هدایت شده از ادمین کانال کوله بار
در واپسین روزهای ماه مبارک رمضان
یا رَبَّ
دواےهمه خسته دلان دست توست
و شفای همه بیماران به نگاه توست
خدایا
به لطف خود همه را حاجت روا بفرما
و ما را از بهترین بندگانت قرار ده
https://eitaa.com/joinchat/1783562245Ca8e2abcbea
عبد هر گره ڪورے داشتہ باشد
در ماه مبارڪ رمضان با ربّ خود
در میان بگذارد، خداوند آن
را باز مےڪند. پس، از
#ماهرمضان غفلت نڪنیم!💛
لحظات اخر ماه رمضان
#حاجآقامجتبےتهرانی
@kole_bar971122
Reza Narimani - Refighe Khobe Zendegim (128).mp3
3.75M
رفیق خوب زندگیم ....
واقعا حال آدم خوب میشه
حتما دانلود کنید و گوش کنید
https://eitaa.com/joinchat/1783562245Ca8e2abcbea
💠امام على عليه السلام:
🌱مَن عَرَفَ العِبرَةَ فَكَأَنَّما عاشَ فِي الأَوَّلينَ
🌱كسى كه عبرت شناس باشد، چنان است كه با گذشتگان زيسته است
📚غررالحكم حدیث8850
https://eitaa.com/joinchat/1783562245Ca8e2abcbea
کوله بار
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۲۵ ...کمی که حرف زدیم، یکی از کلیپهای با دوز پایینتر از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
۲۶
... این پا و آن پا کردم که بگویم یا نگویم. کفهی گفتن سنگینتر شد. نگاهم را دوختم به زمین که چشمهای حاجی را نبینم:«حاجی! تو رو خدا بذار برم سوریه!» هی گفتم و گفتم! از لحن حاجحمید پیدا بود که فهمیده است، جنس این خواستنها با خواستنهای قبل فرق دارد. شاید حدس میزد اما میخواست از زبان خودم بشنود:«طوری شده؟» اصل ماجرا را گفتم:«دارم زمینگیر میشم حاجی!»
حاجی گفته بود که عاشقپیشه میشوم. او مرا از خودم بهتر میشناسد. پیشبینیاش درست از آب درآمده بود. «عَشَقه» داشت میپیچید به دور دست و پایم. و این نعمت است! اگر ترجیحات آدم، ساده باشند که اهمیتی ندارند؛ اگر انتخاب بین دو رفتار و دو تصمیم، ساده باشد که لذتی ندارد. من میخواهم خودم را و عشق را در مسیر هدفم به خدمت بگیرم. «این تازه هنوز اول بسمالله است!»
حرفهایم را زدم اما حاجحمید هیچ نگفت:«خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت!» سکوتش را نشانه رضا گرفتم.