👈 #پاسخ_مشاور👇
با سلام خدمت شما مادر گرامی
برای تربیت فرزندان در دوره کنونی باید حساس تر باشید ومراقب باشید هر محرک آزاردهنده ای به کودکتان ارایه نشود.
ضمن اینکه دیدن این تصاویر به غیر از مشکلاتی که درتربیت ایجاد می کند برای یک کودک بسیار ترسناک است و وحشت کودکتان از اتاق بسته شما و همسرتان هم همین است.توصیه جدی دارم در برابر فرزندتان کاری نکنید که او حساس شود . ولی الان هم که این اتفاق افتاده شما باید سعی کنید که اطلاعاتی درست و متناسب با سن دخترتان به وی ارایه دهید تا دچار مشکلات اطلاعاتی نشود و برای تکمیل اطلاعات خود دنبال منابع اطلاعاتی نادرست نرود. در این سن کودک باید وظایف جنسی، تولید مثل و عملکرد دفعی اندامها را به طور کامل بفهمد. البته بررسی دانش جنسی خود کودک هم مهم است مثلا مادر ارزیابی کند که فرزندش در این زمینه چقدر اطلاعات دارد و بر همان اساس به او اطلاعات دهد. در این زمینه کتابهای بسیار خوبی در بازار وجود دارد که از طریق داستان و قصه سعی دارد این دست مطالب را به کودک بیاموزد.یک سرچ اینترنتی در این زمینه بکنید ضمنا به انتشارات صابرین و انتشارات رشد هم سری بزنید و ببینید مرتبط با مشکل شما کتابهای اموزشی دارند یا خیر؟ برای درک مساله مقاربت و بارداری و .. مثالهایی از پرندگان و حیوانات می تواند به شما کمک کند تا اطلاعات درست به فرزندتان دهید. از این به بعد هم در مورد رفتارها و معاشران فرزندتان بیشتر دقت کنید.
👈 #پرسش_و_پاسخ👉
#روزهای_زوج
📘✍📘✍📘✍
@kodaknojavan 🌿🌹
✏️〰➰〰➰〰➰〰➰〰🖍
#قصه_متنی
قصه جــــــ🦆ــــوجـــ🐥ــــه اردک زشــــــــت😌
🐥🍄🐥🍄
مرغها به او نوک می زدند و همه حیوانات به او می خندیدند.
جوجه اردک بیچاره خیلی غمگین و تنها بود . و با گذشت زمان بیشتر ناراحت می شد . هرچند که مادرش سعی می کرد به او دلداری بدهد احساس می کرد کسی او را دوست ندارد و فکر می کرد چرا با بقیه برادرهایش فرق دارد .
یک شب که دیگر جوجه اردک زشت نتوانست این همه ناراحتی را تحمل کند از حیاط طویله خارج شد و تا جایی که می توانست دوید . بزودی به جنگل رسید . هر چه جلوتر می رفت پیدا کردن راه سخت تر می شد .
اما او به دویدن ادامه داد تا اینکه به نزدیکی مردابی رسید که اردکهای وحشی در آنجا زندگی می کردند . جوجه اردک پشت درختی پنهان شد . احساس می کرد که خیلی تنها و خسته است صبح هنگامیکه تعدادی از اردکها پرواز میکردند متوجه جوجه تازه وارد شدند ایستادند به او سلام کردند .
از او پرسیدند: تو کی هستی ؟ جوجه اردک زشت گفت : من اردک مزرعه هستم آیا تا حالا جوجه اردکی مثل من دیده اید که پرهای خاکستری داشته باشد.
🐥🍄🐥🍄
ادامه دارد...
🎀〰➿〰➿〰➿〰➿〰🎀
@kodaknojavan 🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
🌺سلام میکنیم به صبح
به نور به روشنایی
و به همه عزیزان
كه با يادخدا
🌺روزديگری
ازروزهای باشكوه
زندگی را آغاز كردهاند
الهی روزتون سرشار از🌺
خوشبختی باشه
🌺سلام دوستان خوبم😊✋ #صبحتون_به_زیبایی
#گلـــــــــ🌸ـــــــای_بهاری
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕
📚 #نکته_های_تربیتی 📚
#استادپناهیان
‼️وای بر مامان و باباهایی که
در #هفتسال اول به بچه ثابت نمیکنند که
عاشـــ❤️ــــــق او هستند!
درحالیکه بچه در این سن، باید آخرِ کیف باشد!😊
👈 برخی از مادرها مدام به بچه میگویند
‼️ «دیگر دوستت ندارم ها!»‼️
⁉️ چرا بچه را تهدید میکنی؟!
⚡️خُب این بچه یادش میماند و میگوید
👈 «من موجودی هستم که بههمین سادگی، مادرم میتواند من را دوست نداشته باشد!»
❌این را به بچهات نگو.
⏪منّتش را بکش!
👈 مثلاً اینطوری بگو:
🌷 «من که تو را دوست دارم، این کار را نکن...»
✍ مدام به او بگو
😍دوســــ❤️ـــــتت دارم😍
👈 بگذار این بچه، وجودش پُر بشود.
📚 (وسائلالشیعه/۱/۴۷۶)
@kodaknojavan 🌿🌹
#نوجوان
#نوجوانان تمایل زیاد به بودن با گروه همسالان دارند
بنابراین اگر نوجوان شما از شما دوری می کند
ممکن است با دعوت از دوستان او و همراه شدن با آنان
باعث نزدیکتر شدن نوجوان به خودتان شوید
@kodaknojavan 🌿🌹
#خلاقيت_كودك
✍داستاني را بخوانيد وبخواهيد داستان را تغيير دهد
👈از او بخواهيد چه استفاده هاي ديگري
از لوازم اطراف را مي تواند داشته باشد.
@kodaknojavan 🌿🌹
#والدین_عزیز👇👇
👈فرزندانتان اگر یک خصوصیت #منفی داشته باشد
👈 درعوض ده ویژگی مثــــ😊ــبت دارد.
‼️والدین نباید تنها خصوصیات منفی را ببینند .
😊نکات مثبت بچه ها را ببینید
و به زبان بیاوردید
تا تقویت شود.
@kodaknojavan 🌿🌹
11.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نکته هایی در مسائل #غذایی فرزندان
🔴استفاده از غذاهای کم حجم و پر کالری
@kodaknojavan 🌿🌹
✏️〰➰〰➰〰➰〰➰〰🖍
#قصه_متنی
قصه جــــــ🦆ــــوجـــ🐥ــــه اردک زشــــــــت😌
🐥🍄🐥🍄
او مدت طولانی به اردکهای وحشی که با اردک های مزرعه خیلی فرق داشتند نگاه کرد آنها گفتند : یک اردک ؟ ولی ما تا حالا جوجه اردکی مثل تو ندیده ایم . اما مهم نیست . تو می توانی اینجا بمانی چون این مرداب به اندازه کافی برای همه ما جا دارد .
جوجه اردک زشت خوشحال بود که می توانست در کنار مرداب استراحت کند و از حیوانات بیرحم مزرعه دور باشد هوا سرد بود جوجه اردک زشت به برگ های درختها نگاه کرد که طلایی و قرمز بودند . همانطور که او میان نیزار برای پیدا کردن غذا می گشت دو غاز وحشی جوان از آسمان کنار او به زمین نشستند.
سلام دوست داری از ما باشی. ما داریم به مرداب دیگری پرواز می کنیم که کمی از اینجا دورتر است جائیکه غازهای جوان زیادی مثل ما آنجا زندگی می کنند .
جوجه اردک زشت از این اتفاق خوشحال بود اما قبل از اینکه کاری کند صدای شلیک گلوله ای را شنید و غاز به درون مرداب افتاد . یک سگ گنده داخل آب پرید تا آنها را بگیرد .
🐥🍄🐥🍄
ادامه دارد...
🎀〰➿〰➿〰➿〰➿〰🎀
@kodaknojavan 🌿🌷