فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون کودک فلسطینی و اشغالگر
🇮🇷 خنده دار ، ماجراجویی ، هیجانی
🇮🇷 قسمت اول
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون کودک فلسطینی و اشغالگر
🇮🇷 خنده دار ، ماجراجویی ، هیجانی
🇮🇷 قسمت دوم
@kodak_novjavan1399
🌸﷽🌸
#نکاتی از جزء بیست و هفتم قرآن کریم
❗️ #قرآن خیلی ناز داره!😧
❌ هیچ نامَحرمی رو قبول نمیکنه، و باهاش حرف نمیزنه.
😌 #قرآن جمالِ دلربای خودش رو فقط به اونی نشون میده که اَهل باشه:
👈 «اهل قرآن»، و «اهلُ الله».
😌 و برای اَهل شدن، باید «پاک و مطهّر» شد، چون #قرآن فقط «مُطَهَّرُونَ» رو قبول میکنه:👇
🕋 إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ، فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ، لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ. (واقعه/۷۷تا۷۹)
💢 به درستی که این #قرآن، کریم و با ارزش است، و در کتابِ محفوظی جای دارد، که جز «پاکان و مطهّرین» نمیتوانند به آن دست یابند.
☝️ هر چی پاکتر بشی، از #قرآن بهرهی بیشتری میبری.
@kodak_novjavan1399
مداحی آنلاین - ای لشکر حیدر کرار - میثم مطیعی.mp3
11.47M
✌️#بمناسبت_روز_جهانی_قدس🇵🇸🇮🇷
⏯ #واحد #حماسی #انقلابی
🍃کابوس شب آمریکا
🍃نابودیِ اسرائیلیم
🎤 #میثم_مطیعی
✊ #القدس_لنا #القدس_اقرب🇵🇸🇮🇷
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه مسجد وسط دوتا ✡🕎مثلث اسیره
@kodak_novjavan1399
☀️ #حــدیث_روز
🔔 سبک زندگی اسلامی
✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
کسی که خود بزرگبین باشد یا با تکبر راه رود، خداوند تبارک و تعالی را در حالی دیدار کند که بر او خشمگین است.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
❣ #سبک_زندگی_قرآنی
🔔 بعد از یکماه روزهداری، اقتصاد جامعه را اصلاح کنید.
🕋 وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَي الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقاً مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
(بقره/١٨٨)
⚡️ترجمه:
واموال يكديگر را به باطل و ناحقّ در ميان خودتان نخوريد و اموال را به عنوان رشوه، به كيسه حاكمان و قاضىها سرازير نكنيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه خود مىدانيد كه خلاف مىكنيد
🔹 قرار گرفتن این آيه، بعد از آيات روزه، نشانه يك نوع همبستگى در ميان اين دو است.
شاید حاوی این پیام باشد که:
روزه داری، بر اقتصاد جامعه نیز اثر میگذارد و باعث رفع فساد اقتصادی میشود.
🔹 روزه واقعی، انسان را به تقوا میرساند و یکی از نشانه های تقوا، دست درازی نکردن به اموال دیگران، و اصلاح اقتصاد جامعه است.
🔹 جامعهای که سی روز از غذای حلال نیز اجتناب کرده، حتما میتواند از غذای حرام هم اجتناب کند.
👈 پس به همین دلیل است که دشمن سعی دارد روزه را در جامعه کمرنگ کند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید مطهری:
اولین خاصیت مسلمان در قرآن، شدت، قوت و استحکام در مقابل دشمن است.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
❤️ #در_محــضـر_عــلـما
🔔 ابليس، شاگرد نفس
✅ آیت الله حق شناس(ره):
ابليس، شاگرد نفس است، اگر شما بخواهيد اين نفس را که استاد شيطان است، بکوبيد و رامش کنيد، بايد خود را فقير کنيد، يعنی بايد خودتان را در مقابل عظمت حضرت حق، هيچ بدانيد. بعد از اين مرحله، مرحله شب زنده داری است.
اين دو راه، راه مبارزه با نفس است. بايد نه آنقدر تنبل باشيد که مردم بگويند وبال جامعه است و نه آنقدر فعاليت در دنيا داشته باشيد که عرف بگويد چهار دست و پا افتاده روی دنيا. اگر اراده کنی که خودت را از گناه حفظ کنی، پروردگار هم در هنگام ارتکاب معاصی، برای تو ايجاد مانع می کند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
🌸خدا چیست وچه شکلیست🌸
*مسئله ای که از حضرت علی علیه السلام پرسیده شد*
👇🏽👇🏽👇🏽
سؤالى كه براى اكثر مردم ، مسلمون و غير مسلمومن ، كوچك و بزرگ حتما پيش اومده ، این است كه *خدا از كجا آمده ، الان كجاست ؟*
*از چى درست شده و قبل از خدا چى بوده؟!!*
اگر شما هم دوست داريد جواب اين سؤال ها را بگيريد بايد بدانيد عقل و درك و فهم ما قادر نيست به اون مرحله برسه ولى امام على (ع) در مقابل سؤال كفار راجع به خداوند به زيبايي جواب دادند وهم ضعف و عدم درك ما از وجود خداوند را شرح دادند .
سؤال كفار از امام على(ع)
*در چه سال و تاريخى خدايت به وجود امد ؟*
امام فرمود ؛ خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاريخ و هر چيزى كه وجود داشته...
كفار گفتند:
چه طور ميشود؟ !
هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود آمده ويا تبديل شده...!!!
*امام على (ع) فرمود :*
*قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟*
*گفتند ٢*
*امام پرسيد قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟*
*گفتند ١*
*امام پرسيد و قبل از عدد ١ ؟*
*گفتند هيچ*
امام فرمود چطور ميشود عدد يك كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل از خداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد...؟؟؟
*كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته...؟!*
امام فرمود همه جا حضور دارد
وبر همه چيز مشرف است.
گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى...؟!
امام فرمود :
اگر شما در مكانى تاريك خوابيده باشيد صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟
كفار گفتند همه جا و از همه طرف
امام فرمود پس چگونه خدايى كه خود نور سماوات و ارض است نميشود همه جا باشد؟؟
كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟
چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟
امام فرمود خداوند خودش خالق خورشيد و نور است *آيا شما قدرت طوفان و باد را نديده أيد؟*
*باد از چيست كه نه ديده ميشود نه از چيزى است ،*
*در حالى كه قدرتمند است؟*
*خداوند خود خالق باد است.*
گفتند : خدايت را برايمان توصيف كن ، *ز چه درست شده ؟*
آيا مثل آهن سخت است ؟
يا مثل آب روان ؟
و يا مثل دود و بخار است !؟
امام فرمود :
آيا تا به حال كنار مريض در حال مرگ بوده ايد و با او حرف زده ايد ؟
گفتند : آرى بوده ايم وحرف زده ايم.
امام فرمود : آيا بعداز مردنش هم با او حرف زديد ؟
گفتند نه چطور حرف بزنيم در حالى كه او مرده ؟!
امام فرمود : فرق بين مردن و زنده بودن چه بود كه قادر به تكلم و حركت نبود...؟!؟
گفتند : روح ، روح از بدنش خارج شد.
امام فرمود شما آنجا بوديد و ميگوييد كه روح از بدنش خارج شد و مُرد.
حال آن روح را كه جلو چشم شما خارج شده برايم توصيف كنيد از چه جنس و چگونه بود !؟
همه سكوت كردند .
امام على (ع) فرمود : *شما قدرت توصيف روحى كه جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بيرون آمده را نداريد ؛ چطور قادر به فهم و درك ذات اقدس احديت و خداى خالق روح خواهید بود...*
@kodak_novjavan1399
4_6006062484107037290.mp3
4.5M
#درس_اخلاق
استاد پناهیان
@kodak_novjavan1399
49.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۳۵ : چال اسکندرون
@kodak_novjavan1399
47.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۳۶ : زامبول ها می آیند
@kodak_novjavan1399
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت پانزدهم 🍡
🌟 دو هفته بعد ،
🌟 مأموران تفحص ، جنازه محمد را ،
🌟 به آدرسی که نازنین داده بود ،
🌟 در زمان مقرر ، آوردند .
🌟 کوچه ، چراغانی شده بود .
🌟 بچه ها ، در حال بازی کردن بودند .
🌟 از بچه ها پرسیدند که اینجا چه خبره ؟!
🌟 بچه ها هم گفتند : عروسیه
🌟 انگار کسی از پیدا شدن جسد محمد ،
🌟 خبری نداشت .
🌟 پاسدار به راننده گفت :
🌹 نکنه ما اشتباهی اومدیم
🚑 راننده گفت : نه بابا ، آدرس که درسته
🌟 مامور تفحص ، از یکی از بچه ها خواست
🌟 تا همسر شهید محمد علوی را صدا بزند .
🌟 پسرک رفت و با مادر خودش برگشت .
🌟 مامور گفت :
🌹 شما همسر شهید هستید ؟
🌟 خانم گفت :
🌷 نه خواهرش هستم ،
🌷 ایشون رفتند آرایشگاه .
🌷 امری بود در خدمتم .
🌟 مامور تفحص با تعجب گفت :
🌹 مگه خبر ندارند که ما داریم می آییم ؟
🌟 خانم گفت :
🌷 مگه شما کی هستید ؟ چکارشون دارید ؟
🌟 مامور تفحص گفت :
🌹 ما جسد شهید محمد علوی رو آوردیم
🌹 دو هفته پیش هم با یه خانمی صحبت کردیم
🌹 ایشونم گفتند که امروز ، جسد رو بیاریم .
🌟 خانم جا خورد و گفت :
🌷 اتفاقا امروز عروسی دختره شهیده
🌷 و کسی هم در مورد پیدا شدن جسد محمد ،
🌷 چیزی به ما نگفته
🌷 من مطمئنم که خواهرم هم چیزی نمی دونه
🌷 چون اگه می دونست
🌷 هم به ما می گفت و هم آرایشگاه نمی رفت
🌟 مامور گفت :
🌹 حالا ما چکار کنیم خانم ؟
🌟 ناگهان نازنین زهرا با لباس عروس سفید ،
🌟 و با چادر حجابی قشنگش ،
🌟 دم در آمد
🌟 و از ماموران خواست تا وارد خانه شوند .
🌟 خانم به نازنین گفت :
🌷 خاله ! تو از این ماجرا خبر داشتی ؟
🌟 نازنین گفت :
🌹 آره خاله ، در جریانم
🌟 راننده با تعجب گفت :
🌹 یعنی عروس خانم منتظر ما بودن ؟!
🍡 ادامه دارد 🍡
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👖 مراقب لباست باش
👖 احکام پوشش و لباس
@kodak_novjavan1399
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت شانزدهم 🍡
🌟 پاسدار گفت : طابوت رو بیارید داخل .
🌟 جسد محمد را وارد کردند .
🌟 مهمانان ، با تعجب به تابوت نگاه می کردند
🌟 خاله نازنین ، به کوثر زنگ زد
🌟 و خبر پیدا شدن جسد محمد را به او داد
🌟 کوثر نیز با سرعت به طرف خانه برگشت .
🌟 نازنین زهرا ، با لباس عروس حجابی زیبایش ،
🌟 و با چادر عروس سفیدش ،
🌟 ماموران را ، به سمت اتاقش راهنمایی کرد .
🌟 عموها و عمه های نازنین نیز ،
🌟 از شنیدن آمدن جسد محمد ،
🌟 هم خوشحال شدند هم ناراحت .
🌟 هم آشنایان محمد هم مهمانان ،
🌟 کنار جسد محمد رفتند و عزاداری کردند .
🌟 به سرعت خبر آمدن جسد محمد ،
🌟 در همه جا پیچید .
🌟 پدر داماد نیز به آقای داماد زنگ زد
🌟 و از او خواست تا به خانه محمد بیاید
🌟 و در این شرایط سخت و غم انگیز ،
🌟 کنار همسرش نازنین زهرا باشد .
🌟 کوثر ، مات و مبهوت ، وارد خانه شد .
🌟 هر کسی را که می دید
🌟 در گوشه ای نشسته و برای خودش ،
🌟 به گریه و عزاداری می پرداخت .
🌟 همه با دیدن کوثر ، به احترام او ،
🌟 و برای ابراز همدردی با او ، از جا برخاستند .
🌟 و او را به طرف اتاق نازنین ، همراهی کردند
🌟 کوثر ، به سختی گام هایش را بر می داشت
🌟 با وارد شدن کوثر به اتاق نازنین زهرا ،
🌟 گریه ها شدیدتر شد .
🌟 کوثر ، کنار تابوت محمد نشست
🌟 و غم و دردهای چند ساله اش را ،
🌟 با محمد در میان گذاشت .
🌹 محمد ، بعد از تو ، خیلی تنها شدم
🌹 نمی دونی نازنینت ، چه دردها که نکشید
🌹 چه دلتنگی هایی
🌹 چه سختی هایی
🌹 چه شبهایی که در تب تنهایی می سوخت
🌹 نمی دونی بی تو ، چقدر به ما سخت گذاشت
🌹 حالا ببین دخترت بزرگ شده
🌹 خانم شده ، عروس شده
🌹 مثل ماه شده
🌹 بعد از تو ، مردم و همسایه ها ،
🌹 خیلی به ما محبت کردند
🌹 خیلی هوامونو داشتن
🌹 اما هیچ کدوم ، جای تو رو نمی گیرن
🌟 پس از آنکه همه آرام شدند .
🌟 نازنین زهرا از همه خواست
🌟 تا اتاقش را خالی کنند که با پدرش تنها باشد
🌟 خاله نازنین زهرا ، همه را بیرون کرد
🌟 همه از اتاق خارج شدند .
🌟 فقط داماد و پدرش و یکی از ماموران تفحص
🌟 و مادر و عموهایش ، در اتاق ماندند .
🍡 ادامه دارد 🍡
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
امیرالمؤمنین عليه السلام:
كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ، كَثرَةُ الخِلافِ شِقاقٌ
موافقتِ زياد [نشانه] نفاق است؛ مخالفتِ زياد [نشانه] دشمنى است
غررالحكم حدیث7083 و 7084
@kodak_novjavan1399
🌹#با_شهدا|شهید جمال ظلانوار
✍️ ساکن خوابگاه
▫️زمان نامزدی، من دانشآموز بودم. جمال هم دانشجو بود. اولین هدیهای که به من داد یک جلد صحیفه سجادیه بود که در صفحه اول آن نوشته بود: امیدوارم این کتاب موجب ارتقای فکری و فرهنگ اسلامی شما باشد! زندگی مشترک ما هم که شروع شد ساکن خوابگاه دانشجویی شدیم و بیشتر زندگی کوتاه ما در همان یکی دو اتاق کوچک خوابگاه بود.
@kodak_novjavan1399
✨🌼✨
برای زیبایی دستها؛
صدقه بدهید
برای زیبایی چشمها
از ترس خدا اشک بریزید
برای زیبایی صورت
عادت وضو را ترک نکنید
برای زیبایی اعصاب
سجده کنیـد
وبرای زیبایی دل
در دلتان یاد خدا را جای دهید.
@kodak_novjavan1399
جرجیس و پادشاه کافر🔱
در روایت آمده است که در زمان جرجیس ع (نام پیغمبری است از بنی اسرائیل که به انواع عقوبت او را می کشتند باز زنده می شد و امت خود را دعوت می کرد.) امیری بود کافر و قوم وی بسیار فساد کردندی. خداوند تعالی به سبب ایشان باران از آسمان باز گرفت و خلقی بسیار از قوم وی هلاک شدند و هیچ باران نیامد. آن امیر کافر برخاست و سپاهی آماده کرد تا به درِ خانة جرجیس (ع) برود.
او را خبر کردند که این کافر بر تو سپاه آورده است. گفت: بنگرید تا چه خواهد؟ گفت: بیرون آی و پیغام من به خدای خویش برسان و بگوی از آسمان باران بازگرفتی تا خلقی بسیار هلاک شدند، یا باران فرستی یا اگر نفرستی ترا بیازارم.
جرجیس (ع) به خانه بازآمد و دو رکعت نماز کرد و سر به سجده نهاد.
جبرئیل(ع) بیامد که مراد چیست؟ گفت: یا جبرئیل! خداوند عزوجل داناتر که این کافر چه می گوید. جبرئیل برفت و بازآمد و گفت: یا جرجیس؛ بگوی که تو عاجزی و ضعیف و من قادرم و قوی. مرا چگونه توانی آزردن؟ جرجیس پیغام بگزارد. آن کافر گفت: راست می گوید؛ من عاجزم و ضعیف. دست من به آزار او نرسد. ولیکن دوستان او را بیازارم یکی را به زیر تازیانه درآرم و یکی را به زیر شمشیر و یکی را به آب اندازم و یکی را به آتش ـ تا از هر جائی ناله ئی از دوستان او برآید، چون دوستان او را آزردم او را آزرده باشم.
خداوند تعالی جبرئیل را بفرستاد که یا جرجیس آن بنده مرا بگوی که بازگرد تا باران بفرستم. آن امیر بازگشت سه شبان روز پیوسته باران درگرفت و روز چهارم آفتاب کرد و گیاه برست و چنان شد که مرد اندران میان برفتی. چون یک هفته برآمد امیر آن نیکوئی بدید باز سپاه تعبیه کرد و آمد به نزدیک جرجیس (ع). جرجیس بیرون آمد و گفت: باران آمد، اکنون چه می خواهی؟ گفت: ای پیغامبر خدای به جنگ نیامده ام چه به صلح آمده ام، کسی که از جهت دوستان خویش چندین نیکوئی کند با او صلح کنم تا از جمله دوستان او باشم.
📜بستان العارفین، ص 93
@kodak_novjavan1399
20 اردیبهشت ماه
سالروز تخریب قبور مطهر ائمه بقیع ع🖤
@kodak_novjavan1399
بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@kodak_novjavan1399