میخوامروضہاربابرواز زبانمادرش
بگمبراتون...😭💔
مادرشامشبکربلاستـ...🥀
دور و بر تـو شـده جـنـجـال..
نـفـس نـدارے،شـدے بـیـحـال💔
انـداخـتـنـت گـوشـہ گـودال😭
مـــــادر،
نگاهکنمنمنشستہامروبہروت
مــــادر،
خنجرهاشکندهخشکیدهگلوت😭💔
مــــادر،
میبینمشمـر رونشستـہروسینہات🥀
مـــادر،
میمیرمنفسنداریتویسینہات😭💔
بردن،
زیر سم مرڪبا پیڪرتو بردن
ڪندنانگشتتروانگشترتروبردن
بردن،بردن😭💔🥀
*شب آخر . . .
فاطمه رو به علے گفت :
علے جان یادت نره ها شب ها یہ لیوان
آب بالا سر حسینم بزار... آخہ شب از
خواب میپره و آب میخواد....💔*
بمیرم واست حسین...
ڪجا بود مادرت روز عاشورا...
توے قتلگاه ڪہ گفتے "
آے مردم جگرم داره میسوزه...💔😭
آےمردم...💔😭
آی مردمفاطمہتوآتیشگیرڪرده😭💔
منتظر چے هستید؟
آی مردم این غم و حیدرو پیر ڪرده🥀
منتظر چے هستید؟