فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😏یه چیز بگم بدت نیاد ضیا جون
برنامت هم برنامه ی قدیما...
🔻پاسخی خیرخواهانه به حرف های این روزهای برنامه ی علی ضیا
@kodak_novjavan1399
36.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ جواب اونایی که به انقلابی ها
و بسیجی ها میگن جیره خور و ارزشی...
والا جیره ای که در کار نیست ولی اگه قرار
باشه جیره خور سید علی باشیم شرف داره
به جیره خوری چــهارتا پــــیج ضد انقــلاب و آمریکا و اسرائیل❌ 🇮🇷
@kodak_novjavan1399
✨بارالها
در این شب مبارک
بحق آقا رسول الله ﷺ 💚
و به حق مهربانیت
غمها و مشکلات را از دل
همه هموطنانم دور کن
سلامتی را در زندگیمان جاری فرما
شادی و آسایش را به همه عطا فرما
و دلهایمان را آرامشی خدائی ببخش
الهی در این شب مبارک
هر چه خوبی و خوشبختیه
خدای مهربون براتون رقم بزنه
کلبههاتون از محبت گرم باشه
و آرامش مهمون همیشگی
خونههاتون باشه
شبتـ🌙ـون بخیـر در پنـاه الهـی🌟
@kodak_novjavan1399
📌 یکشنبه
☀️ ۱ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۸ ربیعالاول ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 22 سپتامبر 2024 میلادی
📎 #تقویم
🔸@kodak_novjavan1399
#سلام_امام_زمانم❤️
دِلـَــــم آشُفـــــتہ و
⤸⤸ غَـــــم بےأمــــٰـان أســـــت..
نِـــــگٰاهـــــم خَـــــستہ ،
⇠چِشمَـــــم نیـــــمِہ جــــٰـان أســـــت...
«کــُـــجٰایے ا؎ پنــٰـــاه بےپنــــٰـاهـــٰــان!»
_زَمـــٰــانہ بـــٰــا دِلَـــــم ؛
⇇نــٰـــامِهـــــربــٰـــان أســـــت...
◇◇سـَــــلٰامآقـــٰــا؎خوبیهــٰـــا◇◇
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان♥
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
امروز یکشنبه1مهرماه1403🌹
□یِہ جـــــور؎ ؛
⇠ شَرمنـــــدَم أزت کِہ ⇩⇩⇩
⇦چیـــــز؎بــَـــرٰا گُفتـَــــن نــــَـدٰارم...💔
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
@kodak_novjavan1399
🔸دل آرام جهان
آرزوی من یا صاحب الزمان
#نوای_انتظار
✍@kodak_novjavan1399
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی :
همین که گردی بر دلتان پیدا می شود
یڪ《سبحان الله》بگویید
آن گرد ڪنار می رود .
هر وقت خطایی انجام دادید
《استغفرالله》بگویید
که چارہ است.
هر جا هم نعمتی به شما رسید
《الحمدلله》بگویید
چون شکرش را به جا آوردی گرد نمیگیرد .
💥با این سه ذڪر باخدا صحبت ڪنید. صحبت ڪردن با خدا غم و حزن را از بین می برد ...
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»🥀
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معنای توکل و بد متوجه شدیم
خیلی ها تنبلی هاشون و به پای توکل میزارن و بعد از خدا گله میکنن
#استادعالی
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»🥀
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥سخنان کوبنده ی امام جمعه انقلابی شهرضا به شعار وفاق ملی پزشکیان
💥مردم گول ظاهر الفاظ رو نخورن!!
✍🏻ارزشها که عوض شد عوضی ها با ارزش شدن😏
#جهاد_تبیین #وفاق_نفاق
#نکته_بصیرتی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بعد از شھادت علی خوابشرو دیدم⇩
بهم گفت:
« اگه می دونستم این دنیا بہخاطر
صلوات این همه ثواب و پاداش میدن🎁،
حالا حالاها آرزوۍ شھادت نمےکردم!
می موندم توۍدنیا و صلواټ
می فرستادم.. ❣
#شهیدعلیموحددوست...🌷🕊
شادی روحش صلوات🌸
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوق العاده زیبا آب دستتونه بذارید زمین ودیدن این کلیپ فوق العاده و بی نظیر را از دست ندید..
#پیشنهاد_دانلود
@kodak_novjavan1399
فقط یک عکس
فقط یک خبر
فقط یک حادثه
امروز کارگر مقدس تر از هر تیتری خواهد بود...
و تن هایی که زیر فشار معدن سوخت...💔
@kodak_novjavan1399
#رمان
#قسمت_بیست_و_پنجم
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن
آرش🙍🏻♂
با اعصاب خرد بعداز دانشگاه به طرف شرکت رفتم.
اصلا حوصله ی کار نداشتم ولی باید انجام می دادم، دونه دونه به سازنده های ساختمانهای در حال گود برداری زنگ می زدم و سفارش می گرفتم.خوشبختانه چند تا از آنهاهنوز میلگرد نخریده بودند برای همین قبول کردند که با شرکت ما قرار داد ببندند. واین خوشحالی زهر برخورد راحیل را کمتر کرد.
گاهی وقت ها برخوردهایش خیلی اذیتم می کند، ولی بعد که فکر می کنم می بینم اگه با هر پسری خیلی راحت حرف می زد و قرار می گذاشت که حرف بزند،
که راحیل نمی شد، آنقدر دست نیافتنی وبکر...
با این فکر لبخندی بر لبم امد و بی هوا دلم برایش تنگ شد، کاش می شد زنگ بزنم وحداقل فقط صدای نفسهایش رابشنوم. گوشی را دستم گرفتم، ولی وقتی یاد برخوردآن روزش افتادم پشیمان شدم.
غرورم اجازه نمی داد.با خودم گفتم حداقل یک پیام که می توانم بدهم مشکلی هم ندارد، بهانه هم دستش نداده ام.
کلی فکر کردم که چه بنویسم.
نوشتم:
–سلام،راحیل خانم،آرشم. فکرتونم.
فرستادم.
گوشی را روی میزگذاشتم وخیره اش شدم و منتظر ماندم.
دیگر باید می رفتم خانه، باز نگاهی به گوشی ام انداختم خبری نبود.
مٲیوسانه گوشی را برداشتم و به طرف خانه راه افتادم.
به سفارش مامان باید برای شام چندتا نان می گرفتم، بعد از خرید نان دوباره نگاهی به گوشی ام انداختم، باخودم فکرمی کردم شاید جواب داده من صدای پیام را نشنیدم.
نان ها راروی صندلی عقب ماشین گذاشتم و پشت فرمان نشستم و گوشی را پرت کردم روی صندلی شاگرد.کلافه بودم که چرا جواب نداده.کاش حداقل فحش می داد و تشر می زد، کاش هر چیزی می گفت ولی بی تفاوت نبود.
پایم را روی گاز گذاشتم و راه افتادم، دستم رفت روی پخش تا روشنش کنم ولی پشیمان شدم چون ممکن بود پیام بده و من صدایش را نشنوم.
با سرعت رانندگی می کردم که با صدای پیام گوشی ام پایم را روی ترمز گذاشتم و شیرجه زدم به سمت گوشی، ماشین های پشت سرم با بوق های ممتدو کرکننده از کنارم گذشتند و من اصلا توجهی نکردم تمام حواسم به گوشی ام بود.با دیدن جوابی که فرستاده بود لبخندی که به لبم نشسته بود محو شد.
ــ سلام،لطفا پیام ندید.
زود نوشتم. چرا؟
اوهم زود جواب داد:
–چون دلیلی نداره.
ــ همکلاسی که هستیم.
ــ یعنی همه ی همکلاسی های من میتونند به من پیام بدن؟درضمن من ترم دیگه ام باخیلی از آقایون همکلاسی خواهم شد و ترم های قبل هم با خیلی ها هم کلاسی بودم، باید هر کسی از راه رسید چون همکلاسیمه بهم پیام بده؟
پیامی که فرستاده بود را بارها خواندم.
خب درست می گفت، ولی احساساتم اجازه نمی داد حرفش را قبول کنم.
حرفش کمی به من برخورد و جواب دادم:
–ولی من نیت بدی ندارم.
ــ خب ممکنه هر کسی این حرف رو بزنه، و واقعیت هم داشته باشه.ولی کار اشتباه، اشتباهه دیگه.
ــ ولی من نیتم ازدواج.
بعد از فرستادن این پیام، هر چه منتظر شدم جواب نداد.
ماشین را روشن کردم وبه خانه رفتم، یکی از دوست های مادرم هم مهمان ما بود.
با دیدن من دستش را دراز کرد و سلام داد، باهم دست دادیم، آن لحظه به این فکر کردم که از نظر راحیل احتمالا این هم از آن کار اشتباهاست.
یاد حرف آن روزراحیل افتادم، روزی که از دانشگاه تا ایستگاه مترو باهم پیاده رفتیم.
گفت :
–آقا آرش من و شما عقایدمون با هم خیلی فرق داره، منم گفتم:
–عقاید شما برای من محترمه، باتعجب گفت:
– عقاید روی زندگی آدم ها، رفتارشون، پوشش اون ها، حتی غذا خوردنشون و حرف زدنشون تاثیر داره.
واقعا انگار همین طوره.
شیرین خانم دستش را جلو صورتم تکان دادو گفت:
– کجایی پسرم؟
لبخندی زدم و گفتم:
–همینجام.
مامان نان ها را ازدستم گرفت و گفت:
– بشین برات میوه بیارم.
ــ نه مامان میرم اتاقم شما راحت باشید.شام حاضر شد صدام...
شیرین خانم دستم رو گرفت و کشید روی مبل کنار خودش نشوندونذاشت حرفم رو تموم کنم وگفت:
–ما راحتیم، توام مثل پسرمی. نمی خواد بری.بگو ببینم کارو دانشگاه چه خبر؟
کنارش که نشستم. تیشرت وشلوارجذب شیرین خانم ازنظرم گذشت، همین طورحرکاتش و حتی طرز حرف زدنش... وچقدر اعتقادات روی آدم ها تاثیر دارد.
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جبهه ما جبهه نماز بود🌹
🎙 #شهید_سید_مرتضی_آوینی
برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند #روایت_فتح با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم
#دفاع_مقدس گرامی باد🌹🌹
@kodak_novjavan1399
استفاده از شیوه تشویق در دعوت به نماز.mp3
1.36M
🌹 چگونه با شیوه تشویق فضای مدرسه را نمازی کنیم؟
🌹 مسابقه پرسمان و احکام و زیباخوانی نماز در مدرسه
@kodak_novjavan1399