#رخصت‌برای‌اندڪی‌روضہ‌دلتنگۍ:)✋🏾

السلام‌علیڪ‌یا‌ریحانہ‌الحسین...💔

السلام‌علیڪ‌یا‌سید‌المظلوم💔:)

شب‌جمعہ‌است‌هوایت‌نڪنم‌میمیرم..💔

*امشب‌حال‌دلمون‌خوب‌نیست.. اومدیم‌روضہ‌سہ‌سالہ‌بخونیم‌حالمون‌ رو‌خوب‌ڪنہ...💔:)*

سر‌منو‌نشون‌نده،سر‌خودت‌چے‌اومده؟ خوشے‌بہ‌ما‌نیومده...💔:)

بہ‌صورتت‌ڪۍچنگ‌زده؟ بہ‌پیشونیت‌ڪۍسنگ‌زده؟😭💔

سر‌بریده‌تو‌هم‌رسید،اۍواۍبابا *میخواے‌گریہ‌ڪنے‌بسم‌اللہ* رگ‌گلوت‌رو‌ڪے‌برید؟اۍواۍبابا😭💔

دست‌ڪیا‌سپردنت؟ تنور‌خولۍبردنت..😭💔 شڪر‌خدا‌ڪہ‌اخرش،پیش‌خودنم‌اوردنت:)

آماده‌اۍبشنوۍ؟ بابا...💔

اونے‌ڪہ‌تا‌اینجاااا،سرت‌رو‌آورده ڪاش‌بہ‌موهات‌دست‌میڪشید‌... اۍواۍبابا😭💔

ڪے‌بہ‌گلوت‌خنجر‌زده؟ بہ‌سرو‌روت‌خنجر‌زده؟ خوشے‌بہ‌مانیوده...💔

خوشے‌بہ‌ما‌نیومده...💔

هر‌ڪے‌منو‌زد،بد‌ زده پهلوم‌رو‌با‌لگد‌زده خوشے‌بہ‌نیومده...😭🥀

دلت‌ڪجا‌رفت؟ تو‌افتاده‌بودۍ...درم‌روۍزانوت😭 شاید‌هرڪۍرد‌شد....لگد‌زد‌بہ‌پهلوت💔

ڪم‌این‌یہ‌بند‌نذارۍ...💔🥀

هنوز‌داره‌ا‌ز‌دهنم‌خون‌مے‌ریزه بابا...💔😭 از‌صورتم،‌رودامنم‌خون‌مے‌ریزه

یہ‌حرف‌زد‌دل‌ابے‌عبداللہ‌رو‌بهم‌ریخت... بااااابااااا

شبیہ‌مادرت‌شدم،مے‌دونے‌چہ‌جورۍبابا؟ شبیہ‌مادرت‌شدم،با‌این‌زخما از‌گوشہ‌ۍپیراهنم‌خون‌مۍریزه...😭💔

گفتم‌سرم‌شڪست‌،زدن با‌مشت‌وپشت‌دست‌زدن اینو‌مرداۍمست‌زدن😭💔

باهاش‌بگو‌....بابا‌حسین💔:)

از‌قتلگاه‌بدم‌میاد...😭 چڪمہ‌سیاه‌بدم‌میاد...💔

میدونے‌چرا‌از‌چڪمہ‌سیاه‌بدش‌میاد؟ آخہ‌وقتے‌ارباب‌توۍگودی‌قتلگاه‌افتاده‌بود‌ شمر‌اومد..... یاصاحب‌الزمان‌معذرت‌میخوام....💔😔 چڪمہ‌اش‌رو‌گذاشت‌روۍسینہ‌ۍارباب😭