🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈
🐈 🐈 🐈 قسمت ۴۰ 🐈 🐈 🐈
🇮🇷 فرامرز ، در یکی از ظهرها ،
🇮🇷 انسان شد و به اداره پست رفت .
🇮🇷 و قفس گربه ها را به صورت سفارشی ،
🇮🇷 برای چین ارسال کرد .
🇮🇷 به همان آدرسی که ، ایاز با آنها کار می کرد .
🇮🇷 قفس گربه ها را در انبار گذاشتند
🇮🇷 تا زمان حرکت کشتی ، فرا برسد .
🇮🇷 سپس خودش نیز گربه شد .
🇮🇷 و به دوستان گربه ای خود ، ملحق شد .
🇮🇷 اداره پست ، قفس را سوار کشتی کرد .
🇮🇷 و آن را به مقصد چین ارسال نمود .
🇮🇷 هوا تاریک می شد .
🇮🇷 و فرامرز ، خیلی خسته بود .
🇮🇷 می خواست چند ساعتی بخوابد
🇮🇷 اما می ترسید یک دفعه انسان شود
🇮🇷 و به گربه ها ، آسیب بزند .
🇮🇷 به خاطر همین ،
🇮🇷 از قفس بیرون آمد و عقب کشتی خوابید .
🇮🇷 و هنگام اذان صبح ، بیدار شد .
🇮🇷 اما چون خیلی خسته بود ،
🇮🇷 بیدار شد و دوباره خوابش برد .
🇮🇷 یکی از ملوانان ، روی عرشه کشتی آمد .
🇮🇷 و مشغول خواندن نماز و قرآن و دعا شد .
🇮🇷 بعد از نماز ، متوجه فرامرز شد .
🇮🇷 آرام بیدارش کرد و او را پیش ناخدا برد .
🇮🇷 ناخدا ، لیست مسافران را چک کرد .
🇮🇷 اما نام فرامرز در آن نبود .
🇮🇷 ناخدا دستور داد تا فرامرز را زندانی کنند .
🇮🇷 فرامرز نیز ،
🇮🇷 هرچه اصرار کرد که زندانی نشود
🇮🇷 فایده ای نداشت .
🇮🇷 فرامرز را در زندان انداختند .
🇮🇷 و به دنبال پلیس کشتی رفتند .
🇮🇷 مامور امنیت کشتی آمد .
🇮🇷 اما به جز گربه ، هیچ کس را آنجا ندید .
🇮🇷 فرامرز با طلوع آفتاب ، دوباره گربه شد .
🇮🇷 ناخدا و ملوانان ،
🇮🇷 گمان کردند که فرامرز ، فرار کرده است .
🇮🇷 کشتی را به دنبال او جستجو کردند .
🇮🇷 و فرامرز که گربه شده بود را ،
🇮🇷 پیش سایر گربه ها ، در قفس گذاشتند .
🇮🇷 و هیچ وقت فرامرز را پیدا نکردند .
🇮🇷 قبل از ظهر نیز ،
🇮🇷 فرامرز از قفس بیرون آمد .
🇮🇷 و دوباره یک جایی مخفی شد
🇮🇷 تا اگر انسان شود ، کسی او را نبیند .
🇮🇷 ناگهان ، مردی را دید ،
🇮🇷 که پول و کیف و جواهراتی را ،
🇮🇷 در اتاقک انباری پشت کشتی ،
🇮🇷 مخفی کرد و رفت .
🇮🇷 فرامرز با اذان ظهر ، انسان شد .
🇮🇷 و به سراغ اتاقک انباری رفت .
🇮🇷 در آن ، تعداد زیادی پول ، کیف پول ،
🇮🇷 کارت اعتباری ، ساک و جواهرات پیدا کرد .
🇮🇷 تقریبا اطمینان داشت
🇮🇷 کسی که اینها را ، آنجا گذاشته ،
🇮🇷 آنها را دزدیده است .
🇮🇷 به فکر فرو رفت .
🇮🇷 می خواست راهی پیدا کند
🇮🇷 تا هم او را تحویل پلیس دهد
🇮🇷 و هم پول و جواهرات مردم را ،
🇮🇷 به صاحبانشان ، برساند .
🐈 ادامه دارد ... 🐈
📚 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مهمترین خواسته مردم از رئیس جمهور آینده از نظر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
@kodak_novjavan1399
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 #درس_اخلاق
چوب خدا صدا نداره
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮 « همه ساکتاند »
🔺حداقل یک میلیون جوان که بخاطر بیفکری مسئولین تا اخر عمر باید مجرد بمانند.
✍ استاد رائفی پور: به من میگن تو میای از مشکلات جوانان حرف میزنی پرروشون میکنی، پررو تویی که حرف خدا رو زمین گذاشتی.
🎬 #کلیپ_تصویری
👤 استاد #رائفی_پور
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
#مهدے_جان❤️
بیا #گل_نرگس جهان جاے توسٺ
دو صد ترانہ بہ لبها،همہ براے توسٺ
بیا گل نرگس بہ جان تشنہ عشق
دعا دعاے #ظهور اسٺ و همہ براے توسٺ
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
❤️امام علی علیه السلام می فرمایند:
🌿 هرگاه مردم چیزی از دین خود را برای بهبود دنیایشان ترک کنند خدا به رویشان درب ضرر و زیان بیشتر را می گشاید!
📚نهج البلاغه حکمت ۱۰۶
@kodak_novjavan1399
⭕️مهدویتدرقرآن
🌷آیهای از سوره زخرف
📖هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ[زخرف/۶۶]
🔸آنها انتظار نمی کشند مگر قیامت را که ناگهان به سراغ آنها آید در حالی که خبر ندارند.
💢زرارة بن اعین می گوید از امام باقر علیه السلام پیرامون این آیه پرسش کردم
🌷امام علیه السلام فرمودند:
🔰منظور از ساعت همان ساعت حضرت قائم علیه السلام است که به ناگاه (خبر ظهور وقیامش) به آنان می رسد.
📚المحجة فی ما نزل فی القائم الحجة(به نقل از تأویل الآیات الظاهره، ص ۵۷۱)
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💖وآلِ مُحَمَّدٍ
💚وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#گیف
🦋@kodak_novjavan1399