eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1.2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
252 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 🔺هيچ وقت از خودمون پرسيديم قيمت يه روز زندگی چنده⁉️ 🔸ما که قيمت همه چيز رو با پول میسنجيم... 🔹تا حالا شده از خدا بپرسيم: 🍃قيمت يه دست سالم چنده؟ 🍂يه چشم بی عيب چقدر می ارزه؟ 🍃چقدر بايد بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنيم؟ 🍂قيمت يه سلامتی فابريک چقدره؟ و خيلی سؤال ها مثل اين... 🍁ما همه چيز را مجانی داريم و شاکر نيستيم... 🌺خدايا برای تمام نعمتهايت سپاس🙏
«عرصه‌ی جنگ نرم بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می‌طلبد. با تمام وجود خود را برای این عرصه آماده کنید». با تمام وجود! علی علیه‌السلام گفت هیچ‌کس برای من مالک نمیشد؛ هیچ‌کس! آیا ما مالک اشتری پای کاریم یا اوقات فراغتی فقط پای کاریم؟! @kodak_novjavan1399
🚌 اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد تمام صندلی‌ها پر بود و به ناچار وسط راهرو ایستادم. چند ایستگاه اول همچنان به جمعیت اضافه می‌شد و من هم خسته‌تر، البته دیدن صحنه‌ی احترام نوجوان، که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد خستگی را از تنم به در کرد! هر چه به ایستگاه‌ پایانی نزدیک‌تر می‌شدیم، شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته می‌شد! کنار پیرمردی که از ایستگاه اول سرش را به شیشه تکیه داده بود، یک صندلی خالی شد و نشستم. هوا کم کم رو به تاریکی می‌گذاشت و فضا کمی دلگیر شده بود! پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت:«جَوون دیدی ایستگاه اول چه قدر شلوغ بود؟!» گفتم:«بله پدرجان» گفت:«می‌بینی الآن که داریم به آخر خط می‌رسیم، چه قدر خلوت شده؟» من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم: «بله؛ چه طور مگه؟!» لبخندی روی لبش نشست و گفت: «آخرالزمان هر چی به ایستگاه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شیم، آدمای بیشتری از قافله‌ی حق پیاده می‌شن! از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان مثل نگه داشتن آتش توی دست می‌مونه! پس تا جوونی مراقب خودت باش تا منحرف نشی، خسته نشی. ضمنا از کم شدن آدم های توی مسیر حق نترس!» من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم یاد حدیثی امام‌ صادق افتادم که فرمودند: «به خدا سوگند! شما خالص می‌شوید؛ به خدا سوگند! شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ به خدا سوگند! شما غربال خواهید شد؛ تا این که از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر! @kodak_novjavan1399
وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ» یه موقع به زور بازو و تواناییت مغرور نشیااا اونی که کار هارو پیش می‌بره خداست .. @kodak_novjavan1399
خِیلے‌از‌‌مـٰا‌ھـٰا‌میدونیم‌ڪِھ‌چَت‌ڪردن‌بـٰا‌نامَحرم‌گنـٰاھ میدونیم‌ڪِھ‌‌‌دزدی‌ڪَردن‌گنـٰاھہ میدونیم‌نبـٰاید‌‌دِل‌ڪَسی‌رو‌شکوند‌ نَباید‌بـے‌احترامے‌ڪَرد نبـٰاید‌اسراف‌ڪَرد🚫 . وَلے‌ھمچنـٰان‌داریم‌گنـٰاھ‌میڪنیم بـٰا‌این‌ڪـٰارمون‌فَقط‌ظہور‌آقـٰا‌مون‌‌عقب‌می اندازیم💔' یِچیز؎‌مِیدونِستِے-! مـٰا‌کلا‌حَواسمون‌نِیس:\ وَلـی‌مولـٰا‌مون‌دائم‌دعـٰامون‌‌میڪِنھ...ッ! یكم‌حواسمون‌بہ‌قَلبِ‌شَڪَستھ‌‌مھد؎‌فـٰا‌طمھ‌ باشھ . . . @kodak_novjavan1399 ☘🌸☘🌸☘🌸☘
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙استاد دولتی « قدمی برداریم... سلامی،،صدقه‌ای،،زیارتی...» 👌بسیار زیبا 👈ببینید و نشردهید. @kodak_novjavan1399
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️قیامت سر سوزنی از قلم نمیافته! 🎙شیخ حسین انصاریان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @kodak_novjavan1399
اینکه چادر سرت میکنی و در کوچه ها قدم برمیداری بسیار زیباست چون برای بنده خدا تیپ نمیزنی؛ برای خدا تیپ میزنی! این قشنگه..‌. @kodak_novjavan1399
... هَر وَقت بَعد از اون گُناه...! خُدا انقدر زِنده نِگَهِت داشت ڪه وضو بِگیری وایستی جلوشو نَماز بِخونی... یَعنی پَذیرفتَتِت خُدا از تو نا اُمید نیست... 🌱 @kodak_novjavan1399
می دونستی‼️ خیلی از اونایی که لب دریا غرق میشن کسانی هستند که شنا بلد بودند و گفتند حواسم هست..حواسم هست !! 📵نامحرم،نامحرم است چه دردنیای مجازی چه در دنیای حقیقی!💯 @kodak_novjavan1399
مرحوم فشندي تهراني مي گويد: «در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده، به همراه همسرم برمي‌گشتم .در راه، آقايي نوراني را ديدم که داخل صحن شده، قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم: اين سيد در اين هواي گرم تابستان تازه از راه رسيده و [حتماً] تشنه است. به طرف سيد رفتم و ظرف آبي را به ايشان تعارف کردم. [سيد ظرف آب را گرفت و نوشيد] و ظرف آن را برگرداند در اين حال عرضه داشتم: آقا شما دعا کنيد و فرج را از خدا بخواهيد تا امر فرج ايشان نزديک شود! ايشان فرمودند: «شيعيان ما به اندازه‌ي آب خوردني، ما را نمي‌خواهند، اگر بخواهند، دعا مي‌کنند و فرج ما مي‌رسد». اين سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسي را نديدم!! فهميدم که وجود اقدس امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) را زيارت کرده‌ام و حضرتش، امر به دعا کرده است» 📚احمد قاضي زاهدي/جلد 1/ صفحه 155 @kodak_novjavan1399