eitaa logo
علمدارکمیل
345 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قدر یک پیر زمین خورده خدا میداند بین این قوم کسی قدرتو را میداند؟ عاشق سوخته دل مدح تورا میخواند آنقدر رنج کشیدی که خدا میداند آن حرامی که ز کین دست شما را بسته قلب زار علی و فاطمه را بشکسته وسط نافله اش دید صدا پیچیده دود و آتش به همه بیت ولا پیچیده دور پاهاش ببینید عبا پیچیده ناله ی وا ابتا وا ابتا پیچیده آتش کین همه ی بیت ولا را سوزاند غربت شیخ مدینه دل ما را سوزاند ➖➖➖〰〰〰➖➖➖〰〰〰➖➖➖ بسم الله الرحمن الرحیم ختم سی و سوم هدیه به رئیس مذهب شیعه، امام جعفر صادق علیه السلام به نیابت از شهدا علی الخصوص شهدایی که همنام امام صادق علیه السلام بودند و محمود صابر درویش نسیم افغانی(شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس) احمدرضا سعیدی (به شهادت رسیده در افغانستان) مهدی عسگری سرلشکر محمود امان اللهی و پدر شهیدشان هاشم اعتمادی(فرمانده تیپ امام حسن ع) علی خلیلی (مرزبانی که دیروز در هنگ مرزی به شهادت رسید.) ... 🔻🔻➖➖➖➖➖➖➖🔻🔻 پ.ن : گاهی پیش میاد که چندین نفر از شهدا دارای اسم و فامیل مشابه و یکسان هستند، ما اینجا در مورد یک نفرشون توضیح میدیم ولی به نیابت از همه شهدایی که این اسم و فامیل رو دارند، میخونیم. @komail31 ◾️◾️◾️◾️
💢 پوستر مدافع وطن 🔹 شهید خلیلی از مرزبانان هنگ مرزی کردستان بود که روز گذشته( بیست و ششم خرداد 99 )در مرز بانه بر اثر درگیری با قاچاقچیان مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 💐شادی روح پرفتوح شهید صلوات @komail31
مهدی عسگری 🌹مسجد که میرفتم ، چند باری دیدمش... خیلی ازش خوشم می اومد چون مرد بودن را در اون می دیدم... برای رسیدن بهش چله گرفتم ساده زیست بود ، طوریکه خرید عروسی اش فقط یه حلقه ۴۵۰۰ تومنی بود ... مهریه ام ۱۴ سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد ازدواجمون داد؛ -مي گفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد. هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم... می گفت می گفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم.... من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است ... برای چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و می خواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود🌸 همسر شهید برای رسیدن و ازدواج با مهدی عسگری چله می گیرد ، ده سال بعد برای رسیدن مهدی به خدا چله می گیرد ... 🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک 🌷 @komail31
✍📑 زندگی نامه محمود امان اللهی 🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️ شهید محمود امان اللهی  فرزند شهید احد امان اللهي در خرداد ماه سال 1339 در بیجار در استان کردستان به دنیا آمد و در سال 1356 وارد دانشکده افسری شد. والامقام احد امان اللهي؛ پدر محمود، كه از همان اوايل پيروزي انقلاب، به عضويت سپاه پاسداران درآمده بود  در روز ۶تیر ماه سال 1359 حين درگيري در روستاهاي تابع شهرستان تكاب  به دست گروهك هاي به رسيد. وی  همان سال  از طرف دانشگاه افسري به سپاه ناحيه كردستان مأمور شد تا به عنوان مسؤول سپاه و پيشمرگان مسلمان كرد پايگاه موچش و رابط بين ارتش و سپاه در محور عملياتي قروه  سنندج به انجام مأموريت بپردازد. او در مقاومت 35 روزه مردم خرمشهر، رابط ميان سرهنگ نامجو و محمد جهان آرا بود. در روز ۲۳ مهر 1359 در حالی که قسمت غربي خرمشهر سقوط کرده و عده  زيادي از همرزمان او به شهادت رسیده بودند، هنگام درگيري خانه‌به‌خانه، دوباره مجروح شد و به اسارت ارتش بعثی عراق درآمد. وضعیت جراحت او به گونه ای بود که هیچ کس احتمال زنده ماندنش را نمی داد. لذا شهادت او بر همگان محرز شد و مراسم ختم در زادگاهش برگزار شد. غافل از این که او در اسارت در كنار بزرگواراني همچون سرور آزادگان؛ حجت‌الاسلام ابوترابي آغاز کرده است. سرانجام محمود امان­ اللهی، پس از تحمل 244 روز اسارت، به علت شدت جراحات وارده، به عنوان مجروح جنگي صعب‌العلاج شناخته شد و طبق كنوانسيون سوم ژنو، به همراه 24 نفر دیگر از اسراي معلول ايراني، با اسراي عراقي مبادله و در تاريخ 26/3/60 وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد. وی پس از آزادی بلافاصله به صحنه دفاع مقدس بازگشت و  در مسؤولیت های بسيج مستضعفين و قائم‌‌مقامی سپاه تکاب، قائم‌مقام سپاه سردشت، مسؤول بازرسي و دايره سياسي قرارگاه حمزه سيدالشهدا، سرپرست عقيدتي سياسي لشكر 23 نيروهاي مخصوص (نوهد) و مسؤول سازماندهي بسيج عشايري قرارگاه حمزه سيدالشهدا خدمت نمود و در طول اين مدت، سه‌بار دیگر به شدت مجروح شد. اوایل سال 1363 به فرماندهي گردان ضربت عملياتي جندالله بانه منصوب شد و یک سال بعد بنا به امر سپهبد صياد شيرازي  به قرارگاه كربلا و خاتم‌الانبياء مأمور و به عنوان معاون فرمانده تيپ شهادت منصوب شد. محمود  امان الهی به علت جراحات شديد مغزي بارها مورد عمل جراحی قرار گرفت و  در نهايت اين رزمنده خستگي‌ناپذير، روز ۱۷ خرداد ۱۳۷۹، نداي حق را لبيك گفت و به ديدار پدر و ديگر همرزمان شهيدش شتافت. بنا به وصيت او، قلب و كليه‌هاي آن بزرگمرد به ۳ بیمار اهدا گرديد.❤️ @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸
🌸هر روز سعی کنید یک کاری برای امام زمانتان انجام دهید که شب وقتی می خواهید بخوابید بگویی آقاجان من این کار را برای شما کردم ولو شده یک صلوات بفرستی.آقا شکورند، با محبتند دستتان را می گیرند. 🔅ولو یک صلوات، یک صدقه، یک می‌توانی دیگران رابه یاد بیندازی.هرچه از دستت بر می آید و از عهده‌ات ساخته است. ✅استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده 💕 💕 🌺 🌺 @komail31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نوجوان پاکستانی که کتاب «سلام بر ابراهیم» را در انگلیس ترجمه کرد... 🇮🇷 @komail31 🇮🇷
📸 به کسی که لواسون رو به نامت میزنه نمیگن رفیق رفیق اونیه که نه تنها تو رو بهشتی میکنه بلکه پا به پات تا بهشت هم میاد @komail31
یعنے: در این بـازار داغ دین فـروشے... هنوز خــدایــی هست؛ کـه بـــرای او تـیـپـــ میزنم... :F.H✨ @komail31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی پرسید کجای اومده؟؟🤔🤔 این کلیپ رو ببینید👌👌 و نشر بدید ، رسانه ی قرآن و عترت باشید @komail31
🔴‏فرزند شیخ زکزاکی در کنار فرزند حاج قاسم معجزه انقلاب اسلامی سفید و سیاه،آسیایی و آفریقایی،ایرانی و نیجریه‌ای و فارس وعرب را آنچنان پیوند می‌دهد که گویی یک پیکر هستند این همان پیوندانسانی و اعتقادی است که لازمه ی تشکیل حکومت جهانیِ پس از ظهور است ‎
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 پنجشنبه و یاد @komail31
علمدارکمیل
🌺 📝 #خاطرات #طلبه_ی_شهید سیدعلی حسینی نويسنده #شهید_مدافع_حرم سید طاها ایمانی قسمت شصت و هشتم: 8⃣6
🌺 📝 سید علی حسینی 🌺 قسمت 9⃣6⃣ 💥زنده شان کن 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃پشت سر هم و با ناراحتی، این سوال ها رو ازم پرسید ... ساکت که شد ... چند لحظه صبر کردم ... 🍃- احساس قابل دیدن نیست ... درک کردنی و حس کردنیه... حتی اگر بخواید منطقی بهش نگاه کنید ... احساس فقط نتیجه یه سری فعل و انفعالات هورمونیه ... غیر از اینه؟ ... شما که فقط به منطق اعتقاد دارید ... چطور دم از احساس می زنید؟ ... - اینها بهانه است دکتر حسینی ... بهانه ای که باهاش ... فقط از خرافات تون دفاع می کنید ... 🍃کمی صدام رو بلند کردم ... - نه دکتر دایسون ... اگر خرافات بود ... عیسی مسیح، مرده ها رو زنده نمی کرد ... نزدیک به 2000 سال از میلاد مسیح می گذره ... شما می تونید کسی رو زنده کنید؟ ... یا از مرگ انسانی جلوگیری کنید؟ ... تا حالا چند نفر از بیمارها، زیر دست شما مردن؟ ... اگر خرافاته، چرا بیمارهایی رو که مردن ... زنده نمی کنید؟ ... اونها رو به زندگی برگردونید دکتر دایسون ... زنده شون کنید ... 🍃سکوت مطلقی بین ما حاکم شد ... نگاهش جور خاصی بود... حتی نمی تونستم حدس بزنم توی فکرش چی می گذره... آرامشم رو حفظ کردم و ادامه دادم ... 🍃- شما از من می خواید احساسی رو که شما حس می کنید ... من ببینم ... محبت و احساس رو با رفتار و نشانه هاش میشه درک کرد و دید ... از من انتظار دارید ... احساس شما رو از روی نشانه ها ببینم ... اما چشمم رو روی رفتار و نشانه های خدا ببندم ... شما اگر بودید؛ یه چیز بزرگ رو به خاطر یه چیز کوچک رها می کردید؟ ... 🍃با ناراحتی و عصبانیت توی صورتم نگاه کرد ... - زنده شدن مرده ها توسط مسیح ... یه داستان خیالی و بافته و پردازش شده توسط کلیسا ... بیشتر نیست ... همون طور که احساس من نسبت به شما کوچیک نبود ... 🍃چند لحظه مکث کرد ... - چون حاضر شدم به خاطر شما هر کاری بکنم ... حالا دیگه... من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ ... اگر این حرف ها حقیقت داره ... به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه ... 👈ادامه دارد... 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ @komail31