eitaa logo
『• كُمِیْــ✌ـــــلٌ •』
122 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
25 فایل
همـہ دست گـل بـہ "آب" مےدهند اما انگار حڪایت ما فرق دارد ما دستـہ گل به "خاڪ" میدهیم انگار آنان که زلال‌تر از آب‌اند باید "خاڪ آلود" به دیدار "رب‌الـعـالمـیـن" بروند #الهم_احفظ_قائدنا_الخامنـہ_اے ڪلـنا قـاســم‌ ســلـیـمــانـــے
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 مشخصات 53گانه یک نماینده انقلابی، از نگاه حضرت امام خمینی قدّس سرّه و حضرت امام خامنه ای مدظله: 1. پایبندی به احکام اسلام 2. عدم گرایش به دشمنان 3. عدم تمایل به دنیا و مادّیات ( منافع شخصی، شهرت و ... ) 4. عدم انحراف در عقیده و اخلاق 5. عدم اعتماد به افراد منحرف 6. تقوا و تدیّن 7. پایبندی به نظام و قانون اساسی 8. صداقت 9. امانتداری 10. انقلابی بودن 11. شجاعت 12. اهتمام به امور مستضعفین 13. دلسوز مردم و طبقات محروم و صمیمیّت با مردم 14. چشنده طعم تلخ فقر 15. مدافع اسلام پابرهنگان، اسلام پابرهنگان، اسلام رنجدیگانِ تاریخ، اسلام عارفانِ مبارزه جو، اسلام پاک طینتانِ عارف و در یک کلمه اسلامِ نابِ محمدی 16. عدم وامداریِ دستگاهها، اشخاص و پول و قدرت 17. نمایندگی مردم، بخصوص آنهایی که دستشان به جایی نمی رسد و محرومیّت بیشتری دارند. 18. مخالفت با طرفداران اسلامِ سرمایه داری، اسلامِ مستکبرین، اسلامِ مرفهینِ بی درد، اسلامِ منافقین، اسلام راحت طلبان و در یک کلمه، اسلام آمریکایی 19. مبارزه با مفاسد اقتصادی 20 عدم وابستگی به کانونهای قدرت و ثروت 21 ساده زیستی و پرهیز از اشرافی گری و اسراف و هزینه کردن از بیت المال در امور شخصی و غیر ضروری، سفرهای پرهزینه و بیهوده ی خارجی و پرهیز از رفاه زدگی و عشرت طلبی و زد و بند نامشروع و فساد مالی و اداری. 22. اجتناب از تکبر و دوری از مردم. 23 عدم ترجیح مقاصد باندی بر مصالح عمومی 24. اهل خدمت به مردم 25. احتراز از قدرت طلبی و مال اندوزی 26. عدم وابستگی به شرق و غرب 27. پایبندی به وحدت و انسجام ملی 28. پرهیز از برافروختنِ چالشهای جناحی 29. شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در برابر باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق. 30. توانایی در ایستادگی در برابر زورگویی ها و زیاده خواهی ها و مرعوب کردنها و تطمیع کردنهای قدرتمندان جهانی. 31. قدرتمندی در محاسبه ی مصالح کشور و ملت. 32. برخورداری از بصیرت و بینش و درک سیاسی. 33. داشتن فهم مسائل کشور و مسائل خارجی و توطئه های خارجی. 34. شناخت نیازهای مردم و اولویتهای کشور. 35. حفظ عزت ملی 36. کارآمدی 37. سیاستمداری و اقتصاددانی 38. مطلع بر اوضاع جهان 39. داشتنِ تجربه. 40. داشتن برنامه 41. خوشنامی و جوانگرایی 42. اهتمام در قانونگذاری و نظارت 43. ساده لوح نبودن و دوری از راه حلهای خیالیِ اقتصادی، سیاسی و امنیتی. 44. دنباله روی از راه حلهای صحیح، مستقل و برخاسته از شرایط خاص ملت و کشور 45. برخورداری از نگاه کلان ملی و توجه به اقتضائات مالی و بودجه ای 46. تصمیم گیری مستقل با استفاده از نظر کارشناسی 47. پُرتلاشی تا روز آخر نمایندگی 48. رعایت اخلاق و آداب اسلامی در مباحث و محاورات و پرهیز از مجادلاتِ غضب آلود. 49. التزام به حفظ شئونِ نمایندگی 50. حریص نبودن برای تصدی سمت نمایندگی. 51. مردمی بودن و پرهیز از ایجاد یک طبقه ی جدید، یک طبقه ی برخوردار و اشرافی جدید. 52. رعایت اخلاق تبلیغاتی و ندادن وعده های نشدنی و توجه به ارزشهای نظام در تبلیغات و نیز اجتناب از تخریب رقبا و ارائه ی آمارهای سست. 53. احتراز از تبلیغات پرخرج 🔵تشکیل مجلس جهادی و انقلابی مقدمه ساز شکل گیری دولت جهادی و انقلابی است. ◾️ اخلاق انتخاباتی ◾️ حمایت از کاندیدای اصلح جهت دستيابى به شهر و کشوری پويا تر و پاسخگو http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
" شبهه " ❗ امام حسن عسکری(ع) یا ❗ امام حسن عسگری(ع) پاسخ شبهه👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✅امام خمینی و شستن لباس زن مستمند ✍مرحوم آقای اسلامی تربتی که همسایه امام خمینی در قم بود، نقل می کرد: روزی با امام در حال‌‎ ‌‏رفتن به درس مرحوم آقای شاه آبادی بودیم، فصل زمستان بسیار سردی بود از کنار‌‎ ‌‏مدرسه حجتیه عبور می کردیم، دیدیم خانمی کنار رودخانه نشسته و دارد پارچه ها و‌‎ ‌‏کهنه هایی را می شوید. نمی دانم مال خودش بود یا کلفت بود. می دیدیم که یخ های‌‎ ‌‏رودخانه را می شکست و کهنه می شست، بعد دستش را از آب بیرون می آورد و مقداری‌‎ ‌‏با دمای بدنش گرم می کرد و دوباره لباس می شست. امام قدری به او نگاه کرد بعد به من‌‎ ‌‏فرمود: «شما بروید بعد من می آیم». عرض کردم چه کاری دارید؟ اگر امری هست‌‎ ‌‏بفرمایید. گفتند: «نه، شما بروید» و خودشان ایستادند و به کمک آن خانم لباسهارا شستند و کنار گذاشتند و چیزی هم یادداشت کردند که بعد معلوم شد آدرس آن خانم مستمند را از او گرفته بودند. هرچه از ایشان پرسیدم قضیه چه بود فرمودند: «چیزی‌‎ ‌‏نبود». بعد معلوم شد به آن خانم گفته اند: «شما بیایید منزل، من دستور می دهم آب گرم‌‎ ‌‏کنند و دیگر شما اینجا نیایید. با آب گرم لباس بشویید و خود من هم کمک تان می کنم» 📚 منبع: کتاب "برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)"، گردآورنده غلامعلی رجایی، ج۱، ص ۲۱۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅قبل از آموزش نماز به فرزندتان، قصه‌های زندگی پیامبر(ص) را برایش بگویید ✍اولین قدم برای معرفی دین یا اولین قدمی که برای وارد شدن به جرگۀ دین-و حتی اعتقادات دینی- لازم است، شناختن شخص شخیص و نازنین حضرت محمد(ص) است. کسانی که اصول دینشان را هم باور دارند ولی شخص نازنین پیامبر اسلام(ص) را نشناخته‌اند، نمی‌توانند یک ارتباط صحیح و عاشقانه با دین برقرار کنند. قبل از اینکه به فرزندتان نماز یاد بدهید، قصه‌های زندگی پیامبر(ص) را آن‌قدر برایش بگوئید تا از پیامبر(ص) خوشش بیاید و شخصیت پیامبر(ص) برایش دلچسب شود، و بعد بگوئید: «حضرت محمد(ص) این‌طوری نماز می‌خواند...» در این صورت فرزندتان به نماز علاقه‌مند می‌شود؛ این عالمانه‌ترین راه برای ورود و نفوذ در روح بشر است. اگر کسی فوق‌العاده برای شما عزیز باشد، و شما عقل و صفای باطن و مهربانیِ او را فوق‌العاده قبول داشته باشی و بدانی که هیچ‌وقت نامردی نمی‌کند، همیشه باصفا و بامحبت است و فوق‌العاده به شما مهربان است، یک آدم «تو دل برو» و دوست‌داشتنی، که صدایش هم قشنگ باشد، دیدنش هم لذت‌بخش باشد، اگر چنین آدمی با شما رفیق باشد، و یک‌روز از شما یک کلمۀ کوتاه درخواست کند، از او قبول نمی‌کنید؟! 💥اگر شخص پیامبر(ص) در دل ما قرار بگیرد، نفوذ سخت‌ترین دستورات دینی- در دلِ ما- به‌شدت سهل خواهد شد. هر موقع دیدید دینداری برایتان سخت است، معنویت برایتان حال نمی‌دهد، خدا برایتان عزیز و محترم و دلبر نیست، یا مسألۀ معاد در چشمتان حقیر است، بدانید که باید بروید کتاب سیرۀ نبوی را بخوانید. یکی از این کتابها «کتاب سنن‌النبی» علامۀ طباطبایی(ره) است. 📚علیرضا پناهیان - ۹۵/۹/۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💎✍چه کار کنيم درتشخص حق و باطل، و دوست و دشمن، دچار انحراف و اشتباه نشويم ؟ : ◾️خداوند رحمت کند شهید همت را، یادش گرامی و روحش شاد، ایشون می‌گفت : ▫️اگه می‌خواهید بفهمید که دوستان کجا هستند، ببینید دشمن کجا رو زیر آتش گرفته، دوستان همانجا حضور دارند ... ▪️ اول باید نقاط قوت و خط مشی نظام(نه دولتها) رو بشناسید ▫️ شما وقتی مطلبی رو می‌خوانید، دقت کنید آیا این مطلب نقاط قوت رو زیر آتش گرفته یا نه، آیا این مطلب اعتقادات و احکام اسلام رو می‌کوبد یا نه ... ◾️در مرحله اول دشمن روی سه نقطه قوت نظام نشانه رفته است. ۱- ولایت فقیه (منظور شخص نیست، مکتب و تفکر ولایت فقیه منظور هست) ۲- قوای نظامی و بنیه دفاعی به ویژه سپاه پاسداران ۳- حمایت مردم و مستضعفین از نظام ... ▪️البته نقاط قوت باز هم هست ولی سه مورد بالا ارکان اصلی هستند، شما هر مطلبی که می‌خوانید ببینید ارکان اصلی را نشانه رفته یا بلعکس ... ◾️منتظر این نباشید که دیگران برای شما تشخیص خوب و بد بدهند، چون شاید اونها هم دچار اشتباه شوند ... ▪️یقیناً با تحقیق و مطالعه صحیح و دنبال کردن اخبار ایران و منطقه و جهان زودتر به نتیجه می‌رسید ... http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ .. ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩ ﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮرﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ.. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و در عوض غذا را به دهان پدر میگذاشت.. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ .. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!! ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ . ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ؛ . ﭘﺴﺮ.. ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑني ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟! . ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ . ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ . ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ . ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ.. ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ.. و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ.. کاش سوره ای به نام "پدر" بود که این گونه آغاز میشد: قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد و قسم بر چشمان همیشه نگرانت... • قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند و قسم بر غربتت، وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست.... (زنده باد همه ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران عزیز سفر کرده..) http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
🔸 توفیق یعنی جور شدن شرایط برای رسیدن به هدف. شرایط و عوامل در دست خداست، خدا قواعدی را در خلقتش به کار گرفته؛ رعایت آن‌ها موجب می‌شود توفیق نصیب آدم شود و کارها آسان شود. بالاتر از آن این‌که خود انسان طوری شود که کاری برایش سخت نباشد. 💌 و توفيق من جز به [يارى‌] خدا نيست، به او توکل کرده‌ام. (۸۸ هود)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹❤️شهیدی که پس از ۱۷ سال زنده شد!!🌹❤️ ✖️این ماجرا مربوط می‌شود به یکی از اعضای کمیته تفحص شهدا که در زندگی شخصی خود دچار مشکل مالی میشود و در جریان جستجوی پیکر شهدا به شهیدی برمی‌خورد که می‌شود و قرض هایش را ادا میکند!! نقل از برادر شهید👇 ▪️می گفت: اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.. علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین.. تا اینکه.. 🔺تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.. آشوبی در دلم پیدا شد.. حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم... 🔺با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.. بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد... 🌷شهیدسیدمرتضی‌دادگر🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من..! 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم... قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند... با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم... "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم..." گفتم و گریه کردم... دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.. هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد... جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود... بخدا خودش بود... کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود... به خدا خودش بود... گیج گیج بودم... مات مات... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم... می پرسیدم: آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز..؟ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم... مثل دیوانه هاشده بودم... به کارت شناسایی نگاه می کردم... 🌹شهید سید مرتضی دادگر...🌹 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... 💠ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
❤️🌹بخوان و قضاوت بفرما ...... اگر دوباره جنگی آمد، از قول «ما رزمندگان دیروز» به «رزمندگان فردا» بگوئید: عزیزانم! «در حین مبارزه با دشمن متجاوز، به بعد از جنگ هم بیاندیشید» مبادا «ارزش‌ها» را در خاکریزها جا بگذارید، اگر چنین کنید، ارزش ها، مثل امروز، «عوض» می شود و «عوضی‌ها» ارزشمند می شوند می بینید که چگونه ما را «غریبه» می‌پندارند! آن روزها: «قطار قطار» می رفتیم... «واگن واگن» بر می گشتیم «راست قامت» می رفتیم... «کمر خمیده» بر می گشتیم «دسته دسته» می رفتیم... «تنهای تنها» بر می گشتیم بی‌هیچ استقبال و جشن و سروری فقط «آغوش گرم مادری»، چشم انتظارمان بود و دگر هیچ..! اما مردانه، ایستادیم... باور کنیدکه: ما هم دل داشتیم فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم اما با «دل» رفتیم... «بی‌دل» برگشتیم با «یار» رفتیم... با «بار» بر گشتیم با «پا» رفتیم... با «عصا» بر گشتیم با «عزم» رفتیم... با «زخم» برگشتیم با «شور» رفتیم... با «شعور» برگشتیم ما اکنون «پریشان» هستیم اما «پشیمان» نیستیم ما، همان کهنه رزمندگان پیاده‌ایم که «سواری» نیاموخته‌ایم ما، همان های هستیم که به «وسوسه‌ی قدرت» نرفته بودیم می‌دانی «تعداد ما» در هشت سال جنگ، چند نفر بود؟ ۳/۵ درصد از جمعیت ایران اما، «مردانگي» را «تنها» نگذاشتیم ما «غارت» را آموزش ندیده بودیم رفتیم و «غیرت» را تجربه کردیم اکنون نیز فریاد می‌زنیم که: این «حرامیان قافله‌ی اختلاس»، از ما نیستند... این «گرگانی که صد پیراهن یوسف را دریده‌اند»، از ما نیستند این «خرافات خوارج ‌‌‌پسند»، وصله ی مرام ما نیست ما، نه اسب امام زمان دیدیم، نه بی ذکر سالار شهیدان، جنگیدیم اما «استخوان در ‌گلو» و «خار در چشم»، از «وضعیت امروز مردم خوبمان» شرمنده‌ایم شرمنده ایم، با صورتی سرخ ،شرمنده ایم، با دستانی که در فکه و شلمچه و مجنون و هور و ارتفاعات غرب جا مانده است ای همه ی آنانی که «احساس پاک» را می شناسید! ما، اگر به جبهه نمی‌رفتیم، با دشمنی که به تلافی قادسیه، برای هلاک مردم و میهن مان ایران، آمده بود، چه می کردیم؟ تو را به ان سالار شهیدان، ما را بهتر قضاوت کنید حساب اندکی از ما که «آلوده» شدند و «شرافت» خود را فروختند، را به پای ما ننویسیدگذارم و بگذرم حجله حجله عاشقی- در جزایر عطش- فتح سنگر جنون خیبر و محرم و کربلای چهار و پنج یادمان نرفته است حک شده است بر دل و یادمان نمی رود جای جای شهرمان مانده خون هر شهید ، همچو نقش یادگار! یادمان نرفته است! ✍استاد حسن جعفری Eitaa.com/ashoorabsj🌹🌹
بچه‌ها! شیطون‌ازآخر آمده‌ٺوزندگیمون؛ وآروم‌آروم‌داره‌جووناےمارو ... اینجافقط ... ... ... ببین‌چقدرقشنگ میڪردن... اون‌زندگےهاےزیباوآخرشم شهادٺ‌هاےزیبا... زیبایےاین‌زندگےهابخاطر ارتباطشون‌با ... بخاطرانسشون‌با بود... صفرفرمانده‌گردان‌لشڪر میگفٺ: آقامهدےماافٺادیم‌ٺو ! چیڪارڪنیم‌عراقےهاهم‌‌ازآخر آمدنددارن‌ٺیرخلاصےمیزنن... آقا : من ... صفرگفٺ‌میٺونم‌یه‌خواهشے بڪنم!؟ گفٺ‌‌چیه!؟ گفٺ‌براےماروضه بخونیدازپشٺ‌بیسیم... میگفٺ‌براےصفرروضه‌میخوندن وصفراونوربیسم‌‌داشٺ‌گوش میداد... چنددقیقه‌نگدشٺه‌بودڪه‌صفر گفٺ‌آقامهدےاومدندبالاسرمن؛ خداحافظ... یڪےبایدبشینه‌براےما بخونه... ٺا خوردیم! دخلمون‌اومده... اوناباروضه‌اباعبدالله‌به‌شهادٺ نایل‌شدند؛ ماهم‌بایدباروضه ڪنیم... اسٺادپناهیان: شیطان‌ومبارزه‌بانفس؛ السلام http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جعفری ✅ می گویند که مملکت مملکت آخوندهاست... 🔺اما من به تاریخ دویست ساله ی سرزمینم فکر می کنم... ▪من به آقا محمدخان قاجار فکر می کنم که برای قدرت چه بر سر مردممان آورد. مردهایی که کور کرد و زن هایی که.... اما این آخوند... چهل سال است که تمام قدرتش را به مردم داده است... چهل سال به پای صندوق های رای می کشاند تا خودشان تصمیم بگیرند، انتخاب کنند و تعیین کنند... ▪من به شاه هوسران قاجار یعنی فتحعلی شاه فکر می کنم که از هر کوه و برزنی ‌که می گذشت اگر دختری باب میلش بود راهی حرم سرایش می کرد... اما این آخوند ...؛ چهل سال است که مثل یک پدر گوشه تا گوشه ی سرزمینمان ایستاده تا کسی به زن و ناموس سرزمینمان جسارت نکند... ▪من به ناصرالدین شاه بیگانه پرست فکر می کنم که چطور 1،226،500 کیلومتر مربع از خاکمان را به تصاحب بیگانگان درآورد... اما این آخوند...؛ چهل سال در اوج تحریم ها و تهدید ها نگذاشت حتی یک وجب از خاکمان به تصاحب بیگانگان دربیاید... ▪من به رضا شاه پهلوی فکر می کنم که به دستور دشمنانمان برای مردممان خط و نشان می کشید اما در زمان او متفقين در طى چند روز كشورمان رو اشغال كردند و در نهايت او را از كشور خودش به جزيره موريس تبعيد كردند !! و او چندين هزار نفر از مردم بی گناهمان را به شهادت رساند... اما این آخوند..؛ چهل سال است که مدافع جان مردممان شده و هر جا که به جان مردممان تجاوز شد به خونخواهی از مردمش بلند می شد و برای تمام دشمنانمان خط و نشان می کشید که انتقام می گیریم و انتقام هم می گرفت... ▪من باز به رضا شاه فکر می کنم که به مدت یک سال با تصاحب تمام روستاها و زمین های سرزمینمان به ثروتمندترین مرد تبدیل شد.... اما این آخوند...، چهل سال با چنان ساده زیستی زندگی می کند که حتی دشمنانش اعتراف می کنند که نه نقطه ی سیاه حتی نقطه ی خاکستری در پرونده رهبر ایران پیدا نکرده اند... ▪من به محمدرضا شاه پهلوی فکر می کنم که سی و شش سال تمام منابع: ارگان های مالی؛ نظامی؛ تسلیحاتی؛ نفتی و... سرزمینمان را به زیر سلطه ی آمریکا و اسرائیل درآورد و كشور بحرين را از ايران جدا كرد و... اما این آخوند...؛ چهل سال با اقتدار؛ جلوی تمام جهان خواران صهیونیستی ایستاده و می گوید که هیچ غلطی نمی کنید و هیچ غلطی هم نمی کنند.... ▪من باز به محمدرضا شاه فکر می کنم که بعد از فرارش از ایران گفت سی و شش سال مثل یک عروسک خیمه شب بازی بودم که بندهایم را آمریکا می چرخاند اما بعد از خروجم از ایران برای برگردانندنم کاری نکردند و مثل یک تفاله مرا از کشورم بیرون کردند... اما این آخوند...؛ چهل سال چنان استقلال کشورمان را حفظ کرد که امروز به فکر این هستیم که آمریکا را مثل یک تفاله از کل منطقه بیرون کنیم... ❤ از زبان سیاستمداران ❤ 🔸 رئیس رژیم صهیونیست: به هرسو می نگرم خامنه ای را می بینم که پشت مرزهای خیمه زده است و ملت ها را به سوی خود جلب می کند او از تنگه ی خیبر در عربستان تا تنگه ی جبل الطارق را به لرزه درآورده است 🔹 وزیر اسبق خارجه : رهبر ایران می تواند نقشه هایی را که بهترین ذهن ها، در طول بیشترین زمان و با صرف بیشترین زمان و بیشترین هزینه ها و توسط افراد ماهر کشیده شده است با یک سخنرانی یک ساعته خنثی کند 🔸 ریس جمهور :من مسیح را در رهبر ایران می بینم رهبر ایران چهار ویژگی منحصر به فرد دارد: 1⃣دروغ نمی گوید 2⃣حرف تکراری نمی زند 3⃣صحبت های ایشان کاملا علمی و آینده نگرانه است و حتما اتفاق می افتد 4⃣سخنان ایشان برای سیاستمداران جهان مهم و روی معادلات جهانی تاثیر می گذارد 🔹 رئیس جمهور : به رهبری می گوید من به عنوان یک مسئول کشور به دیدارتان نیامده ام بلکه به عنوان یک مریدی در پی مرادم آمده ام و همسرشان می گوید رهبر ایران مرا به یاد پیامبر (ص) می اندازد 🔸 دبیر : ایشان از همان ابتدا چنان قلب مرا تسخیر کرد که تمام چهره‌هایی که تا به امروز مرا به خود جلب کرد فراموش کردم شخصیت معنوی ایشان چنان مرا تحت تاثیر قرار داد که با خودم گفتم چرا شخصیتی مثل من باید دبیر کل سازمان ملل باشد! 🔹خانم بی نظیر سیاستمدار : چنان محو صحبت ها و نصایح رهبری شد که بی اختیار و با گریه از ایشان می خواهد که روز قیامت او را شفاعت کند. 🔸 وزیر امور خارجه آمریکا:ای کاش ما هم در آمریکا یک رهبر داشتیم 🔹 رئيس : با شخصیتی عظیم و استثنائی مواجه هستیم که بسیاری از امت چیزی در مورد او نمی دانند و کمتر کسی در مورد این شخصیت آگاه است دشمنان او را محاصره کرده اند و دوستان هم طوری که باید حق او را ادا نمی کنند... ✳اگه دوست داشتین، به عشق رهبرمون منتشرشود. ✍ارسالی از استاد حسن جعفری http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
فاعتبروا یااولی الابصار☘ *عبرت بگیریم* *عجب سناریوی آشنایی است!* ده نکته قابل تامل🥀 *لیبی* کشوری با توان *هسته‌ای-موشکی* بالا بود و بیشترین *منابع نفتی قاره آفریقا* را در اختیار داشت! ۱- *لیبی* را *تحریم* کردند و گفتند *مذاکره هسته‌ای* کنیم. ۲- *مذاکره هسته‌ای* انجام شد و کل توان *هسته‌ای* *لیبی* از بین رفت! ۳- *آمریکا* بد‌قولی کرد و از *توافق هسته‌ای لیبی-آمریکا* بیرون رفت! ۴-بعد از خروج *آمریکا* از *توافق هسته‌ای لیبی* *تحریم‌ها* علیه لیبی شدت گرفت! ۵- *سرهنگ قذّافی* دست به دامن *اروپا* شد، *توافق مالی* کردند و *کانال مالی* برقرار کردند! ۶- *اقتصاد لیبی* تحت سیطره *اروپا* قرار گرفت، *لیبی وَرشکست* شد و کاملاً نابود شد! ۷- *اروپا* بعد از *نابودی اقتصاد لیبی* ،از *توافق مالی* خارج شد و *اموال لیبی* را مصادره کرد! ۸- *مردم لیبی* بشدت تحت *فشار اقتصادی* قرار گرفتند و برای *اعتراض* به *سیاست قذًافی* به خیابانها آمدند *(بهار عربی)* ۹- *نیروهای وابستهء آمریکایی* وارد *جریان اعتراض مردمی* شدند و *جریان مردمی* را در دست گرفتند، *اروپا* نیز با *بمباران هوایی* *ارتش لیبی* را نابود کرد! ۱۰- *سرهنگ قذافی* که تمام *سران عرب* از او حساب می‌بردند سرنگون شد، *لیبی* بصورت غیر رسمی *تجزیه* شد و قسمتی از *لیبی* تحت سیطره *داعش* قرار گرفت! و اکنون *نفت لیبی* با *کمترین قیمت* در اختیار *شرکت‌های اروپایی-آمریکایی* قرار دارد. پس اگر کمی تأمل کنیم،میبینیم: *عجب سناریوی آشنایی است* *انتخابات نزدیک است،با دقت انتخاب کنید،حادثه لیبی خیلی دور نیست!*👌🏼 انشاالله نظام مقدس جمهوری اسلامی و همه مدافعان واقعیش عاقبت بخیر شوند صلوات 🌹 http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتِ جالب از لحظه شهادتِ رزمنده مسیحی آدم ساكتی بود و شنیدم داوطلب به جبهه اومده. اصلاً با جمع، كاری نداشت؛ فقط برای رزم شب و صبحگاه با بچه‌ها يكجا می‌ديدمش. البته مراسم زیارت عاشورا هم شرکت می کرد. توی گردان شايعه شده بود كه نماز نمی‌خونه، اصلاً انگار نه انگار كه خدايي هست، پيغمبری هست، قیامتی هست... حتی بچه‌ها بهش شک کرده و عده ای می گفتند ستون پنجمه... وقتی هم زنگ می‌زدند به مسئول حفاظت و جریان رو اطلاع می دادند ، ایشون فقط می گفت: "اشتباه می کنید ، کیارش آدم سالم و خوبیه" ... ولی علت نماز نخواندنش رو نمی گفت. . تا اینکه قرار شد کیارش به درخواستِ خودش همراه با جواد بره برای کمین. جواد وارد سنگر شد و رفت سمت کیارش باهاش دست داد و گفت: "مخلص بچه های بالا هم هستيم، داداش يه ده تومنی میدم، ما رو تحويل بگير" کیارش با محبت دستان جواد رو فشرد و در حالیکه از خجالت سرخ شده بود، گفت: «اختيار داريد آقا جواد! ما خاك پاي شماييم.» . فردای اون روز جواد با کیارش رفتند برا کمین جواد هم مث بقیه شنیده بود که کیارش نماز نمی خونه ، برا همین دنبال فرصتی می گشت که علتش رو ازش بپرسه. ساعتها بی صحبت با همدیگه توی سنگر کمین بودند، تا اینکه بعد از تاریکی هوا جواد بالاخره دلش رو به دريا زد و از کیارش پرسید: «تو كه واسه خدا می‌جنگی، حيف نيس نماز نمی‌خونی؟!» تا جواد این رو گفت، اشك توی چشمان کیارش جمع شد، ولی با لبخند گفت: «می‌تونی نماز خوندن رو يادم بدی؟ تا حالا نخوندم و بلد نیستم... کیارش طوری اين حرف رو رُك و صريح زد كه جواد خجالت كشيد ازش بپرسه: برای چي تا الان نماز نخواندی؟ خلاصه همان وقت داخل سنگر كمين، زير آتش خمپاره ي دشمن، نماز خواندن رو بهش ياد داد صبح که شد کیارش اولین نماز عمرش رو خواند. بعد قرار شد سوار قایق بشوند و برگردند عقب. هنوز مسافت زیادی نرفته بودند كه خمپاره اي توي آب خورد و پارو از دست کیارش افتاد تركش به قفسه سينه و زير گردنش خورده بود، جواد سرش رو توی بغل گرفت و دید کیارش با هر نفسی که می کشه خون از زخم سینه اش بیرون میاد. کاری از دست جواد بر نمی یومد و فقط نام حضرت زهرا رو صدا می زد. چشم های زاغ کیارش شده بود کاسه ی خون ، اما لبخند کمرنگی روی لبانش نقش بسته بود. جواد آرام کیارش رو خواباند کف قایق تا پارو بزنه و با سرعت برگرده عقب. ناگهان دید کیارش به سختی انگشتش رو حرکت داد و روی سینه‌اش نماد صلیبی کشید و شهید شد. و جواد تازه علت نماز نخواندنِ این جوان مودب و بااخلاق رو فهمید... منبع: ماهنامه امتداد . 🎉 بر مسیحیان کشورم مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️بصیرت چیست⁉️ 🔹 ، سواد نیست - بینش است. 🔸 ؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت 🔸 ؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛ 🔸 ؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛ 🔸 ؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند؛ 🔸 ؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال نشناسی؛ 🔹 ; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) " دل بسته‌اند؛ 🔸 یعنی اینکه بدانی تاریخ, تکرار می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌اش .... ✅ : وقتی گرگ حمله می‌کند، با صدای بلند ‌حمله می‌کند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. (فرار یا مقاومت) ؛ اما وقتی موریانه هجوم می‌آورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما می‌افتد. زمان می‌برد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود می‌کند ⚠️ایستادن در برابر گرگ، " " می‌خواهد و دفع خطر موریانه " " ‌http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
. . مے‌گفت: سخت‌ترین ‌شڪنجه‌ها رو در ساواڪ‌ دید و سخت‌ترین ‌مقاومت ‌رو با کومله‌ داشت.. مےگفت: انگار هر چی بیشتر سختی میکشه عآشِق‌تَر میشه..♥️🍃 الاثرحاج‌احمدمتوسلیان
🌸 نماز هایٺ را عاشقانه، بخوان حتے اگر خسته اے و حوصــله ندارے، 🌸 قَبلش فڪر کن چرا دارے نماز مے خونے و با چه کسیے ملاقاٺ دارے، شهید آوینی http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625
💠 وقتی خانواده رهبری از ارزان‌ترین دارو هم عاجز می‌مانند. سيد علي اكبر طاهايي نيز در بيان خاطره‌اي مي‌گويد: «‌من در آن زمان نماينده‌ي مجلس شوراي اسلامي بودم. همسرم يكي از بچه‌ها را نزد پزشك برد و در مطب دكتر، همسر مقام معظم رهبري را ملاقات كرد. ايشان نيز يكي از فرزندان خود را براي مداوا به آنجا آورده بودند. كسي نمي‌دانست كه ايشان كيست! چون نوبت به همسر آقا رسيد؛ به اتاق پزشك مراجعه كردند. دكتر پس از معالجه فرزند مقام معظم رهبري گفت: براي مداواي فرزندتان روزي يك ليوان لعاب برنج به او بدهيد. همسر مقام معظم رهبري گفت: «ما چنين امكاناتي را نداريم» پزشك كه ايشان را نمي‌شناخت عصباني شد و گفت: «مگر امكان دارد درخانه‌اي برنج نباشد؟» همسر مقام معظم رهبري فرمود: «آقاي ما اجازه نمي‌دهد كه در خانه، غير از برنج كوپني استفاده كنيم و آن هم كفاف خوراك ما را بيش از يك بار در هفته نمي‌دهد.»
«ورودی ‌های میدان سیاست باید کنترل شود. » 🔹 یقیناً ورودی ‌های میدان سیاست باید کنترل شود. میدانِ اداره‌ی کشور و مدیریت کشور است؛ مگر شوخی است؟ یک کشور را می ‌خواهند دست یک نفر بسپرند؛ لذا باید ورودی ‌های این میدان کنترل شود و معلوم گردد کسی که دارد می ‌آید، کیست؛ اصلاً عُرضه ‌ی این کار را دارد یا ندارد؛ بعد، اعتقاد به این کار دارد یا ندارد؛ بعد، اصلاً می ‌فهمد در کشور چه کار باید کرد یا نه. 🔹ملاک ‌هایی وجود دارد؛ باید کسانی باشند که این ملاک ‌ها را ببینند و بسنجند؛ قانون اساسی این را پیش ‌بینی کرده. شما معیارها را می ‌دانید. خوشبختانه کشور ما کشور جوانی است؛ لذا چهره ‌ی جوان کشور اقتضاء می ‌کند که یک نشاط خوب و قوی و جوانانه در کل دستگاه اجرایی وجود داشته باشد. نگاه کنید ببینید واقعاً چه کسی طرفدار انقلاب و طرفدار دین و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعیض بین فقیر و غنی است؛ چه کسی کفایت و دنبال ‌گیری و نشاط لازم را دارد؛ چنین کسی را پیدا کنید. 📗 : (بیانات در دیدار دانشجویان بسیجی 84/03/05 )