چشم هایت اوج عشق اند❤️ باورمیکنی؟
زندگی باتو بهشت است✨
باور میکنی؟
خنده هایت،خنده هایت
خنده هایت محشر است!🍃
عاقبت باتو بخیر است
باورمیکنی!
#سجاد_زوار
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌹
حاجت من را هم بدهید❗️
همسر شهید: ما سال پیش از شهادت حسین تمام روزهای #ماه_رمضان را در جوار شهدا افطار کردیم👌، شهید محرابی می گفت: نذر کردم برای این که کارهای اعزامم درست بشود این کار را انجام دهم. سال قبلش که منزلمان در گلبهار بود به مزار 2 شهیدی که در نزدیکمان قرار داشت می رفتیم. پنجشنبه و شب های قدر را هم می رفتیم بهشت رضا (ع) مشهد🌹.
#شبهای_قدر سر مزار شهدا بلند می گفت: امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود، می گفت: ببینید شهدا، من از چه راه دوری پیش شما می آیم، اگر واقعا عند ربهم یرزقون هستید حاجت من را هم بدهید🌹. نماز صبح را در جوار شهدا می خواندیم، مزار شهدا را تمیز می کردیم و راه می افتادیم به سمت خانه.
از به دنیا آمدن محمد مهیار خیلی خوشحال شده بود، کلی ذوق می کرد😍. بهش گفتم تو چقدر پسر دوست داشتی و هیچی نمی گفتی، یک نگاهی به محمدمهیار انداخت و گفت: خوشحالی من برای روزی است که اگه من نبودم یک مرد توی خانه باشد...
تعجب کردم، گفتم کجا به سلامتی می خوای بری⁉️ گفت: خدا را چه دیدی شاید دعای «اللهم الرزقنا توفیق شهادت» ما هم به زودی اجابت شود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم باباک نوری هریس
عزیزهای ما ما اینجا هستم
#شهید_بابک_نوری
#مدافع_حرم
#صوتی
#کانال_عَلَمْـدارِ_ڪُمِیْـل↓
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
نظر شما در مورد مولا علي (ع) چيه؟
گفتم : بهترين مکان کجاست ؟
گفتم : مسجد
پرسيد : بهترين جاي مسجد کجاست ؟
گفتم : محراب
پرسيد : بهترين عمل چيه؟
گفتم : نماز
پرسيد : بهترين نماز ؟
گفتم نماز صبح
پرسيد : بهترين قسمت نماز؟
گفتم: سجده
پرسيد : بهترين قسمت بدن ؟
گفتم : سر
پرسيد : بهترين قسمت سر ؟
گفتم پيشاني
پرسيد : بهترين ماه؟
گفتم رمضان
پرسيد : بهترين شب؟
گفتم شب قدر
پرسيد : بهترين نحوه مردن ؟
گفتم شهادت
آنوقت به من گفت :
مولا علي در ماه رمضان در شب قدر در مسجد در محراب مسجد ،
در حال نماز ،
نماز صبح در سجده نماز فرق مبارکش شکافت !
يعني هنوز مات و مبهوت اين نتيجه گيري بسيار زيبا هستم
هديه کنيد به پيشگاه مقدس اميرالمؤمنين حضرت علي ابن ابيطالب (ع) صلواتي بر محمد و آل محمد
ان شالله که حضرت علی(ع) شفاعتتون کنه
🌱🌺
ترازوی عدالت این روزها به سنگینی همت جوانان و نوجوانان سرزمینم شده است که مدال غیرت و ایمان را بر سینه خود دارند و با دغدغه یاری مردم و لبیک گویان به ندای رهبر خود، بر کرانه بحران می تازند.
#کمک_مومنانه
#ماه_همدلی
|در هر لباسی که باشی می توانی به اسلام خدمت کنی! |
✅اما مسئله این است که در موقعیت مناسب،بـــهترین انتخاب را انجام دهی!
🍃گاهی انتخاب می شود؛ در جبهه مبارزه کردن،گاهی در پشت سنگر علم ایستادن و گاهی ...🍃
#علم #کنکور #جنگ #انتخاب #تجربی #انسانی #دانش #مدرسه #دانشگاه #معلم #دبیر #شهادت #شهید #اسلام #خداوند
داره شب می شه......🌌🌌🌌
آره #مولا به دیدار #یارش می رود......
اما می دانی علی سی سال قبل رفت .....
سی سال قبل رفت......
آری.....
اودر آن روزی که دید در روی #زهرا افتاد
اون روزی که #غلاف به بازوش خورد
اون روز یه #سیلی خورد تو کوچه
اون روز .....
جنگ نا برابر .....
آخر کجا #چهل نفر به #یک مادر حمله می کنند
علی آن موقع رفت که زهرا را در قبر قرار داد.........
#التماس _دعا....
آیت الله مجتهدی(ره)
خوش به حال کسی که وقتی نامه عملش رو به دستش میدن اگه گناهی هم کرده زیرش استغفار باشه
#شب_گذشته
از شام بلا شهید آوردن...😔
🌹وداع خانواده شهید با پیکر مطهر شهید مدافع ابوالفضل سرلک در معراج شهدا دمشق
#امامزمانم
امشب شب احیاست...◾️
یک دانه ز تسبیح نماز سحرت را📿
یک بار به نام من محتاج بینداز😔
شاید که همان دانه ی تسبیح دعایت
یکباره بیفتد ، به دریای اجابت🌿
#ایسیدومولایما
#دعاکنبرایما
التماس دعا در شبهاس پربرکت قــدر✨
*زنده زنده سوخت....*
*اما آخ نگفت....*
شهید آوینی:
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت.
*فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!*
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
*جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!*
*و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!*
بلند بلند فریاد می زد:
خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
*خدایا!*
*الان سینه ام داره می سوزه!*
*این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!*
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
*خدایا!*
*صورتم داره می سوزه!*
*این سوزش برای امام زمانه!*
*برای ولایته!*
*اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!*
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
*خدایا!*
*خودت شاهد باش!*
*خودت شهادت بده آخ نگفتم!*
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
*حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:*
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
*زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.*
*تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
🌺شهید سردار حاج حسین خرازی 🌺
*مسئولین مملکت ما چطور میخواهند جواب این خونها را به خدا و مردم بدهند نمیدانم*
گرگها همیشـہ زوزه نمے ڪشنـد...
گاهے هم مے گویند:
دوستت دارم....
و زودتر از آنڪـہ بفهمے بره اے...
⚡️مے درند خاطراتت را ...
و تو میمانے با تنے ڪہ بوے گرگ گرفتہ و دلے پر از حسرت!
#کانال_عَلَمْـدارِ_ڪُمِیْـل↓
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9