی صبحیدن زینبین گوزلری سنده دی آی حسینون علمداری ابوالفضل زینبین یار و غمخواری ابوالفضل اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
من از مَوالیان بی‌نشان دلبرم فقیرم و اسیر آب و نان دلبرم همیشه می‌کنم دعا به جان دلبرم تمامِ عمرِ خود مدیحه‌خوان دلبرم قتیل تیغ ابروی کمان دلبرم بلای دوستیِ او به جان خریده‌ام که غیرِ خوبی از محبّتش ندیده‌ام اسیر عشق‌ بودن و فنا شدن خوش است به راه لاله‌صورتان، فدا شدن خوش است ز بند مِهر این و آن، رها شدن خوش است هواییِ هوای کربلا شدن، خوش است غریقِ درد، صاحب دوا شدن خوش است که غیر از این نمی‌شوی سعید و روسفید از این مسیر می‌شود به راحتی رسید بیا دل رمیده در سرای عاشقی بیا برای دیدنِ خدای عاشقی بیا ببین خروش هوی و های عاشقی ندیده‌ام رساتر از صدای عاشقی عجب شبی رسیده‌ای برای عاشقی شبی که می‌رود دلِ شکسته تا خدا برای پَر کشیدنِ به آسمان، بیا نگاه کن به آسمان و ماه را ببین به دست‌های کعبه قبله‌گاه را ببین جمال دلربای پادشاه را ببین بهانه‌های بخشش گناه را ببین از آن طرف، حراجیِ نگاه را ببین بهشت خنده می‌زند به روی عاشقان هوای بوسه دارد از گلوی عاشقان فضای خانه‌ی علی شده پُر از شعف به شادمانیِ دل شهنشه نجف فرشته‌های آسمان رسیده صف به صف بیا، بخوان ترانه با ردیفِ چنگ و دَف مرو به سمتِ دیگران که می‌شوی تلف بیا به خانه‌ی امیر عاشقان، حسین بزن کفِ مرتّب و فقط بخوان: حسین دوباره عطر جان‌فزای سیب آمده انیس عاشقان غم‌نصیب آمده اگر شکسته‌خاطری، حبیب آمده اگر گرفته‌ای، بیا، مجیب آمده بیا مریضِ خسته‌جان، طبیب آمده شب شفای دردهای بی‌دوا شده شب علاج بی‌نواییِ گدا شده شب تجلّیات کبریاییِ خداست شب نزول رحمت و کرامت و عطاست شب عروج فُطرس شکسته‌دست و پاست شب شراب‌خوارگانِ ساقیِ بلاست و آن‌که جام می‌دهد، جنابِ مرتضاست بیا در این پیاله، یا عزیز! ساقیا! شرابِ تند و تیز را بریز ساقیا! که من خمار آمدم به خانه‌ی شما برای دیدنِ خدا، نشانه‌ی شما دخیل بسته‌ام به آستانه‌ی شما فدای لطف و جودِ بی‌کرانه‌ی شما همیشه هست بر لبم ترانه‌ی شما منم غلام‌زاده‌ی حسینِ فاطمه خرابِ خانواده‌ی حسینِ فاطمه حبیبِ من، طبیبِ من، مرادِ من، حسین کسی‌که خانه کرده در نهادِ من، حسین رسیده دستِ رحمتش به دادِ من، حسین و بانی بنای اعتقاد من، حسین دلیل راحتیِ در معاد من، حسین ندارد این دلِ شکسته جز تو دلبری یگانه سرپناه من به روز محشری دوباره عزمِ مستیِ شبانه کرده‌ام خماری و پیاله را بهانه کرده‌ام و آه را به سوی تو روانه کرده‌ام دوباره میلِ گفتنِ ترانه کرده‌ام هوای بوسه‌های عاشقانه کرده‌ام هوای بوسه بر ضریح چشم‌های تو نفَس نمی‌کشم دَمی مگر برای تو خزان گرفته‌ام، بیا بهار کن مرا دوباره بر تبِ لبت دچار کن مرا صدای خسته‌ام، پُر از شرار کن مرا پیاده‌ام، کنارِ خود سوار کن مرا به چشم مهربان خود شکار کن مرا تو ابرِ رحمتی، منم کویر، یا حسین دوباره دستِ بنده را بگیر، یا حسین من از لبت دعای مستجاب طالبم ز چشم تو پیاله‌ی شراب طالبم من از تو التفاتِ بی‌حساب طالبم به پای عشق تو دلِ خراب طالبم شهیدِ اشک! دیده‌ی پُرآب طالبم تو که هُوَالبصیری و همیشه ناظری مرا چه کار پای چشم تو به شاعری؟ دل مرا بگیر و یک دل دگر بِده برای کشته‌ات شدن به من جگر بِده مرا بگیر و در هوای عشق پَر بِده به من بصیرتِ اهالی سحر بِده به ناله‌های من شرارِ بیش‌تر بِده مرا بخوان به لهجه‌ی پُر از صفای خود قبول می‌کنی سرِ مرا برای خود؟ منم اسیر دائمیِ محضر شما گدای خانه‌زادِ لطف مادر شما هلاکِ جلوه‌ی جمال اکبر شما گره‌گشاییِ علی‌اصغر شما خرابِ رأفت سه‌ساله دختر شما تو را به چشم روشن ابوالفضائلت بیا نگاه کن دَمی به سوی سائلت؟! سلام ای صفای جان من، بلای تو سلام ای تمامِ عاشقان فدای تو نشسته در میانِ سینه‌ام، صدای تو کنارِ مادرِ اسیر غصّه‌های تو تَنَزَّلُ المَلائکه به کربلای تو چه محشری‌ست در کنار مرقدت حسین طوافِ قدسیان به گردِ گنبدت حسین سلام ای لبت پُر از ترانه‌ی خدا سلام وارثِ طریقه‌های انبیاء حقیقتِ شریعتِ جناب مصطفی سفینة‌ النّجاةِ بنده‌های بی‌نوا چراغ راه سالکانِ عرش کبریا سلام روح بندگی، سلام زندگی سلام عشقِ زندگی، سلام بندگی
من که دلداده‌ی آل پیغمبرم من غلام‌زاده‌ی زاده‌ی حیدرم والهِ بی‌دلم، عاشق بی‌سرم پَر ندارم ولی بَی‌پر هم، می‌پرم امشب شب اَحراره، شبِ عشقه شبِ یاره امشب شبِ دلداره که بارون داره می‌باره شیرین شده فرهادِ فرهادت لیلی شده مجنونِ مجنونت یابنَ مرتضی از روی ماهت خورشید زده سر به بیابونت عشق، یا اباالفضل... 💫🦋💫🦋💫🦋💫🦋 روی تو جلوه‌ی اَحسنُ الخالقین ای شهیدانِ تو برترین مومنین ای علمدارِ عشق، یابنَ یعسوب دین ماه شاه نجف، یابنَ اُم‌ّالبنین امشب شبِ مستیمه، شبِ خدا پرستیمه امشب شبِ مولامه، شبِ تموم هستیمه درمون شده بیمارِ بیمارت عاقل شده حیرونِ حیرونت یابنَ مرتضی از روی ماهت خورشید زده سر به بیابونت عشق، یا اباالفضل... 🦋💫🦋💫🦋💫🦋💫 شیرِ شیر خدا، حیدرِ کربلا قهرمانِ ادب، پهلوانِ وفا ای به کشتیِ دینِ خدا، ناخدا غرق شدم جانِ ارباب دریاب مرا ماه عالمینی تو، قرار حَسنینی تو عین مجتبایی تو، یا خود حسینی تو بَه‌بَه که شدم اسیر و مدیونت لَه‌لَه می‌زنم شدم پریشونت یابنَ مرتضی از روی ماهت خورشید زده سر به بیابونت عشق، یا اباالفضل... 💫🦋💫🦋💫🦋💫🦋
🥺واقعا امسالم تموم شد؟.. گله هارابگذار! ناله هارابس كن! روزگارگوش ندارد كه تو هی شِكوه كنی! زندگی چشم ندارد كه ببیند اخم دلتنگِ تو را... فرصتی نیست كه صرف گله وناله شود! تابجنبیم تمام است تمام!! مهردیدی كه به برهم زدن چشم گذشت.... یاهمین سال جدید!! بازكم مانده به عید!! این شتاب عمراست ... من وتوباورمان نیست كه نیست!! زندگی گاه به كام است و بس است؛ زندگی گاه به نام است و كم است؛ زندگی گاه به دام است و غم است؛ چه به كام و چه به نام و چه به دام... زندگی معركه همت ماست.... زندگی میگذرد...
روزی حضرت موسی ( ع ) در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! حضرت موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟ خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، حضرت موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد ! فردای آن روز حضرت موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم ، حضرت موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و... کنار گذاشت . ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با حضرت موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به حضرت موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! حضرت موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد . شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر حضرت موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت : مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی . سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش حضرت موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که " انشاء الله در بهشت با حضرت موسی همنشین شوی ! " چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با حضرت موسی ! حضرت موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی
ولادت شاهزاده اعظم علیه السلام (ای صفای قلب زارم) یاغیری باران رحمت شاد اولوب اهل ولایت بیر اوغول ا... حسینه ایلیوب بو گون عنایت جمالی مُنجلی/گوزللر گوزلی آتاسی فخریله/ آدین قویدی علی علی اکبر مدد (علی بن الحسین) قره قاش گیپریک هلالی سِیر ایله جاه و جلالی دیدیلر لیلایه به به احمده بنذیر جمالی شبیه مصطفی/سلیل مرتضی گلوبدی عالمه /آقا اوغلی آقا علی اکبر مدد (علی بن الحسین) دویماق اولمور گول یوزوندن جدّی تک شیرین سوزوندن آلوب آغوشه اوپردی زینب کبری گوزوندن او دُختِ مرتضا/ایدوب بیله ندا حسینه هم سنه/ اولا زینب فدا علی اکبر مدد (علی بن الحسین) نَوه ی شاه ولایت شیر میدان شجاعت جنگیلرده ایلییَردی ضرب شمشیری قیامت چو حیدر بو بالا/ایدر محشر به پا گوزل جنگ اورگدیب/آقام عبّاس اونا علی اکبر مدد (علی بن الحسین) (بیکَسم)چوخدی ملالیم سن بولورسن وضع حالیم سنی اکبر جانی ارباب قویما آخسین اشک آلیم گدایه باخ آقا/نولور ایله عطا دوشوبدی گویلومه/گینه پایین پا علی اکبر مدد (علی بن الحسین) التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی