#عزیزقلبم…
انگشت به لب ماندهام از قاعده ی عشق
ما یار ندیده ، تبِ معشوق کشیدیم!❤️
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 اکثر کسانی که به یه جایی رسیدند
📿 نذر بودند .
📿 همین الان بچه ات رو نذر خدا کن
🎙 #دکتر_سعید_عزیزی
@kodak_novjavan1399
❪•یڪۍ از آشنـٰایان،
خواب شھید پلارڪ رو دیده بود
وقتۍ ازش تقاضا؎ شفـٰاعت ڪردـہ بود
شھید پلـارڪ گفتہ بود
من زمـٰانۍ میتونم شمـٰارو شفـٰاعت ڪنم ڪہ
نمـٰاز بخونید و بہ نمـٰاز توجہ ڪنید،
همچنین زبـٰانتون رو ڪنترل ڪنید...✋🏻!'
#شهیدانه
#نماز
@kodak_novjavan1399
#رمان
#قسمت_شانزدهم
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن
ــ راستش یه جورایی مجبور شدم بیام از ریحانه مراقبت کنم.
به خاطر لطف آقای معصومی.اخمایش رادرهم کرد و گفت:
–چه لطفی؟ قصه اش یه کم طولانیه.
لبخند محوی زد،من سرو پا گوشم.
آهی کشیدم و گفتم:پارسال با دختر خاله ام که تازه گواهی نامه گرفته بود رفته بودیم خیابون گردی که هم بهم شیرینی بده هم دست فرمونش رو نشونم بده.
بعد از این که تو یه رستوران شام خوردیم گفت، بریم توی خیابونهای خلوت یه دور دوری کنیم. من اول مخالفت کردم ولی با اصرارهای اون کوتاه امدم آخه اون برام مثل خواهرمه، از بچگی با هم بودیم و هستیم.
واسه همین نخواستم بزنم تو ذوقش و قبول کردم.با سرعت می رفت و من همش بهش تذکر می دادم که آروم تر، ولی اون اونقد ذوق داشت که اصلا انگار نمی شنید.صدای موسیقی که از ماشین پخش میشد خیلی بلند بود که البته بی تاثیر نبود توی سرعت بالا.
از یه خیابون فرعی که خواست وارد اصلی بشه اصلا سرعتش رو کم نکرد چون فکر می کرد اونجا خیلی خلوته، ناگهان ماشین پژویی جلومون سبز شد.دیگه خیلی دیر شده بود واسه ترمز گرفتن.ماشین سعیده با قدرت کوبیده شد به اون پژوکه رانندش آقای معصومی به همراه همسرو فرزندش بودو اون فاجعه اتفاق افتاد.
همسر آقای معصومی چون کمربند نبسته بودپرت شد تو شیشه ی جلوی ماشین و ضربه ی مغزی شدبعد از اینکه مدتی توی کما بود فوت شد و خود آقای معصومی هم پاهاش آسیب دید. دلیلش هم این بود که آقای معصومی در لحظه ی تصادف بر می گرده و دستش رو می زاره رو ی بچه که توی صندلی عقب ماشین خواب بوده.
خوشبختانه چون بچه داخل صندلی کودک بوده وکمربندش روهم بسته بوده وپدرش هم به موقع به دادش رسیده، ریحانه کوچولو طوریش نشده بود، فقط خیلی ترسیده بودوهمش گریه می کرد. اونم چه گریه های وحشتناکی، تا مدتها صداش توی گوشم بود.
دختر خالمم آسیب جدی دیده بود و یک ماه بیمارستان بود ولی بالاخره به مرور بهتر شد، در حقیقت از مرگ به طور معجزه آسایی نجات پیدا کرد.
منم آسیب های سطحی دیدم که با چند روز بستری توی بیمارستان حالم خوب شد.
به این جاش که رسیدم زیر لبی
گفت: –خدارو شکر.
مشکلات ما بعد از اون شروع شد.
آقای معصومی از دختر خالم شکایت کردوبدتر از همه این که ماشین دختر خالم بیمه نبودواندازه پول دیه هم پول نداشتیم که بپردازیم.
شوهرخاله ام، هم توانایی مالی نداشت که بخواد بپردازه.دو راه بیشتر نداشتیم یا بایدپول رو می دادیم یا دختر خالم می رفت زندان.
آقای معصومی هم اون روزا حال خوشی نداشت، کسی رو هم نداشت از خودش و بچش نگهداری کنه.
البته یه پدرو مادر پیر داره که خودشون به نگهداری احتیاج دارند ولی بازم امدن و یک ماهی موندن تهران و از بچه نگهداری کردند.یه خواهر ناتنی هم داره که با تصمیم پدرو مادر آقای معصومی زمینی توی شهرستان داشتند که فروختند و این خونه دو طبقه رو خریدند که خواهرو برادر یه جا باشند با این شرط که زهرا خانم خواهر آقای معصومی از بچه نگهداری کنه.ولی از اونجایی که سند خونه رو پدر آقای معصومی می زنه به نام پسرش، دامادش بهش برمی خوره و دیگه اجازه نمیده زهرا خانم بیاد پایین و بچه رو نگهداره. چون مثل این که می گفته باید بخشی از خونه روهم میزدن به نام زنش.یه روز که رفته بودم واسه چندمین بار از آقای معصومی خواهش کنم که از شکایتش صرف نظر کنه.یه جورایی مجبور شد مشکلاتش رو بهم بگه، می گفت دیه رو می خوام که واسه بچم پرستار بگیرم.تا کی تو منت این و اون باشم.می خواست یکیم باشه که غذایی براش بپزه و کارای خونشون رو انجام بده.منم یهو بهش گفتم شما از شکایتتون صرف نظرکنید،خودم پرستار بچتون میشم و کارای خونتون رو هر روز میام انجام میدم.
از حرفم جا خوردو گفت:
–واقعا؟خانوادتون اجازه میدن؟
منم با اطمینان گفتم:
–اگر اجازه بدن شما شکایتتون رو پس می گیرید؟
با سرش جواب مثبت داد.
خیلی خوشحال شدم و بلند شدم رفتم و به خالم و مامانم گفتم رضایت آقای معصومی رو گرفتم.ولی نگفتم چطوری.
بعد از این که آقای معصومی شکایتشون رو پس گرفتن، منم بهشون گفتم یه قرار داد بینمون بنویسیم واسه یک سال.
ولی اون گفت:نیازی نیست من بهتون اعتماد دارم.وقتی خانوادم فهمیدن بگذریم که چه الم شنگه ایی به پا شد.دختر خالم می خواست خودش این کارو کنه، ولی هم هنوز کاملا خوب نشده بود، هم آقای معصومی می گفت نمی خواد کسی رو که باعث این حادثه شده ببینه.
به هر حال بعد از کشمکش های فراوان من کارم رو شروع کردم.البته زهرا خانم وقتی متوجه موضوع شد گفت من تا ساعت دو میام پیش بچه شما از ساعت دو به بعد بیایید تا شب.
چون شوهرش ساعت دو از سرکار میومد و دیگه نمیشد بیاد پایین.
خیلی خوشحال شدم و ازش تشکر کردم، اینجوری به دانشگاهم هم می رسیدم،
آرش با تعجب به حرفهایم گوش می کرد، به اینجا که رسیدم پرسید:
– خوب پس چرا دوشنبه ها نمیایید دانشگاه؟
@kodak_novjavan1399
✍آیت اللّه حاج سید محمود شاهرودی:
من هر وقت کارد به استخوانم میرسید و مشکلات بر من غلبه میکرد، صد مرتبه صلوات تقدیم مادر حضرت عباس (علیهالسلام)، امالبنین (علیهاالسلام) میفرستادم و حاجت میگرفتم.
@kodak_novjavan1399
29.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فاجعهای که نمیخواهند شما بدانید!
▪️عامل ایجاد اوتیسم در کودکان، جیوههای داخل واکسنهاست که از آن به عنوان مواد نگهدارنده استفاده میکنند!
🔻مستند آمریکایی
ترجمه اختصاصی راسخون
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 تفاوت جالب عمار با حذیفه
پیامبراکرم :حذیفه دین خود را حفظ کرد ولی عمار...
‼️در مسیر پیادهروی #اربعین از #جهاد_تبیین غافل نشویم
🎙حجت الاسلام راجی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لال شدن هنگام مرگ...
یکی از دعاها تون این باشه
موقع مرگ لال از دنیا نریم!
🎙#آیتاللهمجتهدی (ره)
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»🥀
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙استاد شجاعی
🔸آزمونی که قبل از ظهور از همه میگیرند!!
👌بسیار شنیدنی
👈حتما ببینید و نشردهید.
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
@kodak_novjavan1399
ماسائِلتُـوایموڪَرَماَزتُـوخواستیم
عِشقِتُـوراقَدَمبِہقَدَماَزتُـوخواستیم❣️
#اربعین 🇮🇷🇮🇶
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸دو کودک فلسطینی که با یک جفت کفش مشترک آب را به خانواده آواره خود میرسانند! به راستی انسانیت مرده و خون باید گریست💔
#غزه
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بشارتهای مقام معظم رهبری در سالهای اخیر و پیشبینی بسیار عجیب امام خمینی (ره) از ظهور!
💠 ظهور بسیار نزدیک است...
#پیشنهاد_ویژه
@kodak_novjavan1399
32.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ټٰایـمِـ⏰نماهنگ
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞🥀🖤
『 نماهنگ #جامانده #اربعین🥀💔
بزن بارون ... بزن
دارم از دلتنگی میمیرم😭💔
🎙عبدالحسین_شفیع_پور...🌱•』
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
@kodak_novjavan1399
🍃فرقینمیکندوسطِروضهیاحرم. . .
روزیبرایعشقِتو؛جانمیدهمحُسِین؏♥️
#حسین_جـٰان
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | مخالفت همسر با سفر زیارت اربعین شوهر
🔸 قسمت دوّم
@kodak_novjavan1399
✅️ از آیت الله بهجت پرسیدند : آیا آدم گناهکار هم می تواند ، امام زمانش را ببیند ؟!
✅جواب دادند : شمر هم امام زمانش را دید !
اما نشناخت ... !
اللهم عَرِّفنی حُجَّتَکَ…
@kodak_novjavan1399
📌 دوشنبه
☀️ ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۴ صفر ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 19 آگوست 2024 میلادی
📎 #تقویم
🔸@kodak_novjavan1399
🌿🥀سلام به آقای مهربانی🥀🌿
🌿🥀 يک عمر، انتظار، مرا پير کرده است
دنيا مرا دوباره زمين گير کرده است
شب در سکوت مبهم خود آفتاب را
در چشم کور صاعقه زنجير کرده است
از ابرهای تيره بپرسيد اين سؤال:
خورشيد اين قبيله چرا دير کرده است؟
هر وقت از زمانه تو را کرده ام طلب
در پاسخم اشاره به تقدير کرده است
آيينه ای شکسته به همراه بادها
نام تو را شنيده و تکثير کرده است
برگرد ای حماسه ی جاويد روزگار
حال خوشم بدون تو تغيير کرده است
اين جمعه کاش بشنوم از سوی آسمان
شاعر، دعای عهد تو تأثير کرده است. 🌿🥀
🌱.برقآمت دلربای مهدی صلوات.🌱
🖤 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🖤💫
@kodak_novjavan1399