#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
بنامدوست
گشاییم دفترصبح را
به فر عشق فروزان کنیم محفل را
بسم الله النور
روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم
دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش
وکمکمان کن تازیباترین روز را
داشته باشیم
الهی به امید تو.
هر دفعہ کہ هر مشکل و
هر مسئلہاے بود
بردیم پناه از همہ دنیا بہ ابالـفضـل
#بیدستکربلا✋
#دست_مرا_بگیر✋
✍پیامبر اکرم (ص) فرمود :من از جبرییل پرسیدم آیا بعد از من به زمین خواهی آمد ؟
گفت : بلی یا رسول الله بعد از شما ۱۰ مرتبه به زمین نازل خواهم شد .... و ده گوهر از روی زمین خواهم برد ( به دلیل کفران مردم ).
💫 پیغمبر فرمودند : " آن گوهر ها چیست ؟" عرض کرد :
◀️دفعه اول که نازل بشوم برکت را .
◀️دفعه دوم رحمت را .
◀️دفعه سوم حیا را از چشم زنان .
◀️دفعه چهارم حمیت و غیرت را از مردان.
◀️دفعه پنجم عدالت را از دل سلاطین .
◀️دفعه ششم صداقت را از دل دوستان .
◀️دفعه هفتم مروت را از دل اغنیا .
◀️دفعه هشتم صبر را از دل فقیران .
◀️دفعه نهم حکمت را از دل حکیمان.
◀️دفعه دهم ایمان را از دل مومنین.
✳️هر گاه خداوند غضب نماید، عذابی بر ایشان نازل نکند .
♨️به جایش نرخ های آنان گران می شود
♨️و عمرهای ایشان کوتاه می گردد
♨️تجارتشان سود نمیکنند
♨️و میوه هایشان نیکو نمی باشد
♨️نهرشان کم آب وباران برایشان دریغ می گردد
♨️و اشرار بر آنان مسلط می گردد.
📚 مناقب آل بیت النبی المختار(ص)، ص۱۰۷، نشر رضی، قم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: کمک کن تا کمکت کنم، چه خوب است این یاری، یاری امام عصر علیهالسلام باشد.
🔸حجت الاسلام محمدرضا #رنجبر
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_نهم فرزانه یک آن کنترل خودش رو از دست داد وگفت: برای رسیدن به به
اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_دهم
رنگ صورت فرزانه عین گچ سفید شده بود... ازصدای پاها معلوم بود چند نفر دارن بالا میان... در اتاق پذیرایی باز بود اولین مرد از جلوی در رد شد ... دومی... سومی....
فرزانه گفت چه خاکی تو سرمون کنیم؟؟ من هم مستاصل گفتم الان زنگ میزنم جلالی... فرزانه گفت تا جلالی بیاد... اشک از گوشه چشمش سرازیر شد روی گونه هاش...
توی دلم گفتم خدایا ما دختریم... خدایا تورو به حضرت زهرا ... به اون لحظه توی کوچه.... خدایا بلایی سرمون نیاد... اشک روی صورتم چکید روی کاغذها...
تو اون لحظات زجر آور که داشتیم به تمام هویتمون فکر میکردیم از استرس و ترس فقط نگاه های خیس بود که بین من و فرزانه رد و بدل می شد... بعد از چند لحظه فرزانه چاقو را از توی کیفش در آورد بیرون...
گفت: به مولا بیان داخل با همین چاقو میکشمشون!!! بعد گریه اش شدت گرفت و گفت اگه نتونم خودمو میکشم...
منم در حالی که اشک میریختم با سر کارش رو تأیید کردم... با این حرف فرزانه یاد شهیده معصومه آرامش افتادم...
دختری که سال ۶۹ برای حفظ عفت و حیا حاضر شد بدنش تکه تکه بشه ولی عفت و تقواش را نفروشه ...
خدایا...خودت مواظب ما باش...
با توجه به مکانی که بودیم و افرادی که اونجا بودن همه چی توی اون شرایط طوری بود که خطر و کامل احساس می کردیم...
گاهی زمان فقط چند دقیقه است ولی انگار قرار نیست تموم بشه چه لحظات سختی برای من و فرزانه می گذشت...
بعد از چنددقیقه خانم مائده اومد داخل اتاق، نفس نفس میزد...
بریده بریده گفت:ببخشید معطل شدید... فرزانه در حالی که اشکهای صورتش رو پاک میکرد گفت: خانم اینجا چه خبر؟! خانم مائده که تازه متوجه چهره های ما شده بود گفت: مشکلی پیش اومده؟ اتفاقی افتاده؟؟
فرزانه گفت ما از شما باید بپرسیم! این آقایون اینجا چکار میکنن؟؟
من ادامه دادم گفتم :خانم ما مثلاً اومدیم برای مصاحبه این چه وضعیه؟! خانم مائده در حالی که داشت در اتاق رو می بست گفت: الان براتون توضیح میدم....
در اتاق که بسته شد فرزانه همونطور که لبش رو می گزید نگاه ملتمسانه ایی به من کرد... معترضانه به سمت خانم مائده رفتم و گفتم: چرا در رو می بندید؟؟!
داشتم میرفتم در رو باز کنم که یک دفعه صدای یک چیز مهیبی اومد...خانم مائده محکم دستش رو زد به صورتش و گفت یا حضرت محمد...
#سیده_زهرا_بهادر
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_دهم رنگ صورت فرزانه عین گچ سفید شده بود... ازصدای پاها معلوم بود
اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_یازدهم
سه نفری از در اتاق پریدیم بیرون...
اوه... اوه....چه وضعیتی!!!
یخچال افتاده بود زمین و پاهای یکی از آقاها زیر یخچال مونده بود دو نفر دیگه داشتن تلاش میکردن بکشنش بیرون...
خانم مائده هم مرتب میزد تو سرو صورت خودش می گفت رسول خوبی رسول...
به هر بیچارگی بود یخچال رو از روی پای همون که رسول صداش میزدن برداشتن... داغون شده بود...
فرزانه یه نگاهی به پای رسول کرد یه نگاهی به خانم مائده با شتاب گفت: خوب زنگ بزنید اورژانس و دوید سمت رسول رو کرد به خانم مائده گفت: من دوره کمک های اولیه رو گذروندم جعبه ی کمک های اولیه دارید؟ خانم مائده که کاملا هول کرده بود و پهنای صورت اشک میریخت. رفت جعبه کمک های اولیه بیار ...
فرزانه اومد پای رسول رو بررسی کنه که رسول چنان خودش رو عقب کشید نزدیک بود سرش بخوره به دیوار! در حالی که درد زیادی می کشید و تو خودش می پیچید گفت نیازی نیست دست نزنید الان اورژانس میرسه...
فرزانه یه نگاه عصبانی بهش کرد و بلند شد اومد سمت من... دیدم اوضاع خیلی خرابه و نمی تونیم مصاحبه رو ادامه بدیم به خانم مائده گفتم پس با این وضعیت مصاحبه رو بذاریم برا یه وقته دیگه...
با هق هق گفت: ببخشید من به داداشم گفتم امروز مهمون داریم نمی خواد این یخچال رو ببری تعمیر گاه! گفت: من کاری به مهمونا ندارم با دوستام اومدم یه لحظه می بریمش تموم ... همونطور اشک می ریخت گفت اومد ثواب کنه کباب شد ....
خدا حافظی کردیم و داشتیم بیرون میومدیم اورژانس هم همون موقع رسید...رسول رو گذاشتن رو برانکارد قبل از اینکه سوار ماشین بشه با همون حال خرابش گفت: ببخشید خانمها برنامه ی امروزتون خراب شد ...
سوار ماشین شدیم فرزانه سرش رو گذاشت رو فرمون گفت عجب روزی بود ها... تر کیدیم... گفتم فرزانه :صحنه هایی امروز دیدم که هیچ وقت یادم نمیره !چه زجر روحی توی اتاق کشیدیم...
واقعا چه جوری بعضی ها تونستن تن به جهاد نکاح بدن !!!
فرزانه گفت:آره واقعا خیلی بد بود دفعه ی دیگه توی خونشون قرار مصاحبه نذاریا نصف عمر شدیم... بعد هم ادامه داد پسره رو دیدی عه!عه! یکی نیست بهش بگه تو که اینقد متعصبی جلو خواهرت رو میگرفتی که....
#سیده_زهرا_بهادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️از دری که فقر بیاد ایمان میره
پس چطوره که تعدادی ثروتمند بی دین داریم؟!
و فقرایی رو میبینیم که دیندارن؟؟🤔
بیا برای یکبار توی کلیپ ببنیم معنی این حدیث چیه و واسه کجاست👆
📣سید کاظم روحبخش
استاد محمدی ؛ خدا به نماز ما نیاز ندارد پس چرا باید نماز قضا بخوانیم؟.mp3
371K
استاد محمدی ؛ خدا به نماز ما نیاز ندارد پس چرا باید نماز قضا بخوانیم؟🧐🧐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آهنگ زیبای روز معلم ✏️
📖 آموخته ام از تو دنیای الفبا را
🎙 شاعر و خواننده : سید صادق آتشی
#داستان_کوتاه
⁉️از عارفی پرسيدند :
چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده!
و براى آمرزش گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟
🔸فرمود:
◽️ اگـر
به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه خودش میکند
يعنى از انسان میخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند
و آن آيه اینست :
"انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما"
♥️خـداوند
و ملائکهاش براى پيامبر(ص) صلوات میفرستند ،شما هم بياييد و همراهى کنيد.
علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است
که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا میبرد.
🔴مرگهای ناگهانی آخرالزمان و هشدار به مومنین!
آیت الله حق شناس:
🔰دیشب به بنده تلفن زدند و گفتند که فلان شخص که خیلی هم مواظب سلامتی خودش بود و فشار خونش را همیشه اندازه گیری می کرد تا از حد متعارف تجاوز نکند، سکته کرد و یک مرتبه از بین رفت!
🌸 امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند:
✳️ در آخر الزمان مرگ های ناگهانی زیاد می شود.
🌟ملک الموت مردم را می رباید... اگر این زمان را درک کردید باید با طهارت بخوابید.
✅سوال کردند:
یا امیرالمومنین یعنی با وضو بخوابیم؟
🌷 حضرت فرمودند: خیر. یعنی ذمّه خودتان را از حق و خلق خلاص کنید.(یعنی حساب خود را صاف و پاک کنید...)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑شیطان در این دنیا انسان رو چطوری سرگرم میکنه
آیت الله جوادی آملی
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
داستان قرآنی✨ حضرت خضر🌹 قسمت پنجم🍀 دیدار موسی از سه حادثه عجیب موسی و یوشع و خضر ـ علیه السلام ـ ب
داستان قرآنی✨
حضرت خضر🌹
قسمت آخر🍀
توضیحات خضر ـ علیه السلام ـ در مورد سه حادثه عجیب
حضرت خضر ـ علیه السلام ـ راز سه حادثه شگفتانگیز فوق را برای موسی ـ علیه السلام ـ چنین توضیح داد:
اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار میکردند، و من خواستم آن را معیوب کنم و به این وسیله آن کشتی را از غصب ستمگر زمان برهانم. چرا که پشت سرشان پادشاه ستمگری بود که هر کشتی سالمی را به زور میگرفت.
معیوب کردن من، برای نگهداری کشتی برای صاحبانش بود.
و امّا آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند و بیم داشتیم که آنان را به طغیان و کفر وادارد، از این رو خواستیم که پروردگارشان به جای او فرزندی پاکسرشت و با محبّت به آن دو بدهد.
و امّا آن دیوار از آنِ دو نوجوان یتیم در آن شهر بود، گنجی متعلّق به آن یتیمان در زیر دیوار وجد داشت، و پدرشان مرد صالحی بود، و پروردگار تو میخواست آنها به حدّ بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند. این رحمتی از پروردگار تو بود، من آن کارها را انجام دادم تا زیر دیوار محفوظ بماند و آن گنج خارج نشود و به دست بیگانه نیفتد، من این کارها را خودسرانه انجام ندادم. این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آنها تحمّل کنی.
موسی ـ علیه السلام ـ از توضیحات حضرت خضر ـ علیه السلام ـ قانع شد.
توصیه خضر ـ علیه السلام ـ و نوشته لوح گنج هنگام جدایی خضر ـ علیه السلام ـ از موسی ـ علیه السلام ـ، موسی به او گفت: مرا سفارش و موعظه کن، خضر مطالبی فرمود از جمله گفت: «از سه چیز بپرهیز و دوری کن: 1. لجاجت 2. و از راه رفتن بیهدف و بدون نیاز 3. و از خنده بدون تعجّب، خطاهایت را بیاد بیاور و از تجسّس در خطاهای مردم پرهیز کن.»
📚داستانهای قرآن
✍🏻فردا داستان حضرت موسی را خدمت شما عزیزان ارائه خواهیم داد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر با آرایشت دل مردی رو بُردی...⁉️
#تلنگر
پخش زنده عوامل ترک ۱.mp3
19.26M
👌شما هم در ترویج نماز و حجاب سهیم باشید.
📌اینم صوت پخش زنده
🖇موضوع:
🔎بررسی علت اصلی ترک نماز و حجاب در فرزندان ... (قسمت ۱)
📝ارائه راهکار برای پیشگیری و درمان
اینکه ما میخواهیم در نمازمان توجه داشته باشیم و منقلب باشیم و این اتفاق نمی افتد برای این است که:.....
🔻حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد #ناصری حفظهالله
♨️ گناه با ما چه کرده است؟
🔴ما با گناه ، روح و قلب خود را خراب کرده ایم ، به حدی که دیگر عجائب عالم را نمی بینیم ؛
🔸صدای تسبیح فرشتگان را نمی شنویم ، عاشقانه از دوری خدا اشک نمی ریزیم و با
غیر خدا سرگرم میشویم و ...
💌 #پیام_معنوی
🍃 #استاد_پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
💠اگر گناه هم کردید از ما رو برنگردونید