به قدر پایه ی دار است اوج معراجم اگرچه خلق گمان می کنند حلاجم به ذره ذره ی این ساعت شنی بنگر ببین چگونه زمان می برد به تاراجم دلم بیاد کسی می تپد بیا ای دوست! بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم بیا که دست بشویم ز پادشاهی خویش بیا که ملعبه ی کودکان شود تاجم امیدوار چونان قایقی در این توفان به شوق غرق شدن رهسپار امواجم #فاضل_نظری #ضد #ساعت @kochebagh_sher

جلوه بخت تو دل می‌برد ازشاه و گدا چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی #حافظ @kochebagh_sher

من آسمان پر از ابرهای دلگیرم اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم #فاضل_نظری @kochebagh_sher

قصد خوابی نشود رهگذر چشم که چون چشم ما را همه شب مقصد و مقصود تویی #احسان_شفیع_پور @kochebagh_sher

ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج #فاضل_نظری @kochebagh_sher

روزگاری دل سپردن ها دلیل عشق بود اینک اما دل بریدن ها گواهی دیگر است درد دل کردن برای چشم ظاهر بین خطاست آنچه با آئینه خواهم گفت آهی دیگر است #فاضل_نظری @kochebagh_sher

دلا چه دیده فروبسته‌ای سپیده دمید سری برآر که خوش عالمی‌ست عالمِ صبح #طالب_آملی @kochebagh_sher

با من که به چشمِ تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج #فاضل_نظری @kochebagh_sher

منم آن شکسته سازی که تو ام نمی نوازی چه فغان کنم ز دستی که گسسته تار ما را #سیمین_بهبهانی @kochebagh_sher

هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی مغرور، ولی دست به دامان رقیبان رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟ #فاضل_نظری @kochebagh_sher

تو را چه غم که شب ما دراز می گذرد؟ که روزگار تو در خوابِ ناز می گذرد... #صائب_تبریزی @kochebagh_sher

حکایت تو که دنیا تو را نیازرده ست دلی گرفته در آیینه های افسرده ست حکایت من در مشت روزگار دچار پرنده ای ست که پیش از رها شدن مرده ست #فاضل_نظری @kochebagh_sher