eitaa logo
دلتنگ کربلا
1.4هزار دنبال‌کننده
95 عکس
255 ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5789731934959567738.mp3
2.59M
حاجی _ مهدی _ رسولی
‍ ‍ ‍ ‍ السلام علیک یا فاطمه الزهرا السلام علیک یا صاحب الزمان ای شوق وصالنده اورکلرتلسن گل ای حسرتینه امتی گوز یاشی توکن گل چوخدا ندی اورکلر تلسور بغص گلوده چیخ کعبدن ای امتینه ناز ایلین گل مولا جانم چوخدا ندی علینون قاپوسی باغلی قالوبدی ای ریشه بیداد وستمکاری کسن گل چوخدا ندی آنان فاطمه نین قبری تانمیر یاالله ای فاطمه نین غملی مزارین تانیان گل     آقا جانم گوزوموز یولدا منتظروک  یوسف زهرا ارباب من اویانان قاپینین انتقامی آلاسان اوقاپی  که مولا علی بویوردی بعد از شهادت زهرا اوغول حسن اوغول حسین دایان یانان قاپیا یاسه گلن اولار بالا بالالار دایاندی قاپیدا       امام زمان گلن اولمادی مولا بویوردی بالا قاپینی باغلا قاپینی باغلادیلار   بی دویونجا آغلادیلار نه گلن وار نه گئدن واردی علی تنهادی دورت شیرین دل بالا اطرافین آلوب غوغادی بالالار آغلور علی یاسنه یاسین اوخودی اچیغیدی قاپی یاسه گلن اما یوخودی یوز دوتوب زینبه گوزیاشلی اوسلطان ولا زینبیم سن دئدی بی کس ننوی اوخشا بالا اوخشا بوشهریده بی یارو حبیبوک بیلوسن . کیمیمیزوارقاپویا باخماغریبوک بیلوسن. سن شیرین دل لریله اوخشا دی بی کس ننه وای آغلیوم منده دیوم یاره لی زهرا لای لای مداحی استاد طالبی
‍ •ای قدر تو.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده  "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ" ای قدر تو پنهان تر از پنهان زهرا تر از هر زُهره ي تابان ای قبله ي اذکارِ تسبیحات سبوح تر از واژه ي سبحان ای روشنی بخشِ ازل نورت قبل از نخست و بعد از پایان ای بسم ربِّ النور سلمان ها نام بلندت نسخه ي درمان يا فاطر و يا فاطمه يعني افلاك با مِهر تو شد بنيان مسند نشین آیه ي تطهیر! ای مُصحفِ والاتر از قرآن! از عالمِ ناسوت تا لاهوت می گیرد از چشمان تو فرمان مریم گُلی از باغ بستانت دلبسته تو روضه ي رضوان دُرّ نجف شد گردن آویزت دو گوشواره، لؤلؤ و مرجان ای زمزمِ چشمانِ تو کوثر تنها غدیر مانده در جریان نهج البلاغه گوشه ي مسجد از خطبه خوانیِ تو شد حیران رعشه به جان عرش افتاده آهِ کلامت سلسله جنبان نام علی جاری ست در نطقت شیرینی اش گردیده دو چندان *گفت:علي جان! صد بارِ ديگه هم بيان پشت در حمله كنند، خودم ميرم در رو باز مي كنم...* فرمودی: ای مردم! چرا تردید؟ حق علی از چه شده کتمان بغضِ امیرالمومنین کفر است حب امیرالمومونین ایمان ممسوس ذاتِ حضرت باری در غزوه ها، جنگ آورِ میدان خورشید را تکذیب می کردند خفاش های کورِ گورستان با خود فدک هر روز می خواند شرحِ عبورت را گُلِ ریحان در دست های مجتبی دستت ای دست گیرِ عالمِ امکان فرشِ رهت عرش معلا شد دیوارها شد آینه بندان انسیه بود و کوچه‌ای باریک حوریه رویارویِ يك شیطان چادر نمازت روی خاک افتاد یا کعبه ي حاجات شد ویران دردا لگد شد خیمه ي توحید در زیرِ پای نامسلمانان "تبت یدا" می زد به تو سیلی پوشیه ات نیلی شد و گریان ای روحِ دو پهلوی پیغمبر پهلو گرفتی بعد از این طوفان گُل کرد بر پیراهنت لاله پژمرد از این داغ یک بستان سوگند که پایِ علی بانو! تو ایستادی تا به پای جان *ميگن: حضرت زهرا سلام الله عليها اون روزاي آخر اينقدر ناتوان و خسته شده بود، نه مي تونست چيزي بخوره، نه مي تونست چيزي بياشامه، به يه وضعي رسيده بود كه وقتي مي خواست بايسته دستش رو ميذاشت روي ديوار، فضه و اسماء ميگن: به سرعت اومديم خانوم رو كمك كنيم، اينقدر خانوم نحيف و زار شده بود ديگه روزاي آخر با اشاره حرف ميزد، فضه ميگه ديدم روز آخري يه حرفي داره ميزنه صداش رو نميشنوم، ميگه: گوشم رو گذاشتم كنار دهان خانوم، ديدم مي فرمايند:*" اِنِّي اُريدُ اُعانِقَ طِفلِي الحَزين وَلَدي الحُسين" يه كاري كن بتونم حسينم رو بغل كنم...  اينقدر ابي عبدالله خوشحال شد، مقاتل نوشتن: "فَتَبَسَّمَ الحُسَين" لبخندي زد ابی عبدالله، اما اين لبخند خيلي زود تبديل به گريه شد، گفت: حسين رو بيار بغلم، سَرِ حسين رو تو آغوشش گرفت، نوشتن: تا اومد موهاي حسين رو نوازش كنه"اِرتِعَشت يداها" دستاش مي لرزيد، با همون دستاي لرزون موهاي حسين رو نوازش كرد، حالا زينب هم داره اين صحنه هارو نگاه ميكنه، اي روزگار! اين دستاي لرزون تا كجا رفت سَرِ حسين رو بغل بگيره؟ يه روزي رسيد اومد كنارِ تنور خولي هي با اين دستاش سَرِ حسين رو نوازش داد، اما توي بچگي جوري سَر حسين رو نوازش ميداد ميگفت: مادر! نميخوام يه تار موت به زمين بيوفته، اما الان مويي برا حسينش نمونده... اي حسين! *
608.4K
زبانحال حضرت زینب (س) در شهادت مادر (سبک : ای قلم سوزلرونده اثر یوخ ) عمری آز دردی دریا ننم وای سینه سی یاره زهرا ننم وای نیلمیشدون سنی درده سالدى بو یوزی قاره دنیا ننم وای **** زینبی سن نه تئز گوزدن آتدون آخدون اولدوز مثالینده باتدون دویمیوب دورت بالون گول یوزوندن نصف شبده گئدوب هاردا یاتدون **** زینبون غملی غمخواری لایلای آغلیان هر گیجه یاری لایلای گول یوزینده قالان ظلم الیله سیلی نون نیلی آثاری لایلای **** تاپشوروبسان منه جان وئرنده آغلاما بیر نشانیم گورنده نیله رم من گونی قاره زینب زلفومی فضه اسماء هورنده **** من گئچن گونلری یاده سالّام عطرووی قانلی کوینکدن آلّام گوزلریم یول چکر دیلده ناله بوینی چگنیمده حسرتله قالام **** آغلیاندا من آغلار حسینون قلبیمی غمله داغلار حسینون اوتلانان درگهی حسرتیله گون باتان وقته باغلار حسینون **** سویلیر گل باجی آغلیاق بیز اشک حسرت یوزه باغلیاق بیز سوز آچاق هجر اوتوندان بو ائوده بو یانان سینه نی داغلیاق بیز **** توش اولوب درده قلبیم هاچاندی اوت دوتوب قلبیمون باشی یاندی سن دی نوحه باجی آغلیوم من گور حسینون نئجه باغری قاندی **** یاندیرار بو حسینون جهانی سوزسه گر جام چشمینده قانی بو سببدن ئورک قان اولاندا سسلیر دادینه لامکانی ** ✍احد واحدی
‍ 🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋 خوب روز آخر عمر فاطمه بود امروز تا به امروز بستر صدیقه طاهره کنار دیوار پهن بود که بی بی از دیوار کمک بگیرند اما امروز خود حضرت از ابتدای روز دستور داد به خدمت گزارانشون که بستر منو ببرین وسط حجره پهن کنید اسما مقداری آب گرم کن می خوام بدن بچه هام و امروز خودم بشورم خیلی وقته موی زینب وحسنین و شانه نزدم حتی روایت میگه خمیر نان آماده کرد خانم چه می کنید خوب تهیه خمیر نان احتیاج به آرد داره آرد بادسته و دستاسی که فاطمه داشت باید تهیه می‌شد این خانوم دست شکستش دیگه بالا نمیاد اما روایت میگه به هر قیمتی بود امروز هم خمیر نان درست کرد برای بچه‌ها می خواد نان بپزه فاطمه خانه رو آب و جارو کرد لباسهاش و عوض کرد حسنین رو شست و شو داد امیرالمومنین یک مرتبه وارد منزل شدند از این همه تغییر موضع تعجب کردند فرمودند دختر پیامبر تو این مدت سابقه نداشته این همه کار انجام بدی اما امروز می بینم این همه کار انجام دادی الحمدالله حالتون مساعده فرمود علی جان اگه میبینی این همه کار انجام دادم برای این چون روز آخری که مهمان تو و بچه هاتم هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ تا این جمله را گفت امیرالمومنین گریه کرد آمد کنار صدیقه طاهره شروع کرد صدیقه طاهره برای امیرالمومنین صحبت کردن هردو دارند گریه می کنند فرمود یَا سَیِّدَتِی مَا یُبْکِیکِ؟ زهرا جان تو چرا داری گریه می کنی فرمود علی جان اَبْکی لِما تَلقی بَعْدی گریه من برای تو بعد از من تنها می مانی بعد از من این مصائب و این حوادث به تو وارد میشن آرومش کرد فاطمه رو حالا علی داره میگه زبان حال این دو تار و من اشاره کنم شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند زهرا داره میگه شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست و بند ز دست تو وا نشد حالا نوبت علی حلالم کن زمین خوردی به جای من فاطمه جان من شرمنده تو شدم حلالم کن کتک خوردی به پای من حلالم کن زمین خوردی به جای من اونقدر گریه کردند بچه هام دارن میبینن تو همین گریه ها فرمود حسن جان بیا مادر بدن و شستشو داده حالا میخواد موهاشو شونه کنه دیدن فاطمه داره گریه میکنه اما موهای حسنش و شونه میزنه هی زیر لب میگه روضه میخوانه هی میگه کاش میدونستم زهر با حسنم چه میکنه بی بی جان میخوای بدونی چه کرد دخترت زینب نشسته بود دید میان تشت  لخته های خون از بدن حسن داره بیرون میاد هر طوری بود حسنش و راهی کرد صدا زد حسین جان بیا مادر حالا  داره شونه میکنه موهای حسین   اما ناله هاش کم نشده داره ناله میزنه هی زیر لب میگه کاش میدونستم این که بابام پیغمبر به من گفته حسین با شمشیر می کشند چه جوریه آماده ای یا نه جواب فاطمه رو امشب بدی ها خانم میخوای بگیم حسین تو چه جوری کشتن فرقةٌ بالسيوفِ فرقةٌ بالحجارةِ ولخَشَبِ والعصا محاصرش کردن هرکی با هرچی دستش بود حسینت و میزد چقدر شلوغه قتلگاه نمیرسه صدات نمیدونم باید حسین چیکار کنم برات دختر علی امد بالای بلندی دید یک نقطه‌ای شمشیرا  بالا میره نیزه ها فرود میاد چه کرد دست روی سر گذاشت هی میگه وامحمدا واعلیا آخ بمیرم رسید دید وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ  صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🌹 💫شب با تمام یک رنگیش 🍂چه ساده آرامش می‌بخشد 💫چه خوب می‌شد ما هم 🍂مثل شب باشیم 💫یکرنگ ولی آرام بخش 🍂خدایا همه‌ی ما را 💫عافیت بخیر بگردان "شبتــون در پنـــاه خــدا"💫🍂
♥️ به تبرک اسم دلربایتان روزم را آغاز می کنم و به برکت یاد بهشتی تان در آسمان زندگی، بال می گشایم، که شما تمام برکتید، تمام گشایشید، تمام امیدید، تمام موفقیتید، تمام رزقید خدا سایه تان را برسرم نگه دارد ای مایه ی حیاتم 🌤الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّڪَـــ‌الْفَـــرَج🌤 🌷سلام صبحتون مهدوی 🌷
به رسم با ادبان احتـرام اضافه کنیم برای عرض ارادت قیام اضافه کنیم به سمت حضرت ارباب خم شویم همه به ذکرصبح کمی هم سلام اضافه کنیم 💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ صبحتون حسینی ♥️💫 =صَــــدَقِہ جاریِہ کربلا
🌹دل هزاران درد دارد یک دوا، آن هم تویی 🌹صدهزاران غصه دارد یک شفا، آن هم تویی 🌹سفره ی دل را نکردم باز من بهر کسی 🌹یک نفر با درد من هست آشنا، آن هم تویی 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💚صبحتون حسینی 🌹اللهم ارزقنا کربلا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن (ع)
♥️ ..... (ع) ✨ صبح ها که پامیشی از خواب ؛ همیشه یه سلام به ارباب مهربونت بده😊♥️ یه سلامم به علمدار بده😍 روزتو با سلام به و شروع کن🍃االسلام علیک یا ابا عبدالله ویا قمر بنی هاشم ابالفضل🌺🌺🌺 روزی که با سلامِ تو آغاز می شود تا شب حسینی است تمام دقایقش 【ع】