فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سایه ایزد تبارک💖
عید همگی بُوَد مبارک🌸🎊🌸
#گیف
🦋@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقا جان
به روی انور مهدی منتظر صلوات🌸🍃
به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات🌸🍃
به یمن مقدم آن منتقم که در عالم🌸🍃
کند حکومت الله مستقر صلوات🌸🍃
🍃🌸اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍ
وَآلِ مُحَمـَّد وَ عَجِّـل فَرَجَهُـم🌸🍃
@kodak_novjavan1399
🌸🍃﷽🍃🌸
✍ فریبکاری و دغلبازی
بعضی از افراد یا کانالها، با #عقاید یک فرد یا یک عده اشخاص #مخالف هستند، یا شایدم #حسادت میکنند و یا دلایل دیگه... به هر حال سعی میکنند به نوعی افرادی رو در دیدِ دیگران خراب کنند....😈
☜با #سانسور مطالب و یا تقطیع کلیپها، حقایق رو جور دیگهای برای مردم نشر میدن...🎞✂️
☜خبری رو نشر میدن، اما بعد که تکذیبیه اون خبر رسید دیگه نشر نمیدن...😳
🤦♂برای اینکه میخوان ذهن مردم رو به همون جهت که خودشون دوست دارند سوق داده باشند.
👈 با #پنهانکاری و تغییر مطالب و ایجاد #بدبینی، خیال میکنند که زرنگی کردند❗️😏
👇👇
✅ مردم ندیدند و نمیدونند، آیا خدا هم ندیده که چیکار کردید⁉️
🤔 آیا این باور از بین رفته که خدایی داریم که نظارهگر #اعمال ماست و از رگ گردن به ما نزدیکتر⁉️
👌قطعا خدا میدونه از چه ترفندی برای #بیآبرو کردن مومنان استفاده کردید، به زودی خودتون هم از #زشتیِ کارتون باخبر میشید❗️😰
🔻آیه۱۶، سوره ق؛↶
🕋 وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ
✨و همانا ما انسان را آفريدهايم و هر چه را كه نفسش او را #وسوسه مىكند مىدانيم و ما از شريان و رگ گردن به او نزديكتريم.
🔻آیه ۱۰۵ سوره توبه؛↶
🕋 وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّه عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَالمُوْمِنُونَ وَ سَتُردُّونَ اِلى عالِم الغِيبِ وَ الشَّهادَةَ فَينبّئُكُمْ بِما كُنتُم تَعمَلُونَ
✨بگو عمل كنيد، خداوند و رسول خدا و مؤمنان اعمال شما را میبينند و به زودى به سوى كسى باز مىگرديد كه #پنهان و #آشكار را مىداند و شما را به آنچه عمل مىكرديد #خبر مىدهد.
@kodak_novjavan1399
💌 #ڪــلامشهـــید
روزی خواهد رسید که برادر از برادر فرار می کند و مجرم ها با صورت شناخته می شوند و معذرت خواهی ظالم هرگز سودی ندارد ، پس آن روز را در نظر داشته باشیم و مواظب اعمالمان باشیم و نکند با کم کاری کردن و سرگردان نمودن مردم و تلف کردن وقت های خود ، انقلاب عزیزمان را به خطر بیندازیم .
🌹 شهید_والامقام
🕊 عباسعلی_سالمی
🌷یادشهداکمترازشهادت نیست
@kodak_novjavan1399
36.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی شیر و عسل
🇮🇷 طنز و کمدی
🇮🇷 قسمت اول
@kodak_novjavan1399
37.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی شیر و عسل
🇮🇷 طنز و کمدی
🇮🇷 قسمت دوم
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجتالاسلام رفیعی
💢 اهمیت حرف مردم...
🔸کوتاه و شنیدنی👌
@kodak_novjavan1399
🌸🍃﷽🍃🌸
✍ شنونده خوبی باشیم!
بیحوصلگی نکنیم، آدم بااخلاق به حرف همه گروهها و سنها توجه میکنه، خیال نکنیم اگر بشینیم به حرفهای بعضی از آدما گوش کنیم ارزشمون کم میشه... نخیر...❌
✅ پیامبرِ ما به همه مردم اجازهى #حرف_زدن میداد و به حرفشون توجه میکرد تا نگن حاضر به شنيدن حرف ما نيست، هرچند توسط عدهای به سادهلوحى متّهم میشد.😔
🔺اما در عوض، خداوند در برابر سخن دشمن كه به پيامبر «أُذُنٌ» مىگفتند، چهار #ارزش براى حضرت بيان کرد:↶
👈أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ (#شنونده خوبی است)
👈يُؤْمِنُ بِاللَّهِ (به #خدا ایمان دارد)
👈يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ ( #مومنان را باور میکند)
👈رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا ( #رحمتی است برای مومنان)
🕋 وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَیقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ قُلْ أُذُنُ خَیرٍ لَّکمْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَیؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ ۚ وَالَّذِینَ یؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
✨و کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور میکند، و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمتی است.» و کسانی که پیامبر خدا را آزار میرسانند، عذابی پر درد خواهند داشت.
@kodak_novjavan1399
39.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی شیر و عسل
🇮🇷 طنز و کمدی
🇮🇷 قسمت سوم
@kodak_novjavan1399
41.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی شیر و عسل
🇮🇷 طنز و کمدی
🇮🇷 قسمت چهارم ( آخر )
@kodak_novjavan1399
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت هفتم 🍡
🌟 دکتر ، نازنین زهرا را معاینه کرد .
🌟 و با تعجب و بهت فراوان ،
🌟 نگاهی به همراهان او کرد و گفت :
🌹 شما می دونستید که این دختره مرده
🌹 این دختر برای لحظه ای مُرد و زنده شد .
🌹 مگه شماها چکارش کردین ؟
🌹 چه فشاری بهش آوردین ؟
🌹 چه بلایی سرش آوردین ؟!
🌟 یکی از همسایه ها گفت :
🌸 ما کاریش نکردیم آقای دکتر .
🌸 فقط یه مدتیه که این دختر ناراحته
🌹 دکتر با صدایی گرفته گفت :
🌹 مگه این دختره شش ساله ،
🌹 چه غم و ناراحتیِ بزرگی در سینه هاشه
🌹 که بدنش رو ،
🌹 مثل بدن سی ساله ها فرسوده کرده ؟
🌟 همسایه ها سرشان را به زیر انداختند
🌟 و همه ماجرای شهادت محمد
🌟 و دلتنگی های دخترش نازنین را ،
🌟 برای دکتر ، تعریف کردند .
🌟 دکتر نیز ، گریه اش گرفت .
🌟 و به جسم لاغر نازنین نگاه کرد .
🌟 نازنین زهرا ،
🌟 چند روز در بیمارستان بستری شد
🌟 تا حالش کاملا خوب شد .
🌟 در این مدت ،
🌟 پرستاران ، محبت بیشتری به او کردند .
🌟 تا شاید کمی از غصه هایش ، رفع شود .
🌟 بعد از چند روز ، از بیمارستان مرخص شد .
🌟 ولی از ترس مادرش ، دیگر گریه نکرد .
🌟 مدتی بعد ، مدارس باز شدند .
🌟 و او به کلاس اول ابتدایی رفت .
🌟 برخلاف دیگر بچه ها ،
🌟 شور و نشاط بچگی نداشت .
🌟 و هر وقت دست بچه ها را ،
🌟 در دست پدرشان می دید ،
🌟 بُغض می کرد
🌟 ولی از ترس مادرش ، نمی توانست گریه کند .
🍡 ادامه دارد 🍡
@kodak_novjavan1399
📘#داستانهایبحارالانوار
💠امام عسکری علیه السلام و مرد دروغگو
🔹مردی به نام اسماعیل میگوید:
بر سر راه امام حسن عسکری علیه السلام نشسته بودم، چون حضرت خواست بگذرد، جلو رفتم، شرح نیازمندی و پریشانی خود را به آن حضرت گفتم و سوگند خوردم که درهمی ندارم، نه صبحانه ای و نه شامی.
🔹حضرت فرمود:
«به نام خداوند سوگند دروغین یاد میکنی در حالی که دویست دینار را پنهان کرده ای! ولی این سخن من برای آن نیست که تو را کمک نکنم.»
سپس حضرت به غلام خود فرمود:
«ای غلام آنچه همراه داری به این مرد بده.»
غلام صد دینار طلا به من داد.
🔹حضرت فرمود:
«از آن دینارها که پنهان کرده ای، محروم خواهی شد در حالی که به شدت به آنها نیاز داشته باشی.»
🔹اسماعیل میگوید:
این سخن امام عسکری (علیه السلام) درست بود، زیرا من دویست دینار پنهان کرده بودم.
این قضیه گذشت، تا این که هر چه داشتم خرج کرده، به مشکل بسیار بزرگی گرفتار شدم و درهای روزی به رویم بسته شد، به سراغ دینارها رفتم، دیدم دزدی آن دینارها را برده است و دیگر هرگز به دیناری از آنها دست پیدا نکردم.
📚بحار، ج۵، ص۲۸
@kodak_novjavan1399
☀️ #حــدیث_روز
🔔 مرگ
✅ امام علی علیهالسلام:
مرگ نزدیک و همراهی با دنیا اندک است
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت هشتم 🍡
🌟 یک روز ، معاون مدرسه ،
🌟 برای جلسه اولیاء و مربیان ،
🌟 به فاطمه گفت :
🌹 فردا به پدرت بگو بیاد مدرسه .
🌟 نازنین زهرا ، به یاد پدرش افتاد و بغض کرد
🌟 ولی بغضش را مخفی نمود ؛
🌟 به حیاط پشت مدرسه رفت
🌟 می خواست گریه کند ولی یاد مادرش افتاد
🌟 می ترسید که اگر گریه کند
🌟 مادرش ، او را دعوا می کند .
🌟 از شدت بغض و ناراحتی ، قلبش درد گرفت
🌟 تا اینکه از حال رفت .
🌟 یکی از بچه های مدرسه ،
🌟 که مشغول بازی قایم باشک بود
🌟 نازنین را ، بیهوش پیدا کرد
🌟 ابتدا فکر می کرد که خواب است
🌟 چند بار او را صدا زد ، اما بیدار نشد
🌟 به طرف سرایدار مدرسه رفت
🌟 و موضوع را ، به او گفت .
🌟 سرایدار به همراه معاون مدرسه ،
🌟 نازنین زهرا را ، به درمانگاه بردند .
🌟 پس از اینکه حالش کمی بهتر شد ،
🌟 او را به خانه اش رساندند .
🌟 همسایه ها ، دور نازنین زهرا جمع شدند .
🌟 و دلیل ناخوشی او را از معاون پرسیدند .
🌟 او هم ابراز بی اطلاعی کرد .
🌟 همسایه ها ، به معاون مدرسه ،
🌟 ماجرای نازنین زهرا و پدرش را ، گفتند .
🌟 معاون کمی فکر کرد و گفت :
🕋 نکنه تقصیر من شد ؟!
🕋 آخه من به بچه ها گفتم :
🕋 پدراتون رو ، برای جلسه اولیاء و مربیان بیارید
🕋 خدا منو ببخشه که دل این بچه رو شکوندم
🌟 معاون مدرسه ، ماجرای نازنین و پدرش را ،
🌟 به مدیر گفت و آنها تصمیم گرفتند
🌟 تا زمانی که نازنین زهرا ،
🌟 در مدرسه آنها باشد ،
🌟 دیگر هیچ وقت ، هیچ پدری را ،
🌟 به مدرسه ، دعوت نکنند ؛
🌟 تا نازنین زهرا ، به یاد پدرش نیوفتد .
🍡 ادامه دارد 🍡
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
41.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای عملیات سامرا
🇮🇷 قسمت ششم
@kodak_novjavan1399
40.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای عملیات سامرا
🇮🇷 قسمت هفتم
@kodak_novjavan1399
26.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای عملیات سامرا
🇮🇷 قسمت هشتم ( پایان )
@kodak_novjavan1399
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت نهم 🍡
🌟 نازنین زهرا ، از رفتن به پارک متنفر بود .
🌟 و با بچه های دیگر و هم بازی هایش ،
🌟 به پارک نمی رفت .
🌟 چون بیشتر بچه ها ،
🌟 با پدرشان به پارک می آمدند
🌟 اما خودش ، مجبور بود ،
🌟 بدون پدر ، به پارک برود .
🌟 به خاطر همین ، پارک نمی رفت
🌟 تا از دیدن بچه ها ، با پدرشان ،
🌟 احساس تنهایی و دلتنگی نکند .
🌟 نازنین زهرا بزرگ شد .
🌟 درسش خیلی قوی شده بود .
🌟 و هر ساله شاگرد ممتاز مدرسه می شد .
🌟 خودش را برای کنکور آماده کرد .
🌟 به نازنین زهرا گفتند :
🌸 چون دختر شهید هستی
🌸 میتونی بدون کنکور وارد دانشگاه بشی .
🌟 اما او قبول نکرد و همراه دیگران ، آزمون داد
🌟 که رتبه هفتم را کسب نمود .
🌟 و مورد تحسین همگان قرار گرفت .
🌟 نازنین زهرا ، وارد دانشگاه شد .
🌟 در دانشگاه و بین اساتید و دانشجویان ،
🌟 به حجاب و حیا و نجابت ، معروف گشت .
🌟 و از صحبت و مراوده بیهوده ،
🌟 با پسران دانشگاه ، خودداری می کرد .
🌟 گاهی بعضی از پسرها به بهانه های مختلف :
🌟 مثل جزوه گرفتن و تحقیق و درس و کتاب
🌟 و...
🌟 با دخترها ، هم صحبت می شدند
🌟 ولی برای نازنین زهرا ،
🌟 احترام ویژه ای قائل بودند .
🌟 و اصلا مزاحم او ، نمی شدند .
🌟 نازنین زهرا ،
🌟 به خاطر سنگینی ، وقار ، نجابت ، عفت ،
🌟 و شخصیت معنوی خاصی که داشت
🌟 نسبت به دیگر دختران ،
🌟 خواستگاران زیادی هم داشت .
🌟 به خاطر همین خیلی وقت ها ،
🌟 مورد حسادت دختران دیگر قرار می گرفت .
🌟 گاهی آن دختران حسود ،
🌟 به نازنین زهرا طعنه می زدند .
🌟 و گاهی خواستگارانی را که او رد کرده بود
🌟 به او کنایه می زدند و می گفتند :
🌹 تو با سهمیه شهدا وارد دانشگاه شدی .
🌹 تو حق بقیه رو خوردی
🌹 از اسم بابات ،
🌹 داری سوء استفاده میکنی
🌹 و این صندلی حق تو نیست و...
🌟 اما نازنین زهرا ،
🌟 چون نمی خواست با آنها کَل کَل کند
🌟 بیشتر وقت ها ، سکوت می کرد .
🌟 اما پسران و دختران با غیرت و مذهبی ،
🌟 و آنهایی که روحیه انقلابی داشتند ،
🌟 سکوت را جایز نمی دانستند ،
🌟 و جواب آنها را می دادند .
🌟 به حدی که سر و صدای آنها ،
🌟 تا دفتر مدیر هم می رسید .
🌟 اما طعنه ها و کنایه های آنها ، تمامی نداشت
🌟 تا اینکه ، طعنه ها بیشتر شده ،
🌟 و علاوه بر سهمیه دانشگاه ،
🌟 به مادرش نیز ، تهمت زدند .
🍡 ادامه دارد 🍡
@kodak_novjavan1399
🌹داستان آموزنده🌹
در زمان یکی از پیامبران گذشته، سه نفر از مؤمنین در مسافرتی در محلی شبگیر شدند، و راه به جایی نبردند، نه محلی برای استراحت و نه قوت و غذایی. بالاخره یکی از آنها گفت، من اینجا یک آشنای دوری دارم میروم شاید بتوانم امشب سربار او شوم. دیگری هم فکر کرد و به یادش آمد یک همکاری اینجا دارد، گفت میروم شاید بشود امشب را مهمان او بشوم. سومی هر چه فکر کرد چیزی بهیادش نیامد. گفت: ما هم میرویم مسجد و مهمان خدا میشویم. فردا صبح که آمدند تا سفر را ادامه دهند، آن دو نفر هر کدام از خوبیهای طعامی که در شب خوردند و از نوع پذیراییها صحبت کردند ولی سومی گفت: حقیقتش ما مهمان خدا شدیم ولی تا صبح گرسنگی کشیدیم. به پیامبر آن زمان ندا رسید برو و به این مؤمن بگو، حقیقتاً ما میزبانی تو را پذیرفتیم، و پذیرفتیم که تو مهمان ما باشی، ولی هر چه گشتیم خورشت و طعامی بهتر از «گرسنگی» نبود که با آن از تو پذیرایی کنیم.
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◻️ ۹ توصیه عالی از مرحوم آیت الله #کشمیری در ماه مبارک رمضان.
◻️عباداتون مقبول درگاه احدیت🌹
بنده حقیرهم دعا کنید.🌺
@kodak_novjavan1399