#مناجات ✍ معبودا! نازنینا! از رحمت خویش بر من وجود قدسی و جلالمند خویش بشناسان و بر من طلب شناخت خویش عنایت فرما! همانا کسی را که طلب شناخت خویش بر او عنایت کنی بهترین بندگان خویش را هم بر او خواهی شناساند و او را عاشق عاشقان خویش خواهی ساخت. خالقا! توبه می‌کنم بر تو و استغفار می‌کنم از تمام لحظات عمرم، از تمام ثانیه‌های زندگی‌ام که بدون ذکر تو سپری ساختم. خدایا! توبه می‌کنم از تمام بازدم‌هایی که بر نفس‌های خود داشتم که تهی از ذکر و یاد تو بود. توبه می‌کنم از آنچه اندوختم که نیازم نبود چرا که بی‌نیازی چون تو را بر بالای سر خود ندیدم و خود را حریص دنیا یافتم. ای بی‌نیاز! بر من نیاز واقعی‌ام را بنمای که ببینم همۀ نیازهایم با تو به بی‌نیازی تبدیل می‌شود و بدون تو دنیا مرا چون بیابان و نیازکده‌ای تاریک است که هرگز خلایق‌ات رفع نیازی بر من نخواهند کرد. به عزت و جلالت قسم! ای بی‌نیاز، بی‌نیازم ساز از هر آنچه مرا نمی‌توانند بی‌نیاز سازند. ✨آمین یا رب العالمین✨ @kole_bar971122

شما را چه شده است که از خدا بیم ندارید؟ #آیه_گرافی @kole_bar971122

°🌻📒° - - إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ به درستی که نماز از هر کار قبیح و نابایستی باز میدارد. یعنی حقیقت نماز، شخص نمازگزار را اصلاح می کند و از آلوده شدن به فحشاء و مُنکَر باز میدارد. (سوره عنکبوت آیه 45 ) - - 📒•| #آیہ_گࢪافۍ @kole_bar971122

طرح داستان نویسی کد9⃣1⃣ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋 🌸به نام خدا در شروع کلام حضور عزیزان بگویم سلام🌸 روی ایوان خانه نشسته بودم که صدای در حیاط آمد به سوی در رفتم و در را باز کردم یه سید با لباس سبز بود گفت : دخترم نظر حضرت عباس علیه السلام دارم آمدم که به من کمک کنید پیر مرد چهره شکسته اما مهربونی داشت. پدر و مادرم خانه نبودند پیرمرد را به خانه پدر بزرگم بردم پیر مرد به خانه نرفت و روی ایوان نشست . من هم به مادر بزرگم گفتم که چیزی برای کمک به این پیر مرد بیاورد او هم برای پیر مرد قند و عدس که از زراعت آن موقع داشت آورد و به پیر مرد داد . پیر مرد گفت : خواهرم میشود که یک لیوان چای به من بدهی . مادر بزرگم برایش چای آورد هنگامی که خورد قصد رفتن کرد . من به خانمان رفتم و دوهزار تومن پولی که داشتم را با خود آوردم که به پیر مرد بدهم . مادر بزرگم گفت : پیش پای تو رفت اگر سریع بروی به او میرسی. تمام کوچه را گشتم نبود کوچه کنار را گشتم نبود همیشه به همه خانه ها میرفتند من مطمئن بودم که تا به حال او را ندیدم و چون پیر مرد بود نمیتوانست . از دو کوچه سریع بگزرد از آن روز برایم جالب بود که چرا او را نیافتم. در کمک به دیگران تعلل نکنید . حتی اگر شخصی توانا باشد. @kole_bar971122

صبور باش آنچه برایت پیش می آید و آنچه برایت رقم میخورد به دست بزرگترین نویسندهٔ عالم ثبت شده! او ڪه بدون اِذنش حتّی برگی از درخت نمی اُفتد @kole_bar971122

🌺شهیدانه🌺 محبت دل‌ها را جذب می‌کند به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند. با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود... مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. 🌹شادی روح شهدا صلوات 📚حدیث خوبان، ص۲۵۴ @kole_bar971122

🌹شهید حمید رضا مدنی: شیمیایی بود برای درمان به انگلیس اعزام شد خون لازم داشت گفت خون غیرمسلمان نزنید توجه نکردند!! هرچه زدند بدنش نپذیرفت خون یک مسلمان جواب داد پزشکش مسلمان شد گفت: معجزه ست! (کانال دکتر حمید نادری) @kole_bar971122

ذکر روز چهارشنبه، صد مرتبه ⚜️ یا حیُّ و یا قیّوم ⚜️ @kole_bar971122

💥سزای چشمی که به نامحرم بیوفته همینه.... #تنبیه_نفس👊🏻 ➕قطعا یکی از دلایلی که شهید انقدر مقامش بالا بوده فاصله گرفتن از نامحرم بوده... به نظرت شهید هادی اگه الانا بود میرفت پیوی نامحرم به عنوان خواهر برادری چت کنه؟....حتی تصورشم خنده داره😄 کسی که از یه چت کردن نتونه بگذره که هیچوقت شهید نمیشه حاجی🚶‍♂ @kole_bar971122