Hajmahdirasuli-shahadatamamhasanasgari (3).mp3
5.7M
●اۍپناهدلشیعہهآ💔
#حاجمھدۍ🎧
#شھادتامامحسنعسڪرۍ😔
#هم_اکنون
پخش زنده مراسم عزاداري شب شهادت امام حسن عسگري علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام عبدالمجيد سادات و مرثيه سرايی برادر #محمدحسينپويانفر
لینک مستقیم
https://heyatonline.ir/heyat/12
حسین جانم🙃
خیال تو مرا بی خیال کرد🌸
حسین جان سلامی میدهم از دور✋🏻💔
تا شود مرحم بر این دل....
#روزتون_امام_حسینی
#سلام_اربابم✋🏻
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
گاهی زندگی یک آدم میشود
معنی یک آیه
گاهے نگاهش که میکنے
انگار قرآن تفسیر میشود
لبخند کہ میزند
میشود خودِ آیہ
آدمم؛آدمِخودتآقا...
زِطفولیتمگدابودم
کاشازدیارخودامروز
عازمشھرسامرابودم💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلامی از آیات وحی برای بهتر شدن حالمان🙃💔
دستورصادرشد...
ازنیروهايمخلص
وجوانانمؤمنوصالح
مےخواهمباردیگرواردمیدانشوند.
۹۹/۸/۳
همگےبسمالله
#امرفرمانده♥️✨
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
💭بچهها❗️
مراقب چشماتون باشید.
بچهها❗️
🍃 خیلی وقتا حواسمون به چشمامون نیست
چشمامون چیزایی رو میبینه که نباید ببینه. مثل بی حجاب ها رو
بچهها❗️
هنوز چشاتون خوشگل ندیده که دختره عمل کرده خودشو درست میکنه دلتون میره...
☘ چقدر چشمتو از نامحرم نگه میداری؟! بگو نگاهش نمیکنم تا جیگر امام زمان خنک بشه،تا امام زمانمو ببینم!♥️
🌷تعجیل در فرج آقا، #گناه ممنوع⛔️
°○•📸🦋•○°
حتۍاگراحساسبۍنیازۍ
داشتۍدستترابہسوۍاهلبیتبگیر♥
اگرمشکلنداشتۍهمیشہ
وصلباشمخصوصابہمادرت
زهرا(س)فرزندنبایدبیخیالمادرباشہヅ
#داشابرام🌸
#شهیدابراهیمهادی✨
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
°●•🥀•●° چه راه هایی ڪه رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست خلاصم ڪن از عشقایی ڪه گاهی هست و گاهی نیست..
رفیقباشھداکہرفیقبشۍ
دنبالعشقاۍبیخودۍنمیرۍچون
عشقحقیقۍرودرکردی😉
عاقبتبخیرمیشۍ♥
[`~°•💔]
گاهی تلنگر
میتواند همین باشد
که حرفی از شهیدی گفته
شود و آن این باشد که:
ما از حلالش گذشتیم....
شما از حرامش نمیتوانید بگذرید؟!
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
#سید_سجاد 👇...
۱۸ سالم بود ...
که اومد خاستگاری ...💕
اون جلسه...
قرار بود همو ببینیم ....💕
حجب و حیامون مانع میشد ...🙈
راحت نگاه هم کنیم ...😬
شبی رو تعیین کردن واسه صحبت کردن ...
خجالت میکشیدم...
واسه همین ...
از مادرم خواستم جام صحبت کنه...
مادرم از طرف من ....
تموم حرفامو دقیق بهش میگفت ....
آخرای صحبتاشون بود ...
که مادرم خواست از اتاق بره بیرون ....!
تو سالن،یهو یادم اومد....
مسئله ای رو نگفتم ...😢
در زدم و رفتم تو اتاق ...
با صحنه ی عجیبی روبرو شدم ....
سید سجاد داشت اشک میریخت...😢
پرسیدم:"چی شده ؟..."
مادرم گفت :
"چیزی نیست ،کاری داشتی ....؟!"
گفتم:
"مسئله ای رو فراموش کردم مطرح کنم .."
جوابمو که گرفتم ...
از اتاق اومدم بیرون ...
دل تو دلم نبود ...
که چرا داشت اونطوری اشک میریخت ....؟!
بیرون که اومدم پرسیدم و مادرم جواب داد ....
"یه واقعیت مهم زندگیتو بهش گفتم ...
گفتم که جگر گوشه من ...❤️
نه پدر داره نه برادر ...😢
مسئولیتت خیلی سخته ...
از این به بعد باید ...
هم همسرش باشی ....💕
هم پدرش ....
هم برادرش...
میشی همه کس و کارش ....
از حرفم گریش گرفته بود و ,...😭
قول داد که قطعا همینطوره و ...
جز این هم نمیشه ....❤️
همسر عزیزتر از جانم ....💕
بعد از ۱۱ سال زندگی ...💕
یکباره با رفتنت ....
پدرم ....
برادرم ...
بهترین دوستم و همسرم ...💕
رو از دست دادم ...💔
تکیه گاه امن من ....💕
تو خیلی بیشتر از قولت ...
جاهای خالی زندگیمو....
با حضورت پر کرده بودی ....❤️
از خدا میخوام ....
تو فردوس برینش ...
بهترین نعمتاشو نصیبت کنه ....☺️😔
انشاءالله .....
همسر شهید ،سید سجاد حسینی 🌸
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝