🏴🏴به بهانه شهادت سیدالشهدای احد حضرت حمزه علیه السلام:🏴🏴
🔸ایمان و اقرار حضرت حمزه به ولایت «حضرت امیر المومنین علی علیه السلام» در شب شهادتش
🔹شبی که فردای آن پیکار احد بود،رسول خدا عموی خود حمزه را فرا خواند در حالی که امیرالمومنین علیه السلام نیز حضور داشت و فرمود: ای حمزه ، ای عموی پیامبر! به زودی به غیبتی بسیار دور خواهی رفت ، چه می گویی اگر بر خدای تبارک و تعالی وارد شوی و از تو درباره شرایع اسلام و شرط های ایمان سوال کنند ؟ حمزه به گریستن پرداخت و عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما ؛ راهنمایی ام فرما پس پیامبر فرمود: ای حمزه باید مخلصانه شهادت به وحدانیت الهی بدهی و نیز شهادت بدهی که من به حق رسول خدا هستم حمزه عرض کرد شهادت میدهم.... پیامبر فرمود باید شهادت بدهی که علی امیرالمومنین است حمزه عرض کرد شهادت دادم و اقرار کردم و ایمان آوردم و تصدیق نمودم
پیامبر فرمود باید شهادت بدهی که امامان از نسل علی ، حسن و حسین اند و در ذریه حسین اند حمزه عرض کرد ایمان آوردم و تصدیق کردم پیامبر فرمود باید شهادت بدهی که فاطمه سرور بانوان جهان است حمزه عرض کرد آری تصدیق کردم
📚جانشین پیامبر حضرت استاد آیت الله جاودان مدظله صفحه ۱۵۷
@kodak_novjavan1399
🏴 ویژه وفات
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی (ع)
می شود در این حرم
غصه های من تمام
تا که از در می رسم
تا که می گویم سلام
هر کسی در گوشه ای
می کند راز و نیاز
پر شده صحن تو از
عطر خوشبوی نماز
@kodak_novjavan1399
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑#انیمیشن 🥚🐫#مثل_نامه
🦋 این داستان: #فردا_هم_روزخداست⛱
🍃فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
@kodak_novjavan1399
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 🌷🇮🇷#آشنایی_باشهدای_عزیز
🌹🕊 #شهید_علی_شرفخانلو
💐یار امام زمان(عج) باید مثل شهید علی شرفخانلو باشه😊
@kodak_novjavan1399
#یک_داستان_یک_پند
✍️عارف سخنوری، با یک قاری قرآن در مجلسی وارد شدند. قاری قرآن شروع به تعریف از اخلاق و علم دوست سخنورش کرد و همگان مشتاق شنیدن سخنان مرد سخنور بودند. وقتی وارد مسجد شدند، در جلسه، قرآن تلاوت میکردند. سخنور تا رسید قرآن دادند تا بخواند و یک کلمه را اشتباه خواند و مصحح بدون رودربایستی و بلند غلط او را گرفت. نوبت تلاوت به قاری رسید، قاری دو کلمه را سقط کرد و نخواند و بلند مورد ایراد واقع شد. سخنور سخنرانی کرد و مجلس تمام شد.
وقتی با دوست قاریاش از مجلس بیرون آمدند، سؤال کرد، چرا دو کلمه را به عمد، سقط کردی و انداختی؟ طوری که کسی از تو ایراد گرفت که یک صدم تو قرآن وارد نبود؟ قاری گفت: تو استاد منی و استاد سخن، وقتی تو یک غلط خواندی من باید دو غلط میخواندم تا مردم باور کنند این صفحه تلاوتش دشوار بود و وجهه ظاهری تو حفظ شود تا مردم به سخنانی که از تو میخواستند بشنوند، تردید بر علم تو نداشته باشند. از تو میخواستند مطلبی یاد بگیرند اما من جز صوت خوش چیزی نداشتم به آنها بدهم.
سخنور دست دوست قاریاش را بوسید و گفت: تو استاد اخلاق منی! چون وقتی که تو قرآن میخواندی شیطان در دل من نفوذ کرد و آرزو میکردم غلط بخوانی تا آبروی من به من برگردد. چیزی که شیطان در دل من گذاشته بود، رحمان در دل تو نهاد.
@kodak_novjavan1399
☀️ #حدیث_روز
✅ حضرت محمّد صلّیاللهعلیهوآله:
حوائج خویش را با عزت نفس بجوئید زیرا کارها جریان مقدر (سرنوشت) دارد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
🍃🌸اگر چه درد… اگر چه هزار غم داریم
🍃💓کنارِ حضرتِ معصومه ما چه کم داریم
🍃💓کنارِ دخترِ باران و خواهرِ خورشید
🍃🌸بهشت حرفِ کمی هست تا حرم داریم
🍃🌸پیشاپیش ولادت با سعادت
🍃💓حضرت معصومه سلام الله علیها
🍃🌸و روز دختران مبارک
@kodak_novjavan1399
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا اوعاشق خدابود وخداهمچون اربابش اوراطلبید آیامیشود..........
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
@kodak_novjavan1399
#آموزنده
🌾کشاورزی یک مزرعه بزرگ گندم داشت
زمین حاصلخیزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود
هنگام برداشت محصول بود
شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد
و به پیرمرد کمی ضررزد.
پیرمردکینه روباه را به دل گرفت
بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد
مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده به دم روباه بست و آتش زد
روباه شعله وردر مزرعه به اینطرف وآن طرف میدوید وکشاورز بخت برگشته هم به دنبالش
در این تعقیب و گریز گندمزار به خاکستر تبدیل شد
وقتی کینه به دل گرفته ودر پی انتقام هستیم
باید بدانیم آتش این انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت ببخشیم وبگذریم
@kodak_novjavan1399
39.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۳۷ : یک روز خوب ۱
@kodak_novjavan1399