کلبه مهربانی
4️⃣7️⃣ # بدون_تو_هرگز #قسمت_چهل_و_هفتم : سومین پیشنهاد علی اومد به خوابم ... بعد از کلی حرف، سرش ر
# بدون_تو_هرگز9️⃣4️⃣
#قسمت_چهل_و_نهم: خداحافظ زینب
تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رفتن راضی کنه ... اشک توی چشم هام حلقه زد ... پارچ رو برداشتم و گذاشتم توی یخچال ...
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ...
- بی انصاف ... خودت از پس دخترت برنیومدی ... من رو انداختی جلو؟ ... چطور راضیش کنم وقتی خودم دلم نمی خواد بره؟ ...
برای اذان از اتاق اومد بیرون که وضو بگیره ... دنبالش راه افتادم سمت دستشویی ... پشت در ایستادم تا اومد بیرون... زل زدم توی چشم هاش ... با حالت ملتمسانه ای بهم نگاه کرد ... التماس می کرد حرفت رو نگو ... چشم هام رو بستم و یه نفس عمیق کشیدم ...
- یادته 9 سالت بود تب کردی ...
سرش رو انداخت پایین ... منتظر جوابش نشدم ...
- پدرت چه شرطی گذاشت؟ ... هر چی من میگم، میگی چشم ...
التماس چشم هاش بیشتر شد ... گریه اش گرفته بود ...
- خوب پس نگو ... هیچی نگو ... حرفی نگو که عمل کردنش سخت باشه ...
پرده اشک جلویدیدم رو گرفته بود ...
- برو زینب جان ... حرف پدرت رو گوش کن ... علی گفت باید بری ...
و صورتم رو چرخوندم ... قطرات اشک از چشمم فرو ریخت ... نمی خواستم زینب اشکم رو ببینه ...
تمام مقدمات سفر رو مامور دانشگاه از طریق سفارت انجام داد ... براش یه خونه مبله گرفتن ... حتی گفتن اگر راضی نبودید بگید براتون عوضش می کنیم ... هزینه زندگی و رفت و آمدش رو هم دانشگاه تقبل کرده بود ...
پای پرواز ... به زحمت جلوی خودم رو گرفتم ... نمی خواستم دلش بلرزه ... با بلند شدن پرواز، اشک های من بی وقفه سرازیر شد ... تمام چادر و مقنعه ام خیس شده بود ...
بچه ها، حریف آرام کردن من نمی شدن ...
💥خاطرات طلبه ی شهید سیدعلی حسینی
✍ ادامه دارد ....
#بدون_تو_هرگز0️⃣5️⃣
#قسمت_پنجاهم : سرزمین غریب
نماینده دانشگاه برای استقبالم به فرودگاه اومد ... وقتی چشمش بهم افتاد، تحیر و تعجب... نگاهش رو پر کرد ... چند لحظه موند ... نمی دونست چطور باید باهام برخورد کنه...
سوار ماشین که شدیم ... این تحیر رو به زبان آورد ...
- شما اولین دانشجوی جهان سومی بودید که دانشگاه برای به دست آوردن شما اینقدر زحمت کشید ...
زیرچشمی نیم نگاهی بهم انداخت ...
- و اولین دانشجویی که از طرف دانشگاه ما ... با چنین حجابی وارد خاک انگلستان شده ...
نمی دونستم باید این حرف رو پای افتخار و تمجید بگذارم ... یا از شنیدن کلمه اولین دانشجوی مسلمان محجبه، شرمنده باشم که بقیه اینطوری نیومدن ...ولی یه چیزی رو می دونستم ... به شدت از شنیدن کلمه جهان سوم عصبانی بودم ... هزار تا جواب مودبانه در جواب این اهانتش توی نظرم می چرخید ... اما سکوت کردم ... باید پیش از هر حرفی همه چیز رو می سنجیدم ... و من هیچی در مورد اون شخص نمی دونستم ...
من رو به خونه ای که گرفته بودن برد ... یه خونه دوبلکس ... بزرگ و دلباز ... با یه باغچه کوچیک جلوی در و حیاط پشتی... ترکیبی از سبک مدرن و معماری خانه های سنتی انگلیسی ... تمام وسایلش شیک و مرتب ...
فضای دانشگاه و تمام شرایط هم عالی بود ... همه چیز رو طوری مرتب کرده بودن که هرگز ... حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه ... اما به شدت اشتباه می کردن ...
هنوز نیومده دلم برای ایران تنگ شده بود ... برای مادرم ... خواهر و برادرهام ... من تا همون جا رو هم فقط به حرمت حرف پدرم اومده بودم ... قبل از رفتن ... توی فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبری از بابا شد بلافاصله بهم خبر بده ... خودم اینجا بودم ... دلم جا مونده بود ... با یه علامت سوال بزرگ ...
- بابا ... چرا من رو فرستادی اینجا؟ ...
💥خاطرات طلبه ی شهید سیدعلی حسینی
✍ ادامه دارد ...
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
@kolbemehrabani501
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_موشن
🌹شما اگریک نفر را مثل....
🌹چهارده خردادماه انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای ( مدظله العالی) به رهبری انقلاب اسلامی ایران
مرکز متنا فضای مجازی استان تهران
@matna_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهرری آماده میزبانی ۱۹ هزار زائر حرم امام خمینی(ره)
🔹سیو چهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) با حضور زائرانی از سراسر کشور باشکوهتر از سالهای قبل برگزار خواهد شد و به این منظور اقداماتی در دست انجام است.
🔹گفتنی است، سپاه ناحیه ری میزبانی از زائران ۶ استان را بر عهده دارد.
🔹بتول زنگیآبادی خبرنگار تهران نیوز گزارشی از آمادهسازی محلهای اسکان در شهرری تهیه کرده که با هم مشاهده میکنیم.
@TehranNews_ir
35.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽هر سال #به_عشق_امام و رهبری آمدیم
🔺️عشق که باشد راه سختی ندارد...
@TehranNews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽زائر دهه هشتادی #امام_امت :
به عشق دیدار و بیعت با رهبرم از هرمزگان آمدم
@TehranNews_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽امام را برای اطاعت میخواهیم...
🔺️زائر جوان کرمانشاهی از ولایت میگوید
@TehranNews_ir
💢سلسله نشست های تخصصی سواد رسانه«چهارشنبه های سواد رسانه ای» با حضور اساتید برجسته کشوری
🔹 "رفتارشناسی کاربران ایرانی در شبکه های اجتماعی "
➖با حضور:
🔻دکتر محسن فینی زاده
مدیر مرکز پژوهشی بتا
تحلیلگر رسانه و داده کاو شبکه های اجتماعی
📌 چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه
🕗 ساعت ۲۱
🌐 لینک حضور در نشست:
https://www.skyroom.online/ch/nasra1401/idea-114640/l/fa
🆔 @Baseeratt
🆔 @nasramalard
🖇
فرق است بین تربیت یافتگان مکتب امام و تربیت یافتگان غرب
#امام_خمینی | #امام_امت
°
بقول حاج مهدی رسـولی:
این عصر،عصر حیرت نیست..
عصر حرکته'!
حیرون نشیا..ما نسل موندن نیستیم
نسل رسوندنیم..📻🌿"
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
@kolbemehrabani501
کلبه مهربانی
# بدون_تو_هرگز9️⃣4️⃣ #قسمت_چهل_و_نهم: خداحافظ زینب تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم
#بدون_تو_هرگز 1️⃣5️⃣
#قسمت_پنجاه_و_یک : اتاق عمل
دوره تخصصی زبان تموم شد ... و آغاز دوره تحصیل و کار در بیمارستان بود ...
اگر دقت می کردی ... مشخص بود به همه سفارش کرده بودن تا هوای من رو داشته باشن ... تا حدی که نماینده دانشگاه، شخصا یه دانشجوی تازه وارد رو به رئیس بیمارستان و رئیس تیم جراحی عمومی معرفی کرد ...
جالب ترین بخش، ریز اطلاعات شخصی من بود ... همه چیز، حتی علاقه رنگی من ... این همه تطبیق شرایط و محیط با سلیقه و روحیات من غیرقابل باور و فراتر از تصادف و شانس بود ...
از چینش و انتخاب وسائل منزل ... تا ترکیب رنگی محیط و ... گاهی ترس کوچیکی دلم رو پر می کرد ...
حالا اطلاعات علمی و سابقه کاری ... چیزی بود که با خبر بودنش جای تعجب زیادی نداشت ...
هر چی جلوتر می رفتم ... حدس هام از شک به یقین نزدیک تر می شد ... فقط یه چیز از ذهنم می گذشت ...
- چرا بابا؟ ... چرا؟ ...
توی دانشگاه و بخش ... مرتب از سوی اساتید و دانشجوها تشویق می شدم ... و همچنان با قدرت پیش می رفتم و برای کسب علم و تجربه تلاش می کردم ... بالاخره زمان حضور رسمی من، در اولین عمل فرارسید ... اون هم کنار یکی از بهترین جراح های بیمارستان ...
همه چیز فوق العاده به نظر می رسید ... تا اینکه وارد رختکن اتاق عمل شدم ... رختکن جدا بود ... اما ...
💥خاطرات طلبه ی شهید سیدعلی حسینی
: #بدون_تو_هرگز 2️⃣5️⃣
#قسمت_پنجاه_و_دوم : شعله های جنگ
آستین لباس کوتاه بود ... یقه هفت ... ورودی اتاق عمل هم برای شستن دست ها و پوشیدن لباس اصلی یکی ...
چند لحظه توی ورودی ایستادم ... و به سالن و راهروهای داخلی که در اتاق های عمل بهش باز می شد نگاه کردم ...
حتی پرستار اتاق عمل و شخصی که لباس رو تن پزشک می کرد ... مرد بود ...
برگشتم داخل و نشستم روی صندلی رختکن ... حضور شیطان و نزدیک شدنش رو بهم حس می کردم ...
- اونها که مسلمان نیستن ... تو یه پزشکی ... این حرف ها و فکرها چیه؟ ... برای چی تردید کردی؟ ... حالا مگه چه اتفاقی می افته ... اگر بد بود که پدرت، تو رو به اینجا نمی فرستاد ... خواست خدا این بوده که بیای اینجا ... اگر خدا نمی خواست شرایط رو طور دیگه ای ترتیب می داد ... خدا که می دونست تو یه پزشکی ... ولی اگر الان نری توی اتاق عمل ... می دونی چی میشه؟ ... چه عواقبی در برداره؟ ... این موقعیتی رو که پدر شهیدت برات مهیا کرده، سر یه چیز بی ارزش از دست نده ...
شیطان با همه قوا بهم حمله کرده بود ... حس می کردم دارم زیر فشارش له میشم ... سرم رو پایین انداختم و دستم رو گرفتم توی صورتم ...
- بابا ... من رو کجا فرستادی؟ ... تو ... یه مسلمان شهید... دختر مسلمان محجبه ات رو ...
آتش جنگ عظیمی که در وجودم شکل گرفته بود ... وحشتناک شعله می کشید ... چشم هام رو بستم ... - خدایا! توکل به خودت ... یازهرا ... دستم رو بگیر ...
از جا بلند شدم و رفتم بیرون ... از تلفن بیرون اتاق عمل تماس گرفتم ...
پرستار از داخل گوشی رو برداشت ... از جراح اصلی عذرخواهی کردم و گفتم ... شرایط برای ورود یه خانم مسلمان به اتاق عمل، مناسب نیست ... و ...
از دید همه، این یه حرکت مسخره و احمقانه بود ... اما من آدمی نبودم که حتی برای یه هدف درست ... از راه غلط جلو برم ... حتی اگر تمام دنیا در برابرم صف بکشن ... مهم نبود به چه قیمتی ... چیزهای باارزش تری در قلب من وجود داشت ...
💥خاطرات طلبه ی شهید سیدعلی حسینی
✍ ادامه دارد ....
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
@kolbemehrabani501
💠 #خبر_خوب
امروز هیچ کسی در دنیا به اندازه رژیم صهیونیستی به وحشت نیفتاده است. این #رژیم_موقت بخوبی میداند که باید منتظر چه چیزی باشد و چه جهنمی در انتظارش هست.
در دفاع مقدس سیم خاردار به ما نمیفروختند تا شکست بخوریم امروز مجبورند هایپرسونیک را تحمل کنند و ملتمسانه بخواهند که دیگر بس است و پیشرفت را متوقف کنیم.
سلام خدا بر ارواح شهیدان بخصوص شهید تهرانی مقدم و یارانش
#فتاح
#موشک
#موشک_هایپرسونیک_فتاح
#اقتدار_ایران
#امید_به_آینده
#آینده_روشن_است
#فاخته_۱۵۰
🆔 https://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🆔 https://rubika.ir/Bidarb_a_s_h
🔴 واکنش جالب حزب الله به رونمایی از موشک هایپرسونیک #فتاح
🔹 حساب توئیتر فارسی منتسب به حزب الله لبنان: از بیروت تا تل آویو چند ثانیه می شود؟
#موشک
#موشک_هایپرسونیک_فتاح
#اقتدار_ایران
#امید_به_آینده
#آینده_روشن_است
#فاخته_۱۵۰
🆔 https://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🆔 https://rubika.ir/Bidarb_a_s_h
#نشر_حداکثری
📣 سریال #سوران؛ زندگی مجاهدانه راوی کتاب «عصرهای کریسکان» از امشب شبکه یک
✊ مردی که مبارزه برایش تمام نشد...
َ💬 «کُرد وطنش را نمیفروشد» سال ۹۹، به بهانه رونمایی از تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب #عصرهای_کریسکان رفته بودیم مصاحبه با #سعید_سردشتی؛ رزمنده #اهل_تسنن از شمالغرب ایران که حاضر نشده بود وطنش را بفروشد، سرباز استعمار شود و به آغوش حزب بعث برود. همین هم باعث شده بود که ضدانقلاب کینهاش را برای همیشه به دل بگیرد.
در دیداری که با #رهبر_انقلاب داشت، گفته بود: «افتخار دارم که سرباز عزیزان بزرگی مثل شهید چمران، باکری، بروجردی و صیاد شیرازی بودهام. همه رفتند و من ماندم. علتش چه بوده نمیدانم!» رهبری هم ایشان را جزو #احرار خواندند.
❗وی دو مرتبه توسط #گروهک_های_تجزیه_طلب اسیر شده بود تا بالاخره در ۱۳۷۴ آزاد شد. هم خودش و هم خانوادهاش مشقات زیادی کشيدند؛ اما از مسیر #انقلاب برنگشت. خودش روایت جالبی از آن دوران دارد: «اسیر شدم، ولی تسلیم نشدم!»
🎞️ حالا از قصه این قهرمان سریالی تولید شده به اسم #سوران و قرار است از امشب روی آنتن #شبکه_یک برود. چهارشنبهها و پنجشنبهها ساعت ۲۲:۱۵. تماشای آن را از دست ندهید! 🌷
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
@kolbemehrabani501