عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت چه سخن ها که خدا با من تنها دارد #فاضل_نظری @kochebagh_sher

ای خون‌بهای نافهٔ چین خاک راه تو خورشید، سایه پرور طرف کلاه تو آرام و خواب جهان را سبب تویی زان شد کناره دیده و دل، تکیه‌گاه تو! #حافظ @kochebagh_sher

ای آنکه دست بر سر من می‌کشی! بگو فردا دوباره موی که را شانه می‌کنی؟ #فاضل_نظری @kochebagh_sher

گوهر عشقت؛ که جان بی دلانش را معدن ست قلب ما را آنچنان آمد که مس را کیمیا! #سیف_فرغانی @kochebagh_sher

این چرخ فلک که ما در او حیرانیم «فانوس خیال» از او مثالی دانیم خورشید چراغ دان و عالم فانوس ما چون صوریم کاندر او حیرانیم #خیام @kochebagh_sher

زیان، اگر همه ی سود آدم از هستی ست جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است اگر به ملک رسیدی جفا مکن به کسی که آنچه کاخ تو را خاک می کند، ستم است #فاضل_نظری @kochebagh_sher

آفتابا، بار دیگر خانه را پرنور کن دوستان را شاد گردان دشمنان را کور کن #مولانا @kochebagh_sher

طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر #فاضل_نظری @kochebagh_sher

دنیا و حال خوب و خوشش عاید شما مارا برای شعر و غزل آفریده اند...! #شهریار @kochebagh_sher

 به من گفت ای بیابان گرد غربت ! کیستی ؟ گفتم : پرستویی که هر جا می نشیند لانه می سازد #فاضل_نظری @kochebagh_sher

ای شب هجران که یک دم در تو چشمِ من نخفت اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟ #شهریار @kochebagh_sher

همچنان صیاد را صحرا به صحرا می کشند آهوان مست، جور چشم او را می کشند زیر بار عشق، قامت راست کردن ساده نیست موج ها باری گران بر دوش دریا می کشند قصه ی انگشتری بی مثلم اما بی نگین دوستان از دست من شرمندگی ها می کشند قامتم هر قدر رعناتر شود، خورشید و ماه سایه ام را بیشتر بر خاک دنیا می کشند شرک موری بود بر سنگ سیاهی در شبی! چشم های ما فقط « رنج » تماشا می کشند #فاضل_نظری @kochebagh_sher